سیستم آموزشی ایران بهطور کامل از نسل جدید عقب مانده است؛ دانشآموزان امروز در دنیایی دیگر زندگی میکنند
یک پژوهشگر اجتماعی گفت: واقعیت این است که سیستم آموزشی ایران بهطور کامل از نسل جدید عقب مانده است. این سیستم که نماد بارزش کتابهای درسی است، از درک دنیای مدرن و نیازهای دانشآموزان فاصله گرفته و نتواسته خود را با تحولات جدید تطبیق دهد. دانشآموزان امروز در دنیایی دیگر زندگی میکنند.

کد خبر: 717286 | ۱۴۰۴/۰۳/۱۷ ۱۸:۰۰:۰۰
لیلا پایدار- حمیدرضا بوالی، معلم و پژوهشگر اجتماعی درباره ویدیویی که اخیراً توسط دانشآموزان و انهدام کتاب های درسی در فضای مجازی وایرال شده، به خبرنگار اعتماد آنلاین گفت: برای معلمان و افرادی که در زمینه آموزشی با دانشآموزان ارتباط نزدیک دارند، چندان جدید و عجیب نیست.
این رخداد برای کسانی که در این فضا زندگی میکنند، تکراری و سالهاست که ادامه دارد.
دانشآموزان امروز دیگر توجهی به کتابهای درسی ندارند؛ آنها به شکلی بیتفاوت و حتی تحقیرآمیز به آنها نگاه میکنند.
این پدیده فقط به کتابهای درسی محدود نیست، بلکه بهطور کلی نظام آموزشی را در بر میگیرد.
وی ادامه داد: واقعیت این است که سیستم آموزشی ایران بهطور کامل از نسل جدید عقب مانده است.
این سیستم که نماد بارزش کتابهای درسی است، از درک دنیای مدرن و نیازهای دانشآموزان فاصله گرفته و نتواسته خود را با تحولات جدید تطبیق دهد.
دانشآموزان امروز در دنیایی دیگر زندگی میکنند و در حالی که سیستم آموزشی هنوز در گذشته گیر کرده، آنها در جستجوی معنا و هویت خود در فضای دیجیتال و مجازی هستند.
بوالی گفت: این تغییرات نسلی و فرهنگی به سرعت در حال وقوع است و سیستم آموزشی ایران قادر به همگام شدن با آنها نیست.
از اینرو، نه تنها کتابهای درسی و محتوای آموزشی برای نوجوانان جذاب نیست، بلکه این سیستم دیگر جایگاه خود را در زندگی دانشآموزان از دست داده است.
امروز، فضای مجازی جایگزین بسیاری از منابع آموزشی و حتی منابع فکری شده است.
نسل جدید بهطور مستقیم و بیپرده سوالات خود را مطرح میکند و از آموزشهای سنتی فاصله گرفته است.
در نهایت، ویدیویی که امروز وایرال شده، تنها نوک کوه یخ این معضل است و باید از آن بهعنوان نشانهای از بحران بزرگتر در نظام آموزشی کشور نگاه کرد
این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: اینکه گفته میشود بزرگترها دارند میگویند و از اهمیت افتاده، دقیقاً به ضعف و فاصله شدید سیستم آموزشی با واقعیتهای روز اشاره دارد.
در حقیقت، محتوای آموزشی که بارزترین نماد آن کتابهای درسی است، به نوعی متوقف شده و دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای فکری و ذهنی دانشآموزان نیست.
در حالی که دانشآموزان امروز، کیلومترها جلوتر از این سیستم در یک دنیای ذهنی جدید هستند، سیستم آموزشی همچنان درگیر مسائل اداری و بروکراتیک، مانند تعیین حقوق معلمان و درجهبندیهای بیثمر است.
این فاصله میان دنیای واقعی دانشآموزان و آنچه که سیستم آموزشی ارائه میدهد، موجب شده که نظام آموزشی جایگاه و مرجعیت خود را از دست بدهد.
وی درباره اینکه چگونه میتوان تغییرات عمیقتری در نظام آموزشی ایجاد کرد تا دانشآموزان بهجای احساس بیانگیزگی، ارتباط بیشتری با محتوای درسی برقرار کنند؟گفت: تغییرات در نظام آموزشی فراتر از اصلاحات ساده گذشته است.
نظام آموزشی امروز، با جهان معنایی خود که کاملاً از دنیای دانشآموزان جداست، عملاً مرده است.
این بحران نه تنها به تغییرات کوچک و سطحی قابل حل نیست، بلکه نیازمند یک انقلاب اساسی در ساختار، محتوا و حتی فضای فیزیکی مدارس است.
بسیاری از سیاستهای آموزشی اخیر، مانند امتحانات نهایی و فشار برای حفظ کتابهای درسی، نه تنها انگیزهای برای دانشآموزان ایجاد نکرده، بلکه فاصله آنها را از فضای آموزشی بیشتر کرده است.
در نتیجه، دانشآموزان نه تنها علاقهای به تحصیل ندارند، بلکه از نظام آموزشی بیشتر متنفر شدهاند.
وی تاکید کرد: مشکل اساسی در این است که تغییرات در نظام آموزشی به جای نزدیکتر کردن دانشآموزان به مفاهیم آموزشی، آنها را از این مفاهیم دورتر میکند.
این تغییرات نه تنها بیانگیزگی دانشآموزان را افزایش داده، بلکه در درازمدت، بحران واقعیتری را به وجود آورده است.
نکته دوم اینکه نظام آموزشی تابعی از نظام اجتماعی و تابعیت نظام سیاسی کشور است .
به نظر میرسد انتظار تحول ناگهانی و شکوفایی غیرممکن است، مگر آنکه تغییرات بنیادی و انقلابی در سیاستگذاریها و رویکردهای آموزشی ایجاد شود.
به گفته بوالی، در واقع نمیتوانید انتظار داشته باشید که نظام آموزشی به یک باره شکوفا شود و متحول شود و در واقع انقلابی در آن رخ بدهد و دانش آموز متنفر شده از فضای فعلی کتاب ها را به این سمت هل بدهد تا زمانی که این نگاه حکمرانی نگاه حکمرانی جدای از مردم است تا زمانی که نسبتی با مردم ندارد تحولی در هیچکدام از حوزهها، بهویژه در نظام آموزشی، رخ نخواهد داد.
مجری نظام آموزشی اساسا متوجه ماجرا نیستند اگر به عمق بحرانهای کنونی پی میبردند، متوجه میشدند که دانشآموز ایرانی امروز بهشدت درگیر فردیت و منفعتطلبی شده است و در دنیای مجازی ساکن است.
فضای مجازی برای او مرجعیتی است که هر آنچه را که تأیید نکند، بیاهمیت خواهد بود.
در این میان، آموزش سنتی و محتوای کتابهای درسی هیچ ارتباطی با این جهان جدید ندارند.
وی افزود: با این حال، دوستان همچنان در جزیرهای جدا از دانشآموزان بهسر میبرند و تصور میکنند که فضا مطلوب است.
در حالی که سیستم آموزشی از عمق مشکلات بیخبر است و حتی اگر مسئولین آگاه میشدند، باز هم تصور میکنند که فضای موجود رو به رشد است و تنها به اصلاحات سطحی اکتفا میکنند.
در این وضعیت، برای دانشآموزانی که در فضای کنکور و فشارهای بیپایان قرار دارند، هیچگونه انگیزهای برای حضور در کلاسهای درسی باقی نمیماند.
آنها به محتوای درسی نه تنها بیتوجه هستند بلکه حتی نسبت به آن احساس نفرت پیدا میکنند.
وی خاطرنشان کرد: این شکاف عظیم میان دنیای ذهنی دانشآموزان و نظام آموزشی، بهویژه در معرض فشارهایی همچون امتحانات نهایی و کنکور، فقط به بیانگیزگی بیشتر میانجامد.
در حالی که مسئولین آموزش و پرورش تنها به مسائل جزئی مانند حقوق معلمان و افتتاح مدارس فکر میکنند، وضعیت ذهنی و اجتماعی دانشآموزان از اولویتهای آنها خارج است.
بوالی در پایان گفت: در نهایت، آنچه که دانشآموزان ایرانی بهطور واقعی از آن رنج میبرند، بهویژه در مواجهه با محتوای بیارتباط و تاریخمصرف گذشته کتابها، هیچگاه شناسایی و درک نمیشود.
تا زمانی که مسئولین نتوانند این حقیقت را درک کنند و تغییرات بنیادین در نظام آموزشی را بهجای اصلاحات سطحی در نظر نگیرند، این فضا همچنان ادامه خواهد یافت.