خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 18 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

آن‌سوی کوه‌های الیگودرز؛ جایی که درمان با لبخند آغاز شد - تسنیم

تسنیم | استان‌ها | شنبه، 17 خرداد 1404 - 15:53
در روزهایی که بسیاری از مردم در آرامش تعطیلات غرق بودند، کوچه های غبارآلود الیگودرز میزبان گروهی از پزشکان و داوطلبان بود؛ آمده بودند نه برای تماشا، بلکه برای درمان و همدلی.
تيم،سفر،جهادي،بيماران،خدمت،پزشكي،قرار،آمده_بودند،چادر،معاينه ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم از الیگودرز، در روزهای داغ خرداد، در حالی‌که بسیاری در استراحت تعطیلات بودند، محله مسکن مهر الیگودرز صحنه‌ای متفاوت را تجربه کرد؛ حضور تیمی از پزشکان متعهد و داوطلبانی که با نام «تیم پزشکی اثر» به دل نیاز آمده بودند.
هوای گرم و خاک‌آلود محله، مانع از آن نشد که گروه جهادی با اراده‌ای راسخ، درمانگاه صحرایی خود را برپا کند.
صدای همهمه مردم و صف‌های فشرده، نشانه‌ای بود از نیاز عمیق به دست‌هایی درمانگر.
لباس‌های سفید پزشکی، کیت‌های معاینه و لبخندهایی که بر چهره داوطلبان نقش بسته بود، ترکیبی کم‌نظیر از علم، خدمت و مهر را رقم زده بود.
کوچه‌های خاکی، حالا میزبان امیدی تازه شده بودند.
از همان صبح نخست، گروه تخصصی با نظم چشمگیر، بیماران را پذیرش و دسته‌بندی کرد.
صدای نام‌ها که از بلندگوها پخش می‌شد، همراه با نگاه‌های منتظر مادران، فضای خاصی به درمانگاه می‌داد.
ساکنان این منطقه که سال‌ها با کمبود خدمات پزشکی کنار آمده بودند، حالا با نگاهی پر از امید، روبه‌روی پزشکانی نشسته بودند که بی‌مزد و بی‌منت آمده بودند تا مرهمی بر زخم‌های قدیمی باشند.
از اتاق مشاوره تا چادرهای درمان؛ خدمات متنوع در میدان عمل
دکتر مهشید بحرینی، متخصص زنان، در میان بیمارانش با دقت و حوصله کار می‌کرد.
در حالی که مشغول معاینه بود، گفت این سفر فرصتی‌ست تا تجربه‌هایم را در خدمت بانوان نجیب این منطقه قرار دهم.
او توضیح داد که ویزیت‌ها، نه فقط به درمان، بلکه به مشاوره و آموزش بهداشت اختصاص داشت.
هر خانمی که وارد چادر می‌شد، با توضیحاتی کامل و رفتاری انسانی بدرقه می‌شد؛ انگار که در بهترین کلینیک پایتخت باشد.
در سوی دیگر میدان، چشم‌پزشکی مستقر شده بود.
کودکانی با چشمان نیمه‌باز، پشت دستگاه‌ها نشسته بودند و مادرانی با چشمانی اشک‌بار نظاره‌گر لحظه دریافت عینک توسط فرزندانشان بودند.
در چادر مشاوره روانشناسی، صدای آرام مشاوران شنیده می‌شد.
گفت‌وگو با کودکان، بازی‌درمانی و جلسات کوتاه با والدین، بخشی از خدماتی بود که فراتر از جسم، روان خانواده‌ها را هم مخاطب قرار داده بود.
و در گوشه‌ای دیگر، حقوقدانی با پروند‌ه‌هایی در دست، پاسخ‌گوی سوالات حقوقی بود.
مردان و زنانی که سال‌ها در پیچ‌وخم‌های قانونی مانده بودند، اینجا بالاخره فرصتی برای طرح مشکل یافته بودند.
روایت‌های مردمی؛ وقتی اشک‌ها زبانِ شکر می‌شوند
زن میانسالی، با چادری کهنه و چهره‌ای سوخته از آفتاب، مقابل چادر چشم‌پزشکی ایستاده بود.
وقتی پسرکش عینکش را به چشم زد و لبخند زد، مادر زیر لب نجوا کرد: انگار دنیا را دوباره به من داده‌اید.
دختر نوجوانی پس از معاینه زنان، کنار مادرش ایستاده و آرام می‌گفت: هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم پزشک متخصصی بدون هزینه، این‌طور با دقت و احترام ما را ویزیت کند.
یکی از پزشکان جوان تیم می‌گفت: ما نیامده‌ایم فقط نسخه بنویسیم، آمده‌ایم امید را بازگردانیم.
حتی یک گفت‌وگوی ساده، می‌تواند دلِ خسته‌ای را دوباره گرم کند.
این برای ما باارزش‌تر از هر دستمزدی است.
برخی اهالی برای تیم غذا پخته بودند.
در میان کم‌داشتی‌ها، این همدلی‌ها بود که فضا را خاص‌تر می‌کرد.
کودکی با ظرفی کوچک در دست، سراغ داوطلبان می‌رفت و لقمه‌ای نان و پنیر تعارف می‌کرد.
شب‌ها، وقتی همه‌چیز جمع می‌شد، تیم جهادی کنار هم می‌نشست و از دردها و لبخندهای روز می‌گفت.
خاطرات ساده‌ای که به گفته خودشان، با هیچ سفر تفریحی‌ای قابل مقایسه نبود.
نظم، تخصص و همکاری؛ پشت صحنه یک حرکت موفق جهادی
هر بخش از عملیات، با نظمی دقیق و بر اساس تخصص اعضا پیش می‌رفت.
تقسیم کار، مدیریت بیماران و تأمین داروها، همه با تکیه بر تجربه و هماهنگی قبلی انجام می‌شد.
خیریه‌های همکار نقش مهمی در پشتیبانی داشتند.
از تأمین تجهیزات اولیه گرفته تا دارو و عینک، بسیاری از منابع از دل نهادهای مردمی تهیه شده بود.
چادرها با ساده‌ترین امکانات برپا شده بودند، اما فضای آن‌ها آمیخته با حس امنیت، احترام و مسئولیت بود.
پزشکان سعی کرده بودند برخوردی حرفه‌ای اما صمیمی با مردم داشته باشند.
در انتهای هر روز، جلسات جمع‌بندی برگزار می‌شد تا نقاط ضعف و قوت بررسی شوند.
هدف این بود که خدمات روز بعد بهتر، سریع‌تر و دقیق‌تر ارائه شود.
بخشی از نیروهای تیم، مسئول مستندسازی و ثبت اطلاعات بیماران بودند.
این داده‌ها قرار است پایه‌ گزارش‌هایی برای نهادهای رسمی و طراحی کمک‌های هدفمند آینده باشد.
خدمت ماندگار؛ نگاهی به آینده این حرکت مردمی
کاروان پزشکی جهادی فقط برای یک سفر نیامده بود.
اعضای آن از حالا در حال برنامه‌ریزی برای سفرهای بعدی هستند.
آن‌ها می‌خواهند این خدمت، مقطعی نباشد بلکه پیوسته و اثربخش ادامه یابد.
تلاش‌هایی برای برقراری ارتباط با بیمارستان‌های دولتی و خصوصی صورت گرفته است تا بیماران خاص این منطقه به صورت ارجاعی ادامه درمان خود را دنبال کنند.
مستندات این سفر قرار است در قالب یک گزارش مکتوب به مراجع استانی و کشوری ارائه شود.
هدف، جلب حمایت بیشتر و برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تر برای آینده است.
اعضای این تیم معتقدند اگر چنین کارهایی در سراسر کشور تکرار شود، نه‌تنها محرومیت کاهش می‌یابد، بلکه سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی نیز تقویت خواهد شد.
در پایان این سفر سه‌روزه، آنچه برجای ماند نه فقط نسخه‌های درمانی، بلکه ردّی از انسانیت، همدلی و ایمان به تأثیر کارهای کوچک در دل‌های بزرگ بود.
انتهای پیام/