حاجی مسافر زمان است
حاجی مسافر زمان است و از گذرگاه تاریخ عبور می کند، لحظه لحظه سفر حج با ورق خوردن صفحات تاریخ شکل می گیرد و در قلب این سفر نبض تاریخ است که می تپد. طنین حج که به گوش می رسد، موجی از وقایع، داستان ها و شخصیت های تاریخی را با خود به همراه می آورد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مصطفی محدثیخراسانی شاعر خوش ذوقی است، انتظار میرود، حاصل سفرش از حج نیز با ذوق شاعرانه درآمیخته باشد و مخاطب با کتابی صرفا ادبی مواجه باشد، اما «شوق کعبه» معادلات اینچنینی را بر هم میزند، چرا که محدثی در روایتش از سفر حج تنها به بعد ادبی ماجرا نپرداخته و ما با یک سفرنامه ادبی صرف مواجه نیستیم.
محدثیخراسانی در این اثر به ذکر لحظات سفر نپرداخته، بلکه با نگاهی عمیق و فلسفی به مناسک حج پرداخته است.
نثر کتاب نیز ادبی و یکدست و خوشخوان بوده و در ابتدای هر بخش، ابیاتی از سرودههای این شاعر و نویسنده آمده است.
این کتاب شامل 18 بخش از جمله حج، شطح، اکران زنده اسلام، حاجی مسافر زمان، در آستانه مسجدالنبی، میقات، سکوی پرواز، لبیک، محرم حریم یار، حرم امن، مکعب جاوید، طواف، حرکت بر مدار هستی، سعی صفا، حَرا دریچهای به ملکوت، حج ابراهیم، عرفات، اردوگاه معرفت، دامنه رحمت، هستی در آیینه مشعر، منا، میعادگاه عمل و حج؛ سفر بیبازگشت است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
حاجی مسافر زمان
حاجی مسافر زمان است و از گذرگاه تاریخ عبور میکند، لحظه لحظه سفر حج با ورق خوردن صفحات تاریخ شکل میگیرد و در قلب این سفر نبض تاریخ است که میتپد.
طنین حج که به گوش میرسد، موجی از وقایع، داستانها و شخصیتهای تاریخی را با خود به همراه میآورد.
ابراهیم را میبینی که خانه کعبه را بنا میکند و تا روی بر میگردانی او را تبر بر دوش و با صلابت در حال رفتن به بتخانه خواهی دید.
هنوز این تصویر از ذهنت محو نشده که قربانگاه در نگاهت به تصویر کشیده میشود، در حالی که اسماعیل سر بر زانوی ابراهیم نهاده و ابراهیم را که با غلبه بر آن اضطراب بزرگ آماده قربانی کردن فرزند است.
صدای بلال را از ماذنههای مسجد با آن لکنت ملیح میشنوی و هنوز شکوه اللهاکبر و اشهد ان محمد رسولالله صدای بلال در ذرات وجودت طنینانداز است که فریاد ابوذر از تبعیدگاه ربذه آه از نهادت بر میآورد.
ناگهان دندان شکسته پیامبر را میبینی و دردی عمیق در تمام ذرات وجودت تیر میکشد و بیهوش بر زمین میافتی و تا دوباره خودت را پیدا کنی باز در هجوم تاریخ قرار داری و صحنههای شکوهمند غرورآفرین و در عین حال گاه جان سوز و جانگدازش، بقیع، شعب ابوطالب، غار حرا، غدیر، احد، بدر، خندق، حجةالوداع، حنین، على بن ابیطالب(ع)، مقداد، سلمان میثم، سمیه، زهرای اطهر(س) و ...
مرور هر کدام تاریخی را در تو زنده میکند و تو را در گردونه زمان میچرخاند و وسعت میدهد و به اوج میبرد.
اعمال و مناسک حج نیز در فلسفه وجودی خود چنین رویکردی دارند و حاجی را به تاریخ و پشتوانههای سازنده آن ارجاع میدهند.
همین مناسک بودهاند که آن ماجراها را در طول تاریخ زنده و تازه نگه داشتهاند و به امروز رساندهاند.
قربانی کردن حاجیان در روز عید قربان، ماجرای شکوهمند حضرت ابراهیم و آماده شدن او برای قربانی کردن فرزندش اسماعیل در پیشگاه خداوند را به عرصه زندگی امروز انسان کشانده است.
حضور سیل آسای حاجیان در عرفات که تداعی کننده صحرای محشر است نیز زنده نگه دارنده یاد و خاطره تصمیم بزرگ حسین بن على علیه السلام است در بازگشت از عرفات و رو کردن به سمت کربلا، احرام بستن حاجیان در میقات و دور انداختن تمامی رشتهها و تعلقات دنیایی و اکتفا کردن به تکهای پارچه برای پوشش که در نهایت لباس سفر آخرت نیز همین خواهد بود.
یادآور احرام بستن نبی اکرم، رسولالله الاعظم محمد مصطفی(ص) است و این گونه است که حاجی در لحظه لحظه سفر شکوهمند حج با تاریخ مأنوس است و در راهروهای آن حرکت میکند و خوشا به سعادت آن حاجیای که از سطح تمامی این نشانه ها به شطح آن حرکت و سیری از ظاهر این مناسک به باطن آن داشته باشد و با جان حج ارتباط برقرار کند.»
انتهای پیام/