دلایل شکست تیم ملی مقابل قطر؛ کوروش برمک: در جام جهانی حرفی برای گفتن نداریم/ بازی دادن به برخی بازیکنان فقط برای افزایش بازی های ملی شان است
پیشکسوت فوتبال ایران معتقد است برخلاف صحبت های قلعه نویی جوانگرایی در تیم ملی ندیده است.

کد خبر: 717178 | ۱۴۰۴/۰۳/۱۷ ۰۸:۱۵:۲۱
روزبه دلاور| تیم ملی فوتبال ایران در دیداری که جنبه تشریفاتی داشت اما میتوانست محک خوبی برای جوانان باشد با نتیجه یک بر صفر مقابل قطر در زمین این تیم شکست خورد.
به گزارش روزنامه اعتماد، این شکست درحالی رقم خورد که صعود یوزها به جام جهانی ۲۰۲۶ پیش از این قطعی شده بود و فشار نتیجه از روی دوش شاگردان امیر قلعهنویی برداشته شده بود.
اما نکته قابل تأمل، اصرار کادر فنی بر استفاده از ترکیبی متشکل از بازیکنان تکراری و پا به سن گذاشته بود.
این موضوع بار دیگر بحث لزوم جوانگرایی و تزریق خون تازه به پیکره تیم ملی را مطرح کرد، درحالی که فرصت برای آزمایش بازیکنان جدید و آیندهساز فراهم بود.
برای بررسی بیشتر، با کوروش برمک، بازیکن اسبق پرسپولیس که سابقه مربیگری در تیمهای مختلف را دارد، گفتوگویی ترتیب دادیم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
عملکرد تیم ملی مقابل قطر چطور بود؟
با در نظر گرفتن اینکه از قبل صعود کرده بودیم و یک بازی تشریفاتی بود، در مجموع به جز گل خورده، بازی بدی نبود.
ضمن اینکه بازیکنان، انگیزه لازم را برای برد نداشتند و اخراج محمدی هم در عملکردمان تاثیر داشت.
اگر بازی قبلی تیم ملی را با این بازی قیاس کنیم هم از لحاظ فنی و هم کیفی بسیار متفاوت بود.
در این قسمت، بحث سطح انگیزشی بازیکنان را میدانم و به نظرم یک مسابقه تفریحی- ورزشی برای بچهها بود!
بازهم به نوبه خودم به بچهها خسته نباشید میگویم!
به بحث انگیزشی اشاره کردید، روی بازیکنان بارسا یا تیم ملی اسپانیا چطور کار میکنند که هر هفته بازی کنند باز هم برای پیروزی به میدان میروند اما بازیکنان ما با یک صعود، دیگر میل به برد ندارند؟
با توجه به جمیع جهات، سرمربی تیم ملی مرد باتجربهای است که مربیان بادانشی کنار او هستند اما در انتخاب بازیکنان مثلا اگر بیرانوند را در درون دروازه قرار نمیداد و از پیام نیازمند که انگیزه لازم را داشت استفاده میکرد، به مراتب بهتر بود.
اشاره درستی به بارسا کردید.
حالا من میگویم، بازی آلمان و پرتغال را میدیدم، در آن سطح از مسابقات از جوانانی استفاده میکنند که تعجببرانگیز است.
خب این همان نکات ریز مربیگری است.
من انتظار داشتم آقای قلعهنویی در این بازی از بازیکنانی استفاده کند که کمتر بازی کردند مخصوصا پیام نیازمند.
حالا نه اینکه باختیم این را بگویم، نه.
در این مدل بازیها از بازیکنانی استفاده میکنند که سطح انگیزه بالایی دارند.
اگر فلش بزنیم به لیگ، همه بازیکنان در فصل نقل و انتقالات هستند و دست به عصا بازی میکنند.
با بالا بردن سطح انگیزشی، چهل، پنجاه درصد از سطح بازی قابل تغییر بود.
باز هم سنتی جلو رفتیم و آن جسارت لازم را نداشتیم!
درباره تغییر نسل در تیم ملی زیاد صحبت شده.
شما تغییری دیدهاید؟
به جرات میگویم نه!
نمونهاش همین بازی با قطر که احساس میکنم خواستند کمک کنند به بعضی از بازیکنان تا تعداد بازیهای ملیشان بالا برود!
به عنوان یک کارشناس که چهل سال است در این فوتبال به عنوان بازیکن یا مربی هستم، میگویم که مدل ما سنتی بود.
این کار باعث میشود تا جوانهای ما رشد نکنند و دیگر نمیتوانیم در بازیهای رسمی که نتایجش برایمان بسیار مهم است بعضی بازیکنان را تست کنیم.
باید از بازیکنان جوان دعوت شده در این مدل بازیها استفاده کنیم.
داشتم مصاحبه سرمربی ژاپن را میخواندم که میگفت به بازیکنانی فضا و بهای بیشتری میدهیم که انگیزه پوشیدن لباس تیم ملی و بازی در تیم ملی را دارند.
اما مدل بازی ما عادی شده و یکسری بازیکنان چه بخواهند چه نخواهند، هستند!
اینجاست که پوستاندازی ضروری میشود.
برحسب صحبتهای سرمربی محترم تیم ملی ما میفهمیم که میخواهد به جوانها بها دهد اما در عمل چیزی ندیدیم درحالی که جوانهای با استعدادی داریم که با این سبک بازی فضای رشدی برای آنها نیست.
درنهایت این میشود که افرادی که در راس هستند، میروند دنبال خارجیها که جسارت لازم را دارند.
آقای قلعهنویی در دوره اول مربیگریاش در تیم ملی نتوانست اما الان توانسته تیم ملی را به جام جهانی ببرد که نکته مثبت برای فوتبال کشورمان است که با مربی وطنی این کار را کردیم اما فضا برای رشد جوانها از اینجا شروع میشود که برخلاف صحبتهای ایشان این موضوع را ندیدیم!
فکر میکنید با این وضعیت در جام جهانی نتیجه دلخواه را کسب میکنیم؟
خب بعضی کارشناسها با حب و بغض حرف میزنند اما باید قبول کرد که با انشاءالله و ماشاءالله کار درست نمیشود!
اگر تغییرات را اعمال میکرد نکته مثبت میدیدیم اما با این وضع که یکسری از بازیکنان تکراری که باید تعداد بازیهای ملیشان بالا برود، آینده روشنی در جام جهانی نخواهیم داشت.
این بازی باید انگیزه آن صحبتها را نشان میداد که آیا میتوانیم به مرحله بعد برویم یا نه.
ما هنوز چشم امیدمان به بیرانوند و طارمی و آزمون است.
اما باید تغییرات ایجاد میشد.
ما با این مدل در همان دوره اول حذف میشویم و باز هم میگوییم انشاءالله جام جهانی دیگر!
فکر میکنید زمان تغییر در کادرفنی فرارسیده؟
الهویی نفر اول کادرفنی قلعهنویی است یا هومن افاضلی مربی با دانشی است اما آندو تیموریان و رحمان رضایی فقط به دلیل بازیهای ملی باید دستیار میشدند؟
رحمان رضایی چه رزومهای در مربیگری داشت؟
به او فرصت دادند در ذوبآهن مربیگری کند یا فکر میکنم اکسین.
خب فقط به خاطر اینکه سابقه ملی دارد در کنار تیم ملی باشد؟
این دو در نقش داد و بیداد سر بازیکنان را دارند؟
اینطور نباید باشد.
باز هم به بازی آلمان و پرتغال رجوع کنیم که مهندسی نیمکت به سرمربی برمیگردد.
باید در همین بازی با قطر که یکدفعه سیستم فکری سرمربی هنگ میشود، مربیان باید فشار بیاورند که این اتفاق بیفتد و تغییرات در اینجا رخ دهد.
اما اینکه بلهقربانگوی سرمربی باشیم در یک سیستم جواب نمیدهد.
ما با این مدل بازی حرفی در جام جهانی نخواهیم داشت.
نظرم این است قلعهنویی در جامجهانی باید باشد اما در کادرفنی باید تغییرات اعمال شود.