خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 17 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

کمدی سازان تلویزیونی چرا شکست خوردند؟

مشرق | فرهنگی و هنری | جمعه، 16 خرداد 1404 - 17:06
بازیگری که به سریال‌های شبکه نمایش خانگی لطمات فراوانی زد، سام درخشانی است. سام درخشانی در نقش «کاراکترساده‌لوح» در سه سریال قهوه پدری، روزگاری در مریخ و در خوب بد،جلف یک نقش مشابه را ایفا کرد.
سريال،نمايش،شبكه،خانگي،كمدي،مخاطبان،مديري،ساخت،تلويزيون،شكست ...

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - سریال‌های کمدی در شبکه نمایش خانگی با وجود ممیزی‌های کمتر نسبت به تلویزیون همچنان با اقبال مخاطبان مواجه نمی‌شوند.
مجموعه «اجل معلق» که هم اکنون در شبکه نمایش خانگی توزیع شده، با اینکه «رضا عطاران» در آن ایفای نقش می‌کند، با استقبال سرد مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی مواجه شده است.
یکی از ضعف‌های قابل توجه شبکه نمایش خانگی عدم استقبال از آثار کمدی‌ است، در حالیکه معادل همین آثار در قاب سیما و حتی در قالب فیلم سینمایی مخاطبان پرشماری دارند.
به بهانه توزیع «اجل معلق» دلایل شکست سریال‌های کمدی در شبکه نمایش خانگی را از زوایای مختلفی بررسی می‌کنیم.
سریال هیولا (مهران مدیری) موش از آب درآمد
«هیولا» با وجود محوریت و هجو موضوعات اجتماعی مهم، به دلیل برخی ضعف‌ها در ساختار داستانی و پایان‌بندی، نتوانست به‌طور کامل انتظارات مخاطبان و منتقدان را برآورده کند.
سریال «هیولا» به کارگردانی مهران مدیری و نویسندگی پیمان قاسم‌خانی، از نخستین محصولات قابل توجه کمدی بود که در شبکه نمایش خانگی منتشر شد و پس از پخش با واکنش‌های بسیار سردی از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد.
مدیری که از نخستین مجموعه‌سازان شبکه نمایش خانگی (در دوره توزیع لوح فیزیکال) به شمار می‌آید، در دوره توزیع آنلاین نخستین شکست را تجربه کرد.
وقتی خبر تولید این سریال در فضای مجازی منتشر شد، انتظار می‌رفت بر اساس برآورد همکاری سال‌های متوالی مدیری و قاسمخانی، این مجموعه با اقبال مخاطبان مواجه شود.
برخی از منتقدان به کندی روایت داستان و کش‌دادن بی‌جهت برخی سکانس‌ها اشاره کردند که از جذابیت سریال می‌کاست.
سطحی‌نگری در پرداخت موضوعات
برخی نقدها به این موضوع اشاره داشتند که سریال به جای پرداخت عمیق به فساد اقتصادی، به سطحی‌ترین مصادیق آن پرداخته و از کلیشه‌های تکراری استفاده کرده است.
«هیولا» با وجود محوریت و هجو موضوعات اجتماعی مهم، به دلیل برخی ضعف‌ها در ساختار داستانی و پایان‌بندی، نتوانست به‌طور کامل انتظارات مخاطبان و منتقدان را برآورده کند.
دراکولایی که دندان نیش نداشت
سریال دراکولا در مقایسه با آثار پیشین مدیری مانند «شب‌های برره» یا «قهوه تلخ» نوآوری کمتری داشت و در برخی قسمت‌ها از نظر داستانی و ساختاری دچار ضعف شدیدی بود.
سریال «دراکولا» به کارگردانی مهران مدیری، پس از پخش، واکنش‌های متفاوتی از سوی رسانه‌ها و مخاطبان دریافت کرد.
سریال در مقایسه با آثار پیشین مدیری مانند «شب‌های برره» یا «قهوه تلخ» نوآوری کمتری داشت و در برخی قسمت‌ها از نظر داستانی و ساختاری دچار ضعف شدیدی بود.
در شبکه‌های اجتماعی و انجمن‌های آنلاین، نظرات کاربران نیز متنوع بود.
برخی کاربران از افت کیفی آثار اخیر مهران مدیری نسبت به کارهای گذشته‌اش ابراز ناراحتی کردند.
«دراکولا» با استقبال چندانی مواجه نشد و پرونده این بازیگر - کارگردان حوزه کمدی، مثل زمانی که با تلویزیون همکاری می‌کرد، اوج نگرفت.
کشتی سلطان کمدی در تلویزیون، به گل نشست
برخلاف ادعای سال‌های پیشن مدیری ، او سریال «قهوه‌پدری» را با متدهای نمایشی هنجارشکن‌تری مبتنی بر شوخی‌های جنسی ارائه کرد و البته این اقدام کمکی به دیده شدن این مجموعه نکرد.
مدیری سال‌ها قبل در گفت‌وگویی با «مجله فیلم» گفته بود که از نمایش شوخی‌های جنسی امتناع خواهد کرد، اما برخلاف این ادعا سال‌ها گذشت و او که همکاری‌اش با تلویزیون متوقف شده بود، آخرین سریال‌ خود را با عنوان «قهوه‌پدری» با متدهای نمایشی هنجارشکن‌تری ارائه کرد، البته این اقدام کمکی به دیده شدن این مجموعه نکرد.
این شیوه جدید مدیری ترفندی بود تا شکست‌های پیشین را جبران کند.
با اینکه شوخی‌های جنسی سریال او در اینستاگرام دست به دست می‌چرخید، اما مخاطبان اقبالی به کلیت مجموعه نداشتند.
شخصیت‌ها بر اساس همان شخصیت ‌های سریال‌های قبل با رفتارها و ویژگی‌های کاملا قابل پیش‌بینی ارائه شدند.
استفاده مکرر از تیک‌ها و میمیک‌های صورت، به‌ویژه در بازی جواد رضویان، باعث شد تا کاراکترها از اجرایی کمدی اصیل فاصله بگیرد و تبدیل به همان کلیشه‌های همیشگی مدیری شوند.
عدم تعادل بین طنز و انتقاد اجتماعی لطمه بزرگی به این سریال زد.
چون قافیه تنگ آید، شاعر به جفنگ آید
بررسی کارنامه مدیری در شبکه نمایش خانگی نشان می‌دهد او هیچگاه نتوانست موفقیت‌هایش را در تلویزیون تکرار کند و اگر احتمال بازگشت او به تلویزیون را متصور شویم، شاید مهمترین دلیلش این است که آثار او در خارج از قاب سیما دیده نشدند.
برخی مخاطبان به استفاده بیش از حد از شوخی‌های کلامی و حتی شوخی‌های جنسی در سریال انتقاد کردند که به‌جای ایجاد خنده، باعث نارضایتی آنان شده است.
عدم همکاری مهران مدیری با برادران قاسم‌خانی که در گذشته نقش مهمی در موفقیت آثار او داشتند، یکی از دلایل ضعف فیلمنامه و داستان سریال برشمرده شد، در حالیکه تجربه مدیری با برادران قاسمخانی در شبکه نمایش خانگی با سریال هیولا پیش از این شکست سختی خورد.
بررسی کارنامه مدیری در شبکه نمایش خانگی نشان می‌دهد او هیچگاه نتوانست موفقیت‌هایش را در تلویزیون تکرار کند و اگر احتمال بازگشت او به تلویزیون را متصور شویم، شاید مهمترین دلیلش این است که آثار او در خارج از قاب سیما دیده نشدند.
چه بر سر رامبد جوان آمد؟
برای ساخت سریال‌های کمدی، افرادی که تجربه کار در تلویزیون را یدک می‌کشیدند در سر لیست پلت‌فرم‌ها قرار داشتند و پس از مهران مدیری یکی از چهره‌های مهمی که برای ساخت سریال انتخاب شد، رامبد جوان بود که تجربه موفقی مثل سریال «مسافران» را در کارنامه داشت.
سریال «مردم معمولی» به کارگردانی رامبد جوان، با هدف ارائه یک سیت‌کام ایرانی در شبکه نمایش خانگی تولید شد.
با این حال، این سریال با واکنش‌های منفی گسترده‌ای از سوی منتقدان و مخاطبان مواجه شد.
منتقدان در اغلب نقدها به فقر ایده و کمبود سوژه در متن سریال اشاره کرده‌اند.
نویسندگان جوان سریال، پویا مهدوی‌زاده و زهرا افشار، نتوانسته‌اند فیلمنامه‌ مناسبی ارائه کنند.
سریال مردم معموای رامبد جوان به دلیل بازخوردهای منفی، شش قسمت ابتدایی سریال از پلتفرم فیلیمو حذف شد.
در بیانیه‌ای اعلام شد که با تغییر در سبک سریال و رویکرد تعاملی با مخاطبان، قسمت هفتم به عنوان قسمت نخست در دسترس قرار می‌گیرد .
دیجی‌کالا مگ درباره این سریال نوشت : «فیلمنامه از اساس نابود است و به‌حدی فقر ایده و کمبود سوژه در متن وجود دارد که رامبد جوان تمام آن لوس‌بازی‌های خندوانه را با کمی تغییر و دوز بالاتری از لودگی وارد مجموعه‌اش کرده است.»
بسیاری از منتقدان اعتقاد داشتند که «مردم معمولی » داستان ندارد و جهانی که در آن ساخته شده، هیچ منطقی نمی‌شود برایش متصور شد.
بازیگران سریال با اجرای اغراق‌آمیز و تیپ‌های کلیشه‌ای نتوانسته‌اند مخاطب را جذب کنند.
شبنم مقدمی نقش زنی تندخو را ایفا می‌کند که مدام غر می‌زند و فریاد می‌کشید و بازی او مورد انتقاد مخاطبان بود.
تلاش ناموفق برای ساخت سیت‌کام
سریال «مردم معمولی» تلاش کرده است تا یک سیت‌کام ایرانی باشد، اما به دلیل ضعف در فیلمنامه و اجرا، نتوانست به استانداردهای این ژانر دست یابد .
به دلیل بازخوردهای منفی، شش قسمت ابتدایی سریال از پلتفرم فیلیمو حذف شد.
در بیانیه‌ای اعلام شد که با تغییر در سبک سریال و رویکرد تعاملی با مخاطبان، قسمت هفتم به عنوان قسمت نخست در دسترس قرار می‌گیرد .
بازخوردهای منفی در شبکه‌های اجتماعی
زیر پست‌های رامبد جوان در شبکه‌های اجتماعی، تعداد زیادی از کاربران نظرات منفی درباره سریال «مردم معمولی» ارائه داده‌اند، به طوری که به سختی می‌توان نظرات مثبتی یافت.
منوچهر هادی وارد معبد فیلیمو شد
رکوردار ساخت بی‌کیفیت‌ترین محصولات شبکه نمایش خانگی را منوچهرهادی با ساخت مجموعه‌های عاشقانه، گیسو و دل یدک می‌کشد و او با ساخت مجموعه نیسان آبی، تراژدی دیگری در کارنامه‌اش خلق کرد.
سریال «نیسان آبی» در دو فصل پخش شد و واکنش‌های متفاوتی از سوی منتقدان و مخاطبان دریافت کرد.
سریال به دلیل شوخی‌های بی‌مزه و تلاش بی‌ثمر برای خنداندن مخاطب، مورد انتقاد قرار گرفت.
بازیگری و شخصیت‌پردازی
رکوردار ساخت بی‌کیفیت‌ترین محصولات شبکه نمایش خانگی را منوچهرهادی با ساخت مجموعه‌های عاشقانه، گیسو و دل یدک می‌کشد و او با ساخت مجموعه نیسان آبی، تراژدی دیگری در کارنامه‌اش خلق کرد.
بازی بازیگران، به‌ویژه نقش‌های فرعی، ضعیف ارزیابی شد، برخی کاربران فضای مجازی معتقدند که بازیگران به زور قصد خنداندن مخاطب را دارند.
گریم و طراحی لباس سریال نیز مورد انتقاد قرار گرفت و فاجعه‌بار توصیف شد.
فصل دوم این سریال به کارگردانی مسعود اطیابی در گسترش لودگی موفق‌تر عمل کرد و شوخی‌ها و طعنه به مسائل اجتماعی و ارجاع به موضوعات روز، به تراژدی ضد کمدی بودن نیسان آبی دامن زد.
مسعود اطیابی اکازیون دلزدگی را بنا کرد ؟
اطیابی ژانر لودگی را به عنوان یکی از زیرگونه‌های کمدی فارسی تاسیس کرد و تنها فرد متبحر در ساخت فیلم‌های لوده است.
او یکی از پرکارترین لوده سازان سینمای ایران است و این ژانر را در شبکه نمایش خانگی گسترش داد.
در سینمای ایران رقابت تنگاتنگی میان او و منوچهر هادی برای ساخت چنین آثاری وجود دارد.
او پس از نیسان آبی ۲ به سراغ سریالی با عنوان "اکازیون" رفت.
اطیابی در این مجموعه با وجود بهره‌گیری از بازیگران شناخته‌شده و فضای نوستالژیک دهه ۷۰، نتوانست نظر مخاطبان را جلب کند.
مسعود اطیابی
اطیابی ژانر لودگی را به عنوان یکی از زیرگونه‌های کمدی فارسی تاسیس کرد و تنها فرد متبحر در ساخت فیلم‌های لوده است.او یکی از پرگارترین لوده سازان سینمای ایران است و این ژانر را در شبکه نمایش خانگی گسترش داد.
داستان سریال، که حول محور خاطرات یک پدر برای نوه‌اش در دهه ۷۰ می‌چرخد، تکراری و بدون جذابیت‌های تازه است.
گره‌افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های داستان بر پایه کلیشه‌ها بنا شده و شخصیت‌ها عمق لازم را ندارند.
کمدی سریال بیشتر بر پایه شوخی‌های کلامی و موقعیت‌های تکراری استوار است که نتوانست مخاطب را به خنده وادارد.
بسیاری از شوخی‌ها سطحی و بدون خلاقیت بوده و نتوانسته‌اند جذابیت لازم را ایجاد کنند.
سریال تلاش کرد با بهره‌گیری از موسیقی، لباس‌ها و فضای دهه ۷۰، حس نوستالژی را در مخاطب زنده کند.
اما این استفاده بیشتر جنبه تزئینی دارد و به عمق داستان کمکی نکرده است.با وجود سابقه اطیابی در سینمای کمدی - لودگی، او در این سریال نتوانسته ساختاری منسجم و جذاب ارائه دهد.
سریال بیشتر شبیه به مجموعه‌ای از آیتم‌های جداگانه است تا یک داستان پیوسته.
شخصیت‌های سریال، به‌ویژه شخصیت اصلی، به‌خوبی پرداخته نشدند و انگیزه‌ها و رفتارهای آن‌ها برای مخاطب قابل درک نیست.
این موضوع باعث شده تا بیننده نتواند با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند.
ترکیبی از فیلمنامه ضعیف، طنز سطحی، استفاده ابزاری از نوستالژی و کارگردانی ناموفق، باعث شد تا سریال «اکازیون» نتواند انتظارات مخاطبان را برآورده کند و در جلب توجه آن‌ها ناکام بماند.
«راز بقا» برای آقای نون خ، نون نشد!
«سعید آقاخانی» با سریال‌ «نون خ» موفقیت قابل توجهی کسب کرد و با همان عوامل سعی کرد سریال دیگری در شبکه نمایش خانگی بسازد.
«راز بقا» شباهت زیادی به مجموعه «نون خ» در فضای شهری داشت و خلاقیت یا نوآوری خاصی در آن مواجه نشد.
در نهایت، «راز بقا» هرچند تلاش کرد فضای طنز و سرگرمی ایجاد کند، اما ضعف در ایده‌پردازی و پرداخت شخصیت‌ها باعث شد نتواند نظر مثبت مخاطبان را جلب کند.
خوب، بد جلف در سینما موفق در پلت‌فرم ناموفق
سریال «خوب، بد، جلف » که در ادامه‌ی دو مجموعه سینمایی‌اش ساخته شد، برخلاف انتظارها نتوانست به موفقیت قابل توجهی برسد.
برخلاف فیلم‌های سینمایی این مجموعه که ریتم تند و شوخی‌های تازه‌ای داشتند، سریال «خوب بد جلف» طولانی‌تر و کش‌دار بود.
شوخی‌های سریال به مرور زمان تکراری و کلیشه‌ای شد و نتوانستند مخاطب را به اندازه‌ی نسخه‌های سینمایی سرگرم کنند.
داستان سریال به اندازه‌ی فیلم‌های سینمایی «خوب بد جلف» منسجم یا بامزه نبود.
به نظر می‌رسید سریال بیشتر بر پایه‌ی حضور پژمان جمشیدی و سام درخشانی و شوخی‌های همیشگی‌شان بنا شده بود، بدون آن‌که روایت قوی و جذابی داشته باشد.
موفقیت دو فیلم اول «خوب بد جلف» باعث شد مخاطبان انتظار یک اثر کمدی درخشان داشته باشند.
وقتی سریال نتوانست به اندازه‌ی فیلم‌ها جذاب باشد، این اختلاف باعث نارضایتی مخاطبان شد.
ساخت یک سریال با همان حال و هوای فیلم سینمایی نیازمند مهارت در روایت سریالی و طراحی قسمت‌های جذاب بود.
اما به نظر می‌رسید کارگردانی سریال از این نظر ضعیف عمل کرده و نتوانسته ساختار مناسب یک سریال را حفظ کند.
تیر استفاده از عطاران هم به هدف نخورد؟
شوخی‌های کلامی و موقعیت‌های تکراری مانند افتادن شلوار یا اشاره‌های جنسی، در سریال های شبکه نمایش خانگی عنصری خنده‌دار نبودند، بلکه نخ‌نما و خسته‌کننده شده بود.
بر اساس شنیده‌ها کمپانی «فیلم‌نت» قراردادی همکاری طولانی مدتی با «رضا عطاران» عقد کرده است.
این بازیگر با اینکه در حیطه نویسندگی و کارگردانی آثار کمدی فعالیت نمی‌کند، اما طی سال‌های اخیر در مقام بازیگر عامل تاثیرگذاری در گیشه فیلم‌های کمدی بوده است.
عطاران آخرین تیر شبکه نمایش خانگی برای تولید یک مجموعه کمدی بود.
چهره‌های کمدی ساز شکست خوردند و انتظار می‌رفت موج استقبال از سریال‌های کمدی با حضور رضا عطاران گرم‌ترشود.
اما عطاران هم در این عرصه موفق نبود.
عطارانی که فیلم‌های سینمایی قبلی‌اش در گیشه شکست سختی خورده بود، با سریال «دفتریادداشت» وارد صحنه رقابتی شبکه نمایش خانگی شد و این بار هم شکست سختی خورد.
«دفتر یادداشت» به کارگردانی «کیارش اسدی‌زاده» با واکنش سر مخاطبان ایرانی مواجه شد.
بحث‌های فنی رسانه‌ای مشابه نکات مطرح شده درباره سایر سریال‌های شبکه نمایش خانگی بود.
شوخی‌های کلامی و موقعیت‌های تکراری مانند افتادن شلوار یا اشاره‌های جنسی، در سریال های شبکه نمایش خانگی عنصری خنده‌دار نبود، بلکه نخ‌نما و خسته‌کننده شده بود.
این نوع طنزها بیشتر به تکرار کلیشه‌های قدیمی شباهت دارند تا نوآوری در ژانر کمدی.
برخلاف سینما شوخی‌های جنسی در این سریال موجب نارضایتی مخاطبان شد.
چرا علی رغم شکست سریال‌های کمدی بازهم ساخته می‌شوند؟
«پیمان قاسمخانی» با پس زمینه فعالیت در تلویزیون و نگارش سریال های کمدی در همکاری مشترک با مهران مدیری مسیر خود را به صورت مستقل در شبکه نمایش خانگی دنبال کرد اما آثارش با اقبالی مواجه نشد .
او به صورت مستقل سریال «خوب بد جلف» را ساخت که در ادامه دوگانه سینمایی‌اش دستاوری برایش به همراه نداشت تا اینکه «روزی روزی‌گاری مریخ» را ساخت که از هر جهت شبیه سریال مسافران بود، سریالی که در توسط او سایر و همکارانش ساخته شد.
سریال «روزی روزگاری در مریخ» خیلی زود در شبکه‌های اجتماعی با نقدهای تند مواجه شد.شوخی‌های بی‌نمک، ریتم کُند، دکور ضعیف.
همین باعث شد مخاطبان ریزش کنند و تبلیغات دهان به دهان منفی شود.
روایت سریال داستانِ مهاجرت انسان‌ها به مریخ و ساخت یک جامعه جدید، ایده‌ای خلاقانه‌ای نبود و مختصات این سریال به مثابه همه سریال‌های کمدی تولید در شبکه نمایش خانگی، تلویزیونی بود و در شبکه نمایش خانگی با بازخوردهای مثبت از سوی مخاطبان مواجه نشد.
شوخی‌های مریخ و زندگی فضایی می‌توانستند خلاقانه‌تر باشند، اما در عمل انگار فقط «یک آپارتمان در تهران» را به مریخ برده بودند.برای سریالی که قرار بود در مریخ باشد، جلوه‌های ویژه و طراحی صحنه ابتدایی و غیرقابل‌باور بودند.
صحنه‌ها حس و حال فضایی نداشتند.
سریال «روزی روزگاری در مریخ» خیلی زود در شبکه‌های اجتماعی با نقدهای تند مواجه شد.
شوخی‌های بی‌نمک، ریتم کُند، دکور ضعیف.
همین باعث شد مخاطبان ریزش کنند و تبلیغات دهان به دهان منفی شود.
اپیزودها به‌صورت مستقل و با شوخی‌های مختلف ساخته شدند و نخ تسبیح محکمی نداشتند.
این الگو شاید در پخش هر شبی تلویزیون موفق عمل می‌کند اما در پلت‌فرم‌ها و با پخش هفتگی دیده نمی‌شود.
چرا کمدی های در شبکه نمایش خانگی شکست خوردند؟
یکی از دلایلی که به نظر می‌رسد هسته سخت سریال «پایتخت» راضی به ساخت دنباله آن شد، شکست متوالی کمدی‌های ساخته شده در شبکه نمایش خانگی بود.
با وجود تجربه شکست مهران مدیری، قاسمخانی‌ها، رامبد جوان و سعید آقاخانی و حتی فیلمسازان کمدی، روند تولید آثار طنز در شبکه نمایش خانگی ادامه دارد و اجل معلق چند هفته‌ای است که وارد بازار شده است.
شکست سریال‌های کمدی در شبکه نمایش خانگی دلایل متعددی دارد.
یکی از دلایلی که به نظر می‌رسد هسته سخت سریال «پایتخت» راضی به ساخت دنباله آن شد، شکست متوالی کمدی‌های ساخته شده در شبکه نمایش خانگی بود.
تقریبا کارهای پیشین گروه کمدی سازان هیچ‌گاه مخاطب را با موقعیت‌های پیاپی کمدی مواجه نمی‌کند، داستان‌ها بدون اوج‌گیری تولید حس طنز استمراری ندارند.
در مواردی آشکارا بازیگران یکسان با اجراهای نه چندان مواجه به سریال لطمه می‌زنند.
نمونه بازیگری که به سریال‌های شبکه نمایش خانگی لطمات فراوانی زد، سام درخشانی است.
سام درخشانی در نقش «کاراکترساده‌لوح» در سه سریال قهوه پدری، روزگاری در مریخ و در «خوب بد،جلف» تقریباً همان ویژگی‌های معمول آثار قبلی‌اش را تکرار می‌کرد.
نیسان آبی، اکازیون، دفتریادداشت، روزی روزگاری مریخ ، قهوه پدری، سیاه چاله،آنتن، نیسان آبی، رازبقا ، جادوگر ، هیولا سریال‌های کمدی هستند که در شبکه نمایش خانگی تولید و توزیع شدند و اغلب این آثار با واکنش‌های بسیارسرد مخاطبان مواجه شد.
به غیر از قهوه تلخ تاکنون هیچ سریال کمدی موفقی در شبکه نمایش خانگی توزیع نشده است.
در حالیکه اگر همین سریال‌ها در قالب فیلم‌های سینمایی ساخته می‌شدند با استقبال بسیار گسترده‌ای در گیشه سینماها مواجه می‌شدند.
یا اگر بر اساس قواعد تلویزیون ساخته می‌شدند و به صورت هر شبی پخش می‌شدند با اقبال بیشتری مواجه می‌شدند.
مجموع، شکست سریال‌های کمدی شبکه نمایش ناشی از گزاره‌های زیر است:
۱- ایده‌های خوب، اما اجرای شلخته
۲- فقدان هماهنگی در بازی‌ بازیگران
۳- شوخی‌های نخ‌نما و فاقد خلاقیت
۴- کیفیت تولید ضعیف
۵- انتظارات بسیار بالا و خاص در شبکه نمایش خانگی
مجموع بررسی‌ها و پخش سریال پایتخت نشان می‌دهند، تلویزیون همچنان برای پخش سریال‌های کمدی با کیفیت است و پلت‌فرم‌ها در این حوزه از پیش شکست‌ خواهند خورد.