وَفَدَیناهُ بِذِبحٍ عظیمٍ؛ از عید قربان تا حماسه کربلا
بر اساس آیه «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» قربانی عید قربان، ما را به درک عمیق تری راهنمایی می کند: امام حسین (ع) همان ذبیح عظیمی است که خداوند، تاریخ را برای آمدنش مهیا کرد.

گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم – مریم مرتضوی: در روزگار ما که شتابزدگی و نگاههای سطحی بر بسیاری از اعمال عبادی سایه انداخته، خطر بزرگی مناسک بزرگی چون عید قربان را تهدید میکند؛ آن هم اینکه ظاهر عمل قربانی را ببینیم و از حقیقت باطنی آن غافل بمانیم.
اگر قربانی را تنها ذبح حیوانی بدانیم و آن را به یک رفتار اجتماعی یا اقتصادی فرو بکاهیم، گوهر بندگی، تسلیم و تقرب که در دل این عمل نهفته است، به تدریج کمرنگ میشود.
قربانی، تمرینی است برای بریدن از دلبستگیها و گذشتن از خواستههای نفسانی در راه عبودیت.
این عمل تنها زمانی معنا دارد که با نیتی خالصانه و نگاهی معرفتی انجام شود، وگرنه شکوه باطنی آن زیر لایههای سادگی ظاهری پنهان خواهد ماند.
ذبح عظیم در کربلا معنا شد
عید قربان یادآور لحظهای است که پدری، فرزند عزیزش را به قربانگاه برد، نه با دلی بیاحساس، بلکه با قلبی آکنده از محبت، اما تسلیم.
آنچه در صحرای منا رخ داد، صحنهای بود از بندگی ناب و تسلیم خالصانه.
خلیل خدا، حضرت ابراهیم (ع)، در آزمون سختی آماده شد تا اسماعیل جوان را به فرمان خدا ذبح کند.
اما در همان موقع بود که از سوی خداوند ندا آمد: «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ».
نکته قابل توجه آن است که این ذبح عظیم، یک گوسفند نبود.
در تفسیرهای عارفانه و معارف اهل بیت علیهمالسلام، این قربانی بزرگ را «رمزی میدانند از آیندهای دورتر».
از واقعهای در افقی بلندتر که در آن حجت خدا، امام حسین بن علی (ع)، با تمامی هستی خود به قربانگاه کربلا رفت.
از این منظر «ذبح عظیم» در اوج تجلی، همان امام حسین (ع) است، از نسل اسماعیل(ع)، که پیکر مطهرش در دشت نینوا قطعهقطعه شد تا معنای عشق و بندگی جاودانه باشد.
عید قربان، عید فهم رابطه عبد و رب
عید قربان، تنها عید ذبح نیست، عید فهم است؛ فهم رابطه عبد و رب.
در این عید، آنچه باید قربانی شود، تنها حیوانی نیست که ذبح شده و گوشتش تقسیم میشود، بلکه خواستههای کوچک و بزرگ ماست.
وابستگیهایی است که مثل بندهایی ناپیدا، مانع پرواز ما شدهاند.
عید قربان، فرصتی است برای خلوتی درونی تا از امام حسین (ع) درس بندگی را یاد بگیریم.
آیه شریفهای دیگر، حقیقت این عمل را روشن میکند: «لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰكِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْكُمْ» گوشت و خون قربانی، به درگاه الهی نمیرسد، بلکه آنچه نزد خدا اعتبار دارد، نیت پاک و تقوای دلهاست.
هر اندازه این عمل از درون تهی باشد، از معنویت فاصله میگیرد و به یک رسمِ بیروح تبدیل میشود.
اما هرچه از دل برخیزد، هرچند ساده، میتواند به سوی عرش پرواز کند.
مناسک حج و بهویژه قربانی در عید قربان، تجلیگاه همین سیر روحانی است.
سیر از من به سوی او، از نفس به سوی فنا، از تعلق به سوی توحید.
در این مسیر هر مؤمن باید لحظهای بر جای پای حضرت ابراهیم (ع) بایستد و برای خودش تصمیم بگیرد که چه را باید ببخشد و از کدام علاقه باید بگذرد.
کربلا؛ اوج معرفت قربانی
در اوج این راه، کربلا ایستاده است، مانند آینهای تمامنما از حقیقت ذبح عظیم.
امام حسین (ع) همان طور که جدش ابراهیم(ع)، اسماعیل(ع) را بر زمین گذاشت، پسرش علیاکبر (ع) را بر خاک دید و همان طور که ابراهیم(ع) مأمور شد دست نگه دارد، امام حسین(ع) مأمور بود که پیش رود تا حجت قربانی کامل شود.
این دو واقعه در دو سوی زمان، دو جلوه از یک حقیقت بندگی هستند.
پس اگر عید قربان درست شناخته شود، ما را نه تنها به یاد اسماعیل(ع) و ابراهیم(ع) میاندازد، بلکه راهی به سوی معرفت حسینی باز میکند تا برای فدا کردن هر چه بین ما و خدایمان فاصله انداخته، آماده شویم.
این عید برای آن است که در درون خود، لحظهای توقف کنیم و فکر کنیم آیا هنوز بتی در قلبمان باقی مانده که در آتش اخلاص نسوخته باشد؟
آیا هنوز پناهگاهی جز خدا در خلوت دل نگه داشتهایم؟
اگر در پاسخ این پرسشها با صداقت روبرو شویم، قربانی ما هرچند کوچک باشد، عظیم خواهد شد.
انتهای پیام/