جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی و چالشهای نوین خاورمیانه
در فضایی که به نظر می رسید خاورمیانه در حال تحولاتی سیاسی است ترکیه به نظر می رسد برنامه ای جاه طلبانه در سر می پروراند.

در جهان پرآشوب سیاست بینالملل، رجب طیب اردوغان در سالهای اخیر توانسته است نام ترکیه را به عنوان یک بازیگر مستقل و پرتحرک به مرکز برخی معادلات مهم منطقهای بازگرداند.
اما این بازگشت نه با اتکا به اقتصاد پایدار یا دیپلماسی چندجانبهگرایانه، بلکه بر مبنای راهبردی جاهطلبانه شکل گرفته که میتوان آن را نسخهای مدرن از توسعهطلبی ژئوپلیتیکی دانست؛ راهبردی که بیش از آنکه در پی ثبات منطقهای باشد، به دنبال بازتعریف جایگاه ترکیه در سلسلهمراتب قدرت منطقهای و فرامنطقهای است.
سوریه، قفقاز و مدیترانه شرقی: نقشه نفوذ متقاطع
ترکیه تحت رهبری اردوغان، با بهرهگیری از فرصتهای بهوجودآمده پس از هرجومرجهای امنیتی خاورمیانه، کوشیده است خلأهای ژئوپلیتیکی را با حضور نظامی، نفوذ امنیتی یا مداخلات دیپلماتیک خود پر کند.
در سوریه، حمایت نظامی و لجستیکی از برخی گروههای مسلح، آنکارا را به یکی از بازیگران اصلی صحنه جنگ داخلی بدل کرد و به اردوغان امکان داد در معادلات پساآتشبس، صندلی پایداری برای خود در میز مذاکرات رزرو کند.
در قفقاز، حمایت بیپرده از جمهوری آذربایجان در جنگ قرهباغ ۲۰۲۰، چرخشی راهبردی برای ترکیه رقم زد: از ایفای نقش یک ناظر منطقهای به یک نیروی فعال و تأثیرگذار.
استقرار نیروهای ترک در مرزهای جنوبی ارمنستان و پروژههای لجستیکی همچون کریدور زنگزور، نشان میدهد که هدف اصلی ترکیه، اتصال فیزیکی به آسیای مرکزی از طریق قفقاز جنوبی است — مسیری که علاوه بر منافع اقتصادی، نماد بازسازی هژمونی منطقهای آنکارا نیز هست.
در مدیترانه شرقی، تنش با یونان و قبرس، اکتشافات انرژی و حمایت از دولت لیبی در طرابلس، همگی نشاندهنده بلندپروازی ترکیه برای تبدیل شدن به بازیگری تعیینکننده در نظم ژئوپلیتیکی انرژی این پهنه آبی استراتژیک است.
اسرائیل: دشمنی کنترلشده در خدمت هویتسازی ژئوپلیتیک
یکی از ابزارهای کلیدی اردوغان برای تقویت موقعیت منطقهای ترکیه، نمایش مخالفت شدید با اسرائیل بوده است.
اگرچه روابط تجاری میان آنکارا و تلآویو همچنان فعال است و همکاریهای امنیتی نیز بهصورت غیررسمی ادامه دارد، اما اظهارات تند اردوغان علیه سیاستهای اسرائیل، همواره در صدر اخبار منطقهای قرار گرفته است.
این تقابل — ولو لفظی — ابزار مناسبی برای ترکیه است تا خود را در تضاد با برخی کشورهای عربی همپیمان با اسرائیل قرار دهد و به عنوان یک نیروی مستقل و «منتقد نظم موجود» شناخته شود.
اما نکته مهم آنجاست که ترکیه هیچگاه از خطوط قرمز استراتژیک در رابطه با اسرائیل عبور نکرده و این مواجهه، بیشتر نوعی نمایش سیاسی در راستای موقعیتسازی ژئوپلیتیک است تا دشمنی واقعی.
دیپلماسی چندلایه: بازی همزمان با غرب، شرق و جنوب
اردوغان به شکلی بیسابقه، سیاست «توازنسازی متحرک» را در پیش گرفته است: از یکسو، ترکیه عضو ناتو باقی مانده و در جنگ اوکراین علیه روسیه نقش کلیدی در تأمین تسلیحات برای کییف ایفا میکند؛ از سوی دیگر، با مسکو در سوریه، انرژی و تجارت همکاری میکند.
در پرونده تحریمهای سوریه، اردوغان یکی از نخستین رهبرانی بود که برای لغو این تحریمها لابی کرد — اقدامی که واشنگتن را ناچار به گفتوگو با آنکارا کرد.
از طرف دیگر، ترکیه به دنبال بازیابی روابط با برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، مصر و حتی ارمنستان برآمده، تا از انزوای دیپلماتیک ناشی از ماجراجوییهای گذشته عبور کند.
این رویکرد چندلایه، هم مزیتهایی، چون افزایش قدرت چانهزنی برای آنکارا به همراه دارد، و هم مخاطراتی، چون بیاعتمادی مزمن بازیگران بینالمللی و تضعیف ثبات داخلی از رهگذر درگیریهای فرسایشی.
اقتصاد سیاسی جاهطلبی: هزینه تراشی برای آینده
سیاست خارجی تهاجمی اردوغان بدون هزینه نیست.
ترکیه با بدهی خارجی سنگین، کاهش شدید ارزش لیر، و کاهش اعتماد سرمایهگذاران خارجی روبهرو است.
در این شرایط، بلندپروازیهای خارجی دولت ترکیه، نه تنها کمکی به حل مشکلات ساختاری اقتصاد نمیکند، بلکه بر هزینههای مالی و امنیتی آن میافزاید.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران، اردوغان در حال اداره یک سیاست خارجی در تضاد با واقعیتهای اقتصادی کشور است — پروژهای که ممکن است در کوتاهمدت دستاوردهایی رسانهای یا نمادین به بار آورد، اما در بلندمدت ظرفیت فرسایشی دارد که میتواند ترکیه را وارد بحرانهای داخلی عمیقتری کند.
اردوغان در تقاطع آینده و گذشته
آنچه در سیاست خارجی ترکیه امروز دیده میشود، ترکیبی است از مأموریتگرایی ژئوپلیتیکی، راهبردهای تاکتیکی منطقهای و بلندپروازیهای ساختاری برای بازتعریف جایگاه ترکیه.
اما این تلاشها اگر بدون بازبینی واقعگرایانه در منابع داخلی، توان اقتصادی و چالشهای اجتماعی کشور پیش رود، میتواند از یک پروژه استراتژیک، به یک پویش پرریسک و بیثباتکننده تبدیل شود.
ترکیه اکنون در تقاطع «رؤیای امپراتوری» و «واقعیتهای ژئوپلیتیک مدرن» قرار دارد — انتخاب با آنکارا است که کدام مسیر را در دهه پیش رو ادامه خواهد داد.