تنهایی استراتژیک هند؛ چین، ترکیه و پاکستان متحد میشوند
هند تا سال ۲۰۴۰ با ائتلاف دریایی پنهان چین، ترکیه و پاکستان روبروست که میتواند برتری دریاییاش را در اقیانوس هند به چالش بکشد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدیتبار - هند در آستانه مواجهه با چالش دریایی بیسابقهای قرار گرفته است: همگرایی استراتژیک چین، ترکیه و پاکستان در حوزه دریایی که بنا بر ارزیابی تحلیلگران امنیتی، تا سال ۲۰۴۰ به مهمترین تهدید دریایی علیه موقعیت راهبردی دهلینو تبدیل خواهد شد.
در حالی که این سه کشور هنوز در قالب هیچ ائتلاف رسمیای تعریف نشدهاند، اما نشانههای روشنی از هماهنگی عملیاتی، تبادل اطلاعات و همافزایی فناورانه میان آنها قابل مشاهده است؛ نمود بارز این مسئله را میتوان در عملیات «سیندور» دید که در آن، هند بهتنهایی وارد میدان شد، در حالی که پاکستان از پشتیبانی پنهان ترکیه و چین بهرهمند بود.
به گزارش ساندی گاردین، این عدم تقارن در حمایتهای خارجی، تصویری نگرانکننده از آینده درگیریهای دریایی چندجبههای پیش روی هند ترسیم میکند.
چین، که بر اساس ارزیابیهای رسمی هماکنون بزرگترین نیروی دریایی جهان از حیث تعداد شناورهاست، تا سال ۲۰۴۰ به ناوگانی شامل شش ناو هواپیمابر، ۱۲ زیردریایی هستهای، بیش از ۶۰ زیردریایی متعارف با پیشرانه مستقل از هوا (AIP) و ۱۵۰ ناو سطحی مجهز به سامانههای جنگ شبکهمحور دست خواهد یافت.
پایگاه خارجی آن در جیبوتی بهطور کامل عملیاتی شده و بندر گوادر در پاکستان نیز، با اتصال به سیستم ناوبری ماهوارهای بیدو، به یک زیرساخت دوگانه (نظامی-تجاری) تبدیل شده است.
ترکیه نیز در چارچوب برنامههایی نظیر MILGEM، پروژه ناوشکنهای پدافند هوایی TF-2000 و ابتکار ملی زیردریایی MİLDEN، روند نوسازی دریایی خود را با شتاب ادامه میدهد.
طبق تحلیل ساندی گاردین، تا ۱۵ سال آینده ناو هواپیمابر ترکیه، زیردریاییهای پنهانکار با فناوری آکوستیک پیشرفته و شناورهای بدون سرنشین سطحی و زیرسطحی میتوانند توازن قوا در دریای سرخ، شرق مدیترانه و غرب اقیانوس هند را تغییر دهند.
پاکستان، هرچند فاقد زیرساخت بومی گسترده برای تولید ناوهای پیشرفته است، اما از طریق محور سهگانه با چین و ترکیه، مشغول افزایش توان دریایی خود است.
این کشور تا سال ۲۰۴۰، ناوگان متشکل از هشت زیردریایی کلاس هنگور (با فناوری AIP)، چهار ناو موشکانداز تایپ ۰۵۴A/P از چین، و چهار ناوچه بابر با مشارکت ترکیه خواهد داشت.
موشک کروز زیردریاییپرتاب بابر-۳ نیز، گام پاکستان در جهت کسب قابلیت هستهای دومرحلهای از دریا تلقی میشود.
ترکیب این توانمندیها تا سال ۲۰۴۰، به مجموعی از بیش از ۸۰ زیردریایی، حداقل هفت ناو هواپیمابر و بیش از ۱۸۰ ناو سطحی مدرن با سیستمهای پدافند لایهای، سامانههای رزمی مجتمع و پلتفرمهای مشترک ISR تبدیل خواهد شد.
این ساختار نهتنها فضای عملیاتی هند در اقیانوس هند را به چالش میکشد، بلکه با اتصال سه منطقه کلیدی (دریای چین جنوبی، دریای سرخ و دریای عرب)، یک شبکه دریایی مثلثی برای اعمال فشار چندمحوری بر هند ایجاد خواهد کرد.
بر اساس اطلاعاتی که در اختیار ساندی گاردین قرار گرفته، چین در حال انتقال دادههای ISR از گوادر به پلتفرمهای نظارتی پاکستان است، در حالی که سامانههای موشکی ترکیه، بهویژه سلولهای پرتاب عمودی (VLS) و موشکهای هوا به سطح HQ-16، به سیستم پدافند دریایی پاکستان متصل شدهاند.
این همگرایی، نیروی دریایی هند را وادار خواهد کرد تا بهجای تمرکز منطقهای، به دفاع همزمان در سه جبهه مجزا—ساحل شرقی، ورودیهای غربی و محورهای شمالی دریایی متأثر از ترکیه—بیندیشد.
این مسئله فشار قابلتوجهی بر ظرفیتهای عملیاتی، ناوگان زیردریایی و نیروهای حامل بازدارندگی هستهای هند وارد میکند.
در سناریوی جدید، زیردریاییهای هستهای چین بههمراه سامانههای نظارت زیرسطحی پاکستان و فناوریهای صوتی ترکیه میتوانند آزادی عمل زیردریاییهای هندی را محدود و یا نابود کنند.
گروههای نبرد ناو هواپیمابر هند در معرض خطر حمله پهپادهای دریایی، موشکهای بردبلند ضدکشتی و سامانههای جنگ الکترونیک خواهند بود که از پایگاههای پیشرفتهای چون گوادر، جیبوتی یا حتی پایگاههای متفقین در آفریقا به کار گرفته میشوند.
هند، برای مقابله مؤثر با این چالش، باید نه صرفاً برابری بلکه برتری را هدف قرار دهد.
تا سال ۲۰۴۰، تحقق کامل سه ناو هواپیمابر، ناوگان ۲۰۰ فروندی جنگی و ۵۰۰ فروندی هواگردهای دریایی، نه یک آرزو بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است.
برنامههایی چون INS Vishal، پروژه زیردریاییهای تهاجمی هستهای SSN، و زیردریاییهای هستهای بالستیک Arihant باید بدون تأخیر تکمیل شوند.
تأخیر در پروژههایی همچون زیردریاییهای نسل بعدی (پروژه 75I)، هواگردهای جنگنده دوقلو برای ناو هواپیمابر (TEDBF) و شبکه اطلاعاتی زیرآبی، برابر است با کاهش انعطاف هند در بازدارندگی و واکنش سریع.
در نهایت، تحلیلگران ساندی گاردین هشدار میدهند که تصور استقلال راهبرد دریایی چین از ترکیه و پاکستان، یک خوشبینی غیرواقعگرایانه است.
واقعیت این است که ترکیب مقیاس دریایی چین، فناوری نظامی ترکیه، و موقعیت جغرافیایی پاکستان، تهدیدی همافزا و بدون الگوی کلاسیک اتحاد نظامی برای هند ایجاد کردهاند؛ تهدیدی که در حال حاضر نیز در حال شکلگیری است، نه صرفاً در افق ۲۰۴۰.
اگر هند میخواهد در اقیانوس هند نقش مرکزی خود را حفظ کند، باید امروز تصمیمات سختی بگیرد؛ تصمیماتی برای ایجاد برتری کامل و پایدار، نه برای تعقیب و توازن.
آینده امنیت دریایی هند، به اراده امروز آن برای سبقت گرفتن بستگی دارد.