جانی که کشاورزی از منابع پایه به یغما برد
کاهش کیفیت خاک یکی از معضلاتی است که طی دو دهه اخیر دامنگیر کشور شده، مواد آلی خاک پایین آمده و سهم خاکهای با کیفیت یعنی کلاس یک حدود ۶.۵ درصد از کل مساحت ۱۶۵ میلیون متر مکعب کشور است.

به گزارش خبرگزاری مهر، گروه اقتصاد- فاطمه امیراحمدی: دو دهه از آغاز اجرای سند چشمانداز ۲۰ ساله میگذرد.
امسال پایان دوره پیش بینی شده در افق ۱۴۰۴ است.
پیشتر خبرگزاری مهر در یکی از گزارشهای خود به وضعیت تحصیلات کشاورزان کشور پرداخته و عنوان شده بود ۳۴.۳ درصد از کشاورزان بیسواد هستند، ۳۵.۱ درصد سواد ابتدایی دارند و در کل سواد دانشگاهی که بتواند این بخش را پیش ببرد و به صورت بنیادی آن را متحول کند محقق نشده است.
در نهایت اینکه کشاورزی در همان قالب سنتی طی ۲۰ سال گذشته ادامه پیدا کرده است.
در ادامه موضوع تحقق برنامههای چشمانداز ۲۰ ساله را از ادریس مرسلی، مشاور مطالعاتی معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی پیگیری میکنیم اینکه چند درصد برنامهها و اهداف تعیین شده در افق ۱۴۰۴ در حوزه کشاورزی اجرایی و چه برنامههایی در نیمه راه هستند و البته چه اهداف روی کاغذ مانده است؟
سوال: یکی از معضلات کشور نرخ بیکاری است به ویژه این امر در اقشار تحصیلکرده ملموستر است.
طی این دو دهه بخش کشاورزی چقدر اشتغالزایی به ویژه در حوزه فارغالتحصیلان دانشگاهی داشته است؟
مرسلی: درآمدی که کشاورزان دارند نسبت به سایر حوزهها کمتر است.
به عنوان نمونه، اگر سایر بخشها درآمدی معادل ۱۰۰ واحد دارند این عدد برای کشاورزی و امنیت غذایی ۴۰ واحد است.
این وضعیت درآمدی بخش کشاورزی سبب شده تا در جذب افراد با سواد و تحصیلکرده یا افراد متخصص دچار چالش باشد.
امروز شاهد هستیم درآمدها در کشور بیشتر در حوزه خدمات به ویژه دلالی است.
در ادامه وضعیت اشتغال در این حوزه در جدولها و نمودار زیر قابل مشاهده است.
ضایعات محصولات از کشت و تولید تا بازار و مصرف یکی از چالشهای دیگر بخش کشاورزی به شمار میرود.
آیا کشاورزی در سند چشمانداز ۲۰ ساله توانسته در این زمینه موفق عمل کند؟
متأسفانه ضایعات محصولات کشاورزی از تولید و مزرعه تا توزیع و نیز سفره مردم در مقایسه با سایر کشورها رقم بالایی را به خود اختصاص داده است.
اگر همین موضوع را به منابع آب و خاک گره بزنیم ضایعاتی که گفته میشود در حدود ۳۰ درصد است، اگر فقط ۱۰ درصد کاهش یابد کمک بسیار بزرگی به منابع پایه و بازار داخل و البته صادرات میکند.
بنابراین، نمودهای بیرونی نشان میدهد در این حوزه انتظارات برآورده نشده است.
آیا در برنامههای پیش بینی شده برای کاهش ضایعات کشاورزی به توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی هم اشارهای شده است؟
موضوعها در برنامه ۲۰ ساله، کلان دیده شده و هنگامی که گذری به زیر بخشهای کشاورزی داشته باشیم و وارد جزئیات شویم یکی از چالشهای کشور ضایعات محصولات کشاورزی بوده و است.
یعنی طی سالهای گذشته تا امروز نتوانستهایم در خصوص کاهش ضایعات اقدامات مؤثر و مناسبی داشته باشیم.
در نتیجه همچنان در جامعه با ضایعات بالای گندم، نان و برنج مواجه هستیم.
رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (تات) عنوان کرده روزانه ۸ تن برنج دور ریخته میشود در حالی که برای کشت تا برداشت هر دانه برنج یک لیوان آب مورد استفاده قرار میگیرد.
رئیس جمهور چین در خصوص جلوگیری از ضایعات مواد غذایی در سفره مردم، در مقطعی کمپین «بشقاب خود را پاک کنید» را راه اندازی کرد.
چنین کمپینهایی چقدر میتواند در کشور ما مؤثر واقع شود؟
مصرفی بودن ما و ضایعات کشور در این زمینه، زبانزد است.
ضایعات روزانه ۸ تن برنج در کشور را میتوانیم از جوانب مختلف مورد بررسی قرار دهیم و تأثیر آن را در این بخش که با امنیت غذایی گره خورده است مطالعه کنیم.
توسعه کشاورزی نیاز به سرمایه گذاری دارد.
اگر انجام شود آینده امنیت غذایی کشور تضمین میشود.
حتی اگر سرمایه گذاری شود ولی همچنان ضایعات آمار بالایی داشته باشد، نمیتوان انتظار اثربخشی داشت.
در این زمینه کار فرهنگی نیاز است.
اگر از نگاه کوتاهمدت بنگریم خانوادهها، نظام آموزش و رسانهها نسبت به فرهنگ مصرفی، کمکاری کردهاند.
این حجم از آب، برق، گاز، زمان، زحمت نیروی انسانی صرف تولید محصولات کشاورزی برای سفره مردم میشود ولی شاهدیم میزان دورریز جامعه بالا بوده و این جای بخشش ندارد.
مباحثی مانند اینکه در زمینه تجهیزات، نوسازی، زهکشی و … کاری انجام نشده درست است و نیاز به سرمایه داریم اما در خصوص جلوگیری از تبدیل محصولات غذایی به ضایعات و کاهش دورریز آنها از سوی مصرف کنندگان نیاز به سرمایه گذاری ندارد و باید کار فرهنگی و رسانهای داشته باشیم.
چرا امروز با وجود عدم تحقق برنامهها با مشکلاتی چون بی آبی در حوزه کشاورزی و حتی آب شرب مواجه هستیم؟
حکمرانی ما در حوزه «آب» هم نامناسب بوده بیلان منفی سفرههای آب زیرزمینی متأسفانه در طول سالهای گذشته یک از تجربههای تلخ کشور محسوب میشود.
همچنین بحث چاههای غیر مجاز آسیب زیادی به سفرههای زیرزمینی زده چون این چاهها در بسیاری از مناطق پروانه بهره برداری ندارند.
بنابراین، میزان برداشت و گسترش این چاهها با توان اکولوژیک و آمایش سرزمین مناسب نبوده اما چهارچوب آن به این شکل گسترش پیدا کرده است.
در همین حوزه یعنی استفاده بهینه از منابع آبی کشور در بخش آبیاری نوین، میتوان به چه اقداماتی در حوزه کشاورزی اشاره کرد؟
بر اساس آمار و اطلاعاتی که در اختیار داریم راندمان آبیاری پایین بوده و حدود ۴۵.۵ درصد است که بهرهوری آن ۱.۴۵۰ کیلو گرم بر متر مکعب میشود.
در این سند چشمانداز ۲۰ ساله باید عدد بهرهوری بیش از این رقم میبود؛ اگر چه اقداماتی انجام شده ولی هنوز ناکافی است.
از دیگر موضوعهای مطرح شده در حوزه آب باید به مسئله روان آبها و تبخیر آب اشاره کنیم که مربوط به شرایط اقلیمی است.
این موضوع امروز وضعیت را برای کشور سخت کرده است.
در حال حاضر آبهای سطحی و رودخانههای دائمی کشور، فصلی شده و رودخانههای فصلی متأسفانه اکثراً خشک شدهاند.
در حالی که انتظار است در برنامههای توسعهای فعالیتها در جهت نگه داشت آنچه موجود است، باشد و در کنار آن سودآوری این بخشها توسعه پیدا کند امروز شاهد تغییر کاربریها در اراضی کشاورزی به شکل رسمی و غیررسمی هستیم.
چرا طی این افق ۲۰ ساله این امر در حال گسترش است؟
بله، تغییرات کاربری اراضی از دیگر معضلات حوزه کشاورزی به شمار میرود.
موضوع ساخت ویلاها در اطراف شهرها از جمله کرج، تهران، شهریار و سایر استانها گسترش پیدا کرده و خرد شدن اراضی متأسفانه در کنار تغییر کاربری آنها از نظر مقیاس تولید، کشاورزی کشور را بسیار آسیبپذیر کرده است؛ چرا که توسعه مکانیزاسیون و ادوات کشاورزی در مزارع بزرگ، صرفه اقتصادی دارد.
همچنین خرد شدن اراضی هزینه واحد تولید را افزایش داده و آن را غیررقابتی میکند.
این امر باعث شده تا تولید اقتصادی نباشد در حالی که میتواند ارزش افزوده بیشتری با نگاه سودآوری برای کشور داشته باشد.
کاهش کیفیت خاک یکی دیگر از معضلاتی است که در این دو دهه دامنگیر کشور شده است.
مواد آلی خاک پایین است و سهم خاکهای با کیفیت کشور یعنی کلاس یک (۱) حدود ۶.۵ درصد است که نسبت به سطح اراضی کشور رقم بسیار کمی را به خود اختصاص داده است.
نزدیک یک دهه است که اعلام میشود ایران در فرسایش خاک رتبه نخست را در جهان دارد.
بله.
میزان فرسایش خاک در کشور عدد قابل توجهی است.
گفته شده سالانه ۱۶ تن خاک در هکتار دچار فرسایش میشود.
کاهش بارندگی در این حوزه بی تأثیر نبوده و در کتابهای قدیمی نوشته شده میزان بارندگی کشور ۲۵۰ میلیمتر به طور متوسط در سال بوده و این عدد امروز به زیر ۲۰۰ میلیمتر رسیده است.
میزان تبخیر هم به طور متوسط ۵.۶ میلیمتر افزایش پیدا کرده و نیز متوسط دما ۴ صدم درجه سانتیگراد در ۵۰ سال گذشته افزایش یافته است.
در کنار این تغییرات، خشکسالی، آفات و بیماریها، سیل در بعضی از مقاطع مثل سال ۱۳۹۸ و… کشور را با مشکلاتی همراه کرده و خیلی از سرمایه گذاریهایی که در این زمینه داشتیم دچار مشکل و آسیب و از بین رفته است.
خشکسالی عنوان میشود به دلیل تغییرات اقلیم در بسیاری از کشورها بوده اما آیا در این زمینه برای کاهش معضلات راهکاری ارائه شده است؟
مثلاً در حوزه آبخیزداری چه اقداماتی در این دو دهه داشتهایم؟
عملیات آبخیزداری در کشور جای کار کردن بسیار دارد.
گفته شده آمار آبخیزداری یعنی آنچه طی سالهای گذشته انجام شده است با آنچه ایران به آن نیاز دارد فاصله بسیار داشته و در این راستا تنها حدود ۲۰ درصد عرصههای طبیعی تحت پوشش عملیات آبخیزداری قرار گرفته است.
همچنین بیابانزایی در سطح ۹۰ میلیون هکتار بوده یعنی در ۵۵ درصد از سطح ۱۶۵ میلیون هکتار کشور ادامه دارد.
اگر بخواهیم نگاه آماری به عملکردها در دو دهه گذشته در تمام این شاخصها داشته باشیم، اعداد به دست آمده چه چیزی را نشان میدهد؟
طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ ارزش افزوده جاری بخش کشاورزی از ۱۷ هزار میلیارد تومان (همت) به ۱۳۹۳ همت رسیده یعنی ۸۲ برابر شده است؛ ولی ارزش افزوده کل اقتصاد کشور ۶۸.۸ برابر شده به این ترتیب بخش کشاورزی ۱۳ واحد جلوتر از کل اقتصاد کشور حرکت کرده است؛ یعنی توان تولیدی ما در حوزه کشاورزی بهتر بوده؛ البته در کنار آن معضلات آب و خاک هم مطرح است.
امروز یکی از انتقادها به بخش کشاورزی همین موضوع است که چطور کشور در خشکسالی بوده اما تولیدات کشاورزی روند افزایشی داشته است؟
این مسئله در واقع به فرسایش و شوری خاک دامن زده و بیش از توان زمین و منابع پایدار کشور از اراضی کشاورزی بهره برداری شده است.
قطعاً در تولید و رشد آن موضوع آمایش سرزمین باید مطرح باشد.
در معادلات برنامههای تدوین شده متأسفانه این امر دیده نمیشود.
دلیل آن هم بخشی کار کردن نهادها و سازمانها است.
به این معنی که بخش کشاورزی تولید را پیگیری میکند، وزارت نیرو تولید آب و برق را مدنظر دارد، وزارت مسکن تولید مسکن را در دستور کار قرار داده و هر یک از نهادها در حوزه کاری خود برنامه ریزی میکنند؛ اما مسئله آمایش سرزمین که این نهادها و اهدافشان را بهم لینک کند وجود ندارد.
به طور قطع با نگاه به ظرفیت و توان منابع آبی و خاکی کشور باید تولید مناسب داشت.
این موضوع در مورد سایر حوزهها هم صدق میکند.
در واقع میزان افزایش تولید و بهرهوری ما بر اساس استفاده از منبع بوده است در حالی که اگر علمی نگاه کنیم بهرهوری باید متناسب با دانش و فناوری محقق شود.
در تحقق بهرهوری واقعی یا باید میزان مصرف آب با افزایش تولید ثابت میماند یا حتی میزان مصرف کاهش مییافت.
جدولها و نمودارهای زیر وضعیت بهرهوری را در حوزه کشاورزی طی یک دهه گذشته نشان میدهد.
وضعیت فعلی تولیدات بخش کشاورزی نشان میدهد هم میزان تولیدات روند افزایشی داشته هم مصارف آب در این حوزه افزایش یافته است.
به این ترتیب با وجود افزایش تولیدات، کشور با مشکلات بسیاری در منابع پایدار رو به رو شده یعنی افزایش تولیدات کشاورزی با شیوههای علمی و فنی و البته منطقی انجام نشده است.
همچنین در مقطع زمانی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ این ارزش افزوده که در بالا اشاره شد برای کشاورزی ۳۶.۷ برابر و برای کل اقتصاد ۲۷.۴ برابر شده است.
به این ترتیب در این مقطع زمانی هم حدود ۹ واحد، حوزه کشاورزی بیشتر از کل تولیدات کشور حرکت کرده است.
اگر این آمار را در این دو دهه رصد کنیم، میانگین رشد ارزش افزوده در کشاورزی از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ عدد ۱.۶ درصد و این رقم برای کل کشور ۱.۳ بوده است.
یعنی ارزش افزوده کشاورزی ۳ دهم واحد در این سالها هم بیشتر بوده است.
همچنین اگر فقط دهه ۹۰ را از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۹ در نظر بگیریم رشد این حوزه ۴.۲ درصد را نشان میدهد اما برای کل کشور منفی یکدهم درصد است.
این عدد به قیمت ثابت ۱۴۰۰ استخراج شده است.
در مجموع اینکه بخش کشاورزی توان تولید بالایی به نمایش گذاشته و نوسانات کمتری در این رشد تجربه کرده است؛ اما به طور قطع در این رشد باید مسائلی چون آمایش سرزمین، خشکسالی، ظرفیت منابع پایه و… در نظر گرفته میشد که این امر به فراموشی سپرده شد.