۱۵ خرداد ۴۲ در خیابان های قم، تهران و شیراز چه خبر بود؟ ؛ نقش مهم حوزه
قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به دنبال سخنرانی انقلابی عالم فرزانه ای که آن روزها او را «حاج آقا روح الله» مینامیدند در مدرسه فیضیه قم و دستگیری ایشان در شب ۱۵ خرداد، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات بود.

به گزارش خبرنگار مهر، امروز پانزدهم خرداد سالروز قیام خونین مردم در نیمه خرداد سال ۴۲ شمسی است.
قیام ۱۵ خرداد و پس از آن، به عنوان یک نقطه عطف، نقش حوزه علمیه قم را از یک مرکز صرفاً علمی به کانون اصلی مبارزه، رهبری و سپس مدیریت فرهنگی و فکری جامعه ایران تبدیل کرد.
حوزه علمیه قم، به عنوان مهمترین و بزرگترین مرکز علمی تشیع در ایران، از دیرباز نقش محوری در حفظ، ترویج و گسترش فرهنگ شیعی ایفا کرده است.
این نقش، به ویژه پس از قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و شکلگیری نهضت امام خمینی (ره)، ابعاد جدیدی به خود گرفت و به یکی از عوامل اصلی بیداری اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تبدیل شد.
ریشههای حوزه علمیه قم به قرون اولیه اسلامی بازمیگردد، زمانی که قم به عنوان یکی از مراکز اولیه تشیع، میزبان علما و محدثان برجسته بود.
با این حال، احیای رسمی و سازمانیافته این حوزه در سال ۱۳۰۱ شمسی توسط آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی صورت گرفت.
پس از ایشان و در دوران مرجعیت آیتالله بروجردی، حوزه قم به اوج شکوفایی خود رسید و به یکی از معتبرترین حوزههای علمیه تشیع، همارز حوزه نجف، تبدیل شد.
در این دوره، نه تنها طلاب از شهرهای مختلف ایران بلکه از مناطق شیعهنشین دنیا نیز برای تحصیل به قم روی آوردند.
قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به دنبال سخنرانی انقلابی عالم فرزانه ای که آن روزها او را «حاج آقا روح الله» مینامیدند در مدرسه فیضیه قم و دستگیری ایشان در شب ۱۵ خرداد، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردمی ایران و نقش حوزه علمیه قم بود.
این قیام که با انگیزه اسلامی، عشق به روحانیت و پیروی از امام خود شکل گرفت، نشان داد که ریشههای عمیق مکتب اسلام و پیوند مردم با روحانیت، نیروی عظیمی برای مبارزه با استبداد و استعمار است.
پس از درگذشت آیتالله بروجردی و اوجگیری مبارزات سیاسی، علمای طراز اول حوزه علمیه قم با تشکیل جلسات مشترک و اتخاذ مواضع واحد، ضمن ارتباط با علمای سایر شهرها و حمایت مراجع نجف، نقش رهبری نهضت را برعهده گرفتند.
امام خمینی (ره) که اندیشه تشکیل نظامی مبتنی ولایت فقیه را در ذهن داشت، راهگشای این حرکت بود.
امام خمینی با صدور اعلامیهای خطاب به وعاظ و مبلغان دینی خواستار استفاده از این ایام در جهت مبارزه با نظام حاکم و یادآوری «مصیبتهای وارده بر اسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شریعت» شد و تأکید کرد که خطر ضدیت حکومت شاه با اسلام «کمتر از خطر بنی امیه نیست» و ضمن هشدار نسبت بههمکاری حکومت با اسرائیل و اینکه دستگاه جبّار به اسم آزادی بانوان قصد اغفال ملت را دارد و میخواهد «مقاصد شوم اسرائیل را اجرا کند» و نیز با اشاره به نفوذ ایادی فرقه ضالّه در دستگاههای دولتی از وعاظ خواست تا خطر اسرائیل را به مردم تذکر دهند و گوشزد کرد که «سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است».مراجع تقلید و سایر علما نیز این رویارویی با حکومت را تأیید کردند و بدینترتیب، در محرم آن سال، کمتر شهری بود که پیام امام خمینی و علما را دریافت نکرده باشد.
در واقع، با توجه به حضور مردم در مجالس عزاداری و سخنرانی و نوحهخوانی علیرغم اینکه مسئولان امنیتی از وعاظ تعهد گرفته بودند که بر ضد اسرائیل و شاه و در مخاطره قرار گرفتن اسلام سخنی نگویند مراسم عزاداری در بیشتر شهرها و قراء و قصبات، از جمله در تهران و قم و تبریز رنگ سیاسی به خود گرفت.
قیام ۱۵ خرداد نهضتی کاملاً مردمی بود که همه اقشار جامعه، از شهری و روستایی و بازاری و دانشگاهی، و زن و مرد و پیر و جوان در آن شرکت داشتند.
روحانیون قم با برقراری ارتباط میان توده مردم و رهبری نهضت، تأثیر بزرگی در مردمی شدن مبارزه داشتند.
طلاب و روحانیون قم با اعزام مبلغان در ایام تبلیغی به اقصی نقاط کشور و با استفاده از پایگاههای مذهبی همچون مساجد و حسینیهها، توانستند زمینههای فکری جدیدی در اقشار مختلف جامعه، به خصوص قشر جوان و تحصیلکرده، فراهم آورند.
این امر به پایان دوران گفتمان استراتژی بقا و سیاستگریزی در حوزه منجر شد و گفتمان طرح عملی حکومت اسلامی را مطرح ساخت.
این قیام که در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) و سیاستهای رژیم پهلوی شکل گرفت، با سرکوب شدید نیروهای حکومتی مواجه شد و به یک روز خونین در شهرهای مختلف ایران، به ویژه قم، تهران، ورامین و شیراز تبدیل گشت.
در ادامه به روایت آنچه در این شهرها اتفاق افتاد میپردازیم:
کانون آغازین قیام
شهر مقدس قم، به عنوان خاستگاه و مرکز اصلی فعالیتهای امام خمینی (ره)، شاهد اصلی شکلگیری و اوجگیری قیام ۱۵ خرداد بود.
در شب ۱۴ خرداد پس از سخنرانی کوبنده امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه قم، که به شدت به شاه و اسرائیل حمله کرده بود، ایشان در سحرگاه توسط نیروهای ساواک دستگیر و به تهران منتقل شدند
صبح ۱۵ خرداد بود که خبر دستگیری امام به سرعت در شهر قم پیچید و خشم مردم، طلاب و روحانیون را برانگیخت.
جمعیت کثیری از مردم، از جمله طلاب، کسبه، بازاریان و اقشار مختلف، با شعارهای «یا مرگ یا خمینی»، «مرگ بر شاه» و «الله اکبر» به سمت حرم حضرت فاطمه معصومه (س) و سپس بیت امام خمینی (ره) حرکت کردند.
خانه امامخمینی در محله یخچالقاضی، در زمان خرید در حاشیه شهر قرار داشت.
این خانه در سال ۱۳۲۱ ساخته شد و در عین حالیکه از وسعت مناسبی برخوردار است، بسیار ساده و فاقد هر گونه تزئینات بود.
نیروهای نظامی و شهربانی، با محاصره خیابانها و استفاده از تانک و نفربر، سعی در متفرق کردن جمعیت داشتند.
اما مردم مصمم بودند و در مقابل گلولههای مأموران ایستادگی میکردند.
مدرسه فیضیه، که کانون اصلی اعتراضات بود، مورد حمله قرار گرفت و بسیاری از طلاب و مردم در آنجا به شهادت رسیدند.
تصاویر پیکرهای غرق به خون در صحن فیضیه، به نمادی از این قیام تبدیل شد.
همبستگی با قم
تهران، پایتخت و بزرگترین شهر ایران، با دریافت خبر دستگیری امام خمینی (ره) به سرعت به کانون اعتراضات تبدیل شد و به همبستگی با مردم قم پرداخت.صبح ۱۵ خرداد بازاریان تهران به نشانه اعتراض، مغازههای خود را تعطیل کردند و اعتصاب عمومی اعلام شد.
گروههای بزرگی از مردم از مناطق مختلف شهر، به ویژه جنوب تهران، با شعارهای مذهبی و ضد رژیم به سمت مرکز شهر و کاخ مرمر محل اقامت شاه به حرکت درآمدند.
خیابانهای اصلی تهران، به ویژه بازار، چهارراه مولوی، میدان ارگ و خیابانهای اطراف کاخ، شاهد درگیریهای شدید میان تظاهرکنندگان و نیروهای نظامی بودند.
نیروهای ارتش با استفاده از اسلحه سنگین، تانک و حتی هواپیماهای جنگنده، مردم را سرکوب کردند.
در برخی مناطق، مردم با سنگ و چوب در برابر نیروهای مسلح مقاومت میکردند.تعداد شهدا و مجروحین در تهران نیز بسیار بالا بود.
آمار دقیقی از قربانیان در دست نیست، اما تخمین زده میشود که خیل عظیمی در این روز در تهران کشته و زخمی شدند.
بسیاری از فعالان و رهبران مذهبی و سیاسی نیز دستگیر و زندانی شدند.
قافلهای به سوی شهادت
منطقه ورامین، که در نزدیکی تهران قرار دارد، نیز از جمله مناطقی بود که با شنیدن خبر دستگیری امام خمینی (ره)، مردم آن به خروش آمدند.
بعد از ظهر ۱۵ خرداد مردم ورامین، پیشوا و اطراف آن، با شور و شوق مذهبی و در اعتراض به دستگیری امام، با کفنهای سفید و با شعار «یا مرگ یا خمینی» و «مرگ بر شاه» به سمت تهران حرکت کردند تا به تظاهرکنندگان پایتخت بپیوندند.
هنگامی که این قافله عزادار و معترض به نزدیکی پل باقرآباد در مسیر ورامین به تهران رسید، توسط نیروهای نظامی متوقف شدند.
نیروهای نظامی بدون هیچ اخطاری، به سوی مردم آتش گشودند و بسیاری از مردم بیدفاع را به شهادت رساندند.
پیکرهای غرق به خون این شهدا، به ویژه کشاورزان و کارگران، در تاریخ به «کفنپوشان ورامین» معروف شدند و نمادی از مظلومیت و شجاعت مردم در برابر رژیم پهلوی گشتند.
یکی از شهرهایی که در قیام ۱۵ خرداد بپاخاست شیراز بود.
شیراز، شهری با پیشینه مذهبی و فرهنگی غنی، نیز در ۱۵ خرداد شاهد اعتراضات گستردهای بود.
صبح ۱۵ خرداد با انتشار خبر دستگیری امام خمینی (ره)، مردم شیراز نیز به خیابانها آمدند و به اعتراض پرداختند.
روحانیون و وعاظ محلی نقش مهمی در سازماندهی این اعتراضات داشتند.نیروهای نظامی و امنیتی با خشونت به مقابله با تظاهرکنندگان پرداختند.
درگیریهای خیابانی در نقاط مختلف شهر، به ویژه در بازار و اماکن مذهبی، رخ داد.
تعداد زیادی از مردم دستگیر و زخمی شدند.
اگرچه شدت و گستردگی کشتار در شیراز به اندازه قم و تهران نبود، اما این شهر نیز سهم خود را از خون و مبارزه در ۱۵ خرداد ایفا کرد.
قیام ۱۵ خرداد، اگرچه با سرکوب شدید و خونین همراه بود و به ظاهر به شکست انجامید، اما بذرهای انقلاب اسلامی را در دل ملت ایران کاشت.
این قیام نشان داد که مردم ایران، به ویژه با محوریت روحانیت، حاضرند برای استقلال و آزادی خود از جان بگذرند.
یاد و خاطره شهدای ۱۵ خرداد، همواره به عنوان یکی از مهمترین فصول تاریخ مبارزات ملت ایران علیه استبداد و استعمار گرامی داشته میشود.