بیداد مردمان 80 روستای دشتیاری از تشنگی/ تب بالای بیآبی! - تسنیم
در دل یکی از پرآب ترین مناطق سیستان و بلوچستان، تشنگی بیداد می کند؛ مردم 80 روستای دشتیاری، شهرستانی که پایین دست دو سد عظیم و در چند قدمی دریا خفته، ماه هاست عطش آب بر لب دارند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از دشتیاری، در جنوب شرق ایران، در مرز همسایگی با آبهای آزاد و در جوار دو سد بزرگ سیستان و بلوچستان، تشنگی بیداد میکند.
شهرستان دشتیاری، که بهظاهر از موقعیتی جغرافیایی کمنظیر برای تامین منابع آبی برخوردار است، این روزها در چنبره یک بحران دردناک گرفتار آمده است؛ بحرانی نه ناشی از خشکسالی صرف، بلکه ظاهراً از بیتدبیری و سوءمدیریت.
بیش از 80 روستای این شهرستان، از جمله «دیزی»، ماههاست با بیآبی دستوپنجه نرم میکنند، در حالی که در نزدیکی آنها آب پشت سدها آرام گرفته و دریا تنها چند کیلومتر دورتر نفس میکشد.
.
روستای «دیزی» که در بخش مرکزی شهرستان دشتیاری قرار دارد، این روزها چهرهای پریشان و درمانده به خود گرفته است.
در گفتوگویی میدانی با ساکنان این روستا، صدایی واحد از همه مردم شنیده میشود: «هفت ماه است حتی یک قطره آب از لولههای خانههایمان جاری نشده است».
باور این واقعیت دشوار است؛ در قرن بیستویکم، در کشوری با تجربههای وسیع در ساخت سد و شبکههای آبرسانی، هنوز روستاهایی وجود دارند که ساکنانش برای رفع تشنگی به آب آلوده «هوتگها»، یعنی گودالهای روباز دستساز، پناه میبرند.
"هوتگ یا هوتک" گودالهای مصنوعی انسانسازی هستند که با توجه به بافت خاک شهرستانهای چابهار و دشتیاری برای جمعآوری آب حاصل از بارندگی و استفاده برای مصارف آب آشامیدنی، کشاورزی و سیرآب کردن دامها روستاییان منطقه استفاده میشود که در طول سالهای گذشته تعداد زیادی از کودکان منطقه نیز در پی غرق شدن در هوتگها جان خود را از دست دادهاند.
مشاهدات میدانی خبرنگار ما حاکی از آن است که در روستای «دیزی» تنها یک سرویس تانکر سقایی در طول شبانهروز به ساکنان اختصاص مییابد؛ آنهم نه بهصورت دائمی.
در نتیجه، آب جیرهبندیشده بین خانوادهها توزیع میشود و در برخی موارد سهم هر خانوار به زحمت به 10 لیتر میرسد.
زنی میانسال در حالی که کوزهاش را از لجنزاری پر میکرد، گفت: «در پی مصرف آب هوتگ چشم بچهام عفونت کرد، اما چاره نداریم.
آب نیست، هیچکس هم پاسخگو نیست.»
این در حالی است که موقعیت جغرافیایی دشتیاری به نحوی است که باید از نعمت وفور آب بهرهمند باشد.
قرار گرفتن میان دو سد بزرگ «زیردان» و «پیشین»، و فاصله تنها 20 کیلومتری با دریای عمان، این منطقه را از منظر منابع آبی در جایگاه ممتازی قرار میدهد.
اما تناقضی دردناک در این میان وجود دارد؛ در حالی که صدها میلیون مترمکعب آب پشت سدها ذخیره شدهاند، مردم پاییندست باید برای جرعهای آب باید در صف بایستند یا از هوتگها آب تیره بنوشند.
بحران آب در دشتیاری البته مسئلهای تازه نیست.
گزارشهای سالهای گذشته نیز بارها از وضعیت نابسامان شبکههای آبرسانی در این منطقه پرده برداشتهاند.
کودکان این روستاها با بیماریهای پوستی و گوارشی دستوپنجه نرم میکنند و به دلیل کمبود آب، بسیاری از خانوادهها حتی قادر به پختوپز یا شستوشوی روزانه نیستند.
از سوی دیگر، مسئولان محلی تاکنون پاسخ قانعکنندهای به اهالی ندادهاند.
این در حالی است که به گفته فعالان محلی، بسیاری از طرحهای مصوب سالهاست که یا به حال تعلیق درآمده یا به دلایل نامعلوم متوقف شدهاند.
جای سوال است که چگونه در استانی با بالاترین نرخ محرومیت و در منطقهای که با انواع چالشهای زیستمحیطی، از طوفانهای گردوغبار گرفته تا سیلهای فصلی مواجه است، برنامهریزی آب هنوز در مرحله وعده و وعید باقی مانده؟
چگونه میتوان پذیرفت در قرن ارتباطات، مردم برای یک سطل آب باید ساعتها منتظر بمانند، در حالی که سدهای پرآب در فاصله چند کیلومتری چشمانتظار بهرهبرداری هستند؟
روایت مردم دشتیاری، صدای ساکتشدگان تاریخ توسعهنیافتگی در سیستان و بلوچستان است.
این گزارش نه صرفاً بازتاب یک معضل محلی، که زنگ خطری است برای ضرورت بازنگری در سیاستهای توزیع منابع و عدالت زیربنایی در کشور.
مسئولان آب و نیرو باید پاسخ دهند چرا در سایه سکوت سیستماتیک، یکی از پرآبترین مناطق کشور درگیر تشنگی است؟
این مطالبه نه صرفاً از سر گلایه، که از سر حق مردم است؛ حقی که در ردیفهای بودجه و طرحهای آبرسانی گم شده است.
در پایان، بحران آب در دشتیاری فراتر از یک مشکل فنی یا منطقهای، نشانهای از یک زخم عمیق در ساختار توسعه نامتوازن است.
اگر امروز پاسخی روشن و اقداماتی فوری اتخاذ نشود، فردا نه تنها سلامت و معیشت مردم، بلکه امنیت اجتماعی و اعتماد عمومی به مخاطره خواهد افتاد.
دشتیاری تشنه است، نه فقط به آب، که به تدبیر!
انتهای پیام/