«بریکس» رقیب جدید گروه ۷ در بازار بینالمللی غذا و کشاورزی
ظهور کشورهای بریکس چشمانداز اقتصادی و ژئوپلیتیکی جهانی را به طور قابلتوجهی تغییر داده و عمیقاً بر کشاورزی تأثیر گذاشته است. آنها مانند گروه ۷ از جمله بازیگران بازار بینالمللی غذا هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، بریکس سازمانی بیندولتی بوده که کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی، ایران، اندونزی، بولیوی، عربستان سعودی و نیجریه در آن عضویت دارند.
هدف شکلگیری این سازمان در ابتدا برای برجستهسازی فرصتهای سرمایهگذاری بود و از سال ۲۰۰۹ میلادی به این سو سالانه نشستهای رسمی آن برگزار میشود.
حسین شیرزاد، تحلیلگر حوزه توسعه کشاورزی در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری مهر نوشت، در آخرین اجلاس وزرای کشاورزی بریکس در اردیبهشت ۱۴۰۴ در برزیل مشخص شد که اتحاد ۱۵ سالهای که بین برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی به وجود آمده امروز به عنوان یک بازیگر مهم در صحنه سیاسی و اقتصادی جهانی ظهور کرده است، به ویژه با گسترش عضویت خود به کشورهای متوسط مانند مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در اوایل سال ۲۰۲۴ به عنوان بازیگر بینالمللی مهمی در عرصه غذا متولد شده است.
بازیگری جدید در عرصه زنجیره ارزش غذا و کشاورزی
ظهور کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) چشمانداز اقتصادی و ژئوپلیتیکی جهانی را به طور قابل توجهی تغییر داده و عمیقاً بر کشاورزی تأثیر گذاشته است.
با افزایش قدرت این اقتصادهای نوظهور، آنها از طریق تغییرات اساسی در تولید، تجارت و سیاست در حال تغییر شکل سیستمهای کشاورزی جهانی هستند.
این نوشتار به بررسی چگونگی تأثیرگذاری کشورهای بریکس و مقایسه آن با گروه ۷ بر کشاورزی جهانی با سرمایهگذاری در فناوریهای کشاورزی، تغییر الگوهای تجاری و پیکربندی مجدد زنجیرههای تأمین میپردازد.
همچنین رویکردهای آنها در مورد چالشهای امنیت غذایی و پایداری را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه استراتژیهای کشاورزی در حال تکامل آنها بر پویایی بازار جهانی تأثیر میگذارد.
اعضای بریکس مانند کشورهای گروه ۷ و اتحادیه اروپا از جمله بازیگران اصلی در بازارهای بینالمللی کشاورزی و مواد غذایی هستند.
بریکس و گروه ۷ در دهه گذشته حدود یکهفتم صادرات کشاورزی یکدیگر را به خود اختصاص دادهاند اعضای بریکس مانند کشورهای گروه ۷ و اتحادیه اروپا از جمله بازیگران اصلی در بازارهای بینالمللی کشاورزی و مواد غذایی هستند.
بریکس و گروه ۷ در دهه گذشته حدود یکهفتم صادرات کشاورزی یکدیگر را به خود اختصاص دادهاند.
بریکس در مقایسه گروه ۷ کشور صنعتی متشکل از کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده، حدود ۱۰ درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده و نزدیک به ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدهد.
حدود نیمی از این تولید ناخالص داخلی توسط ایالات متحده تولید میشود.
اگر اتحادیه اروپا که عضو ناظر در گروه ۷ است، به این جمع اضافه شود، این اتحاد نزدیک به ۱۳ درصد از جمعیت جهان و حدود ۳۸ درصد از تولید اقتصادی جهان را تشکیل میدهد.
در آغاز دهه جاری، هم بریکس و هم گروه ۷ هر کدام حدود یکچهارم صادرات کالاهای جهانی را به خود اختصاص دادند به طوری که چین حدود ۱۵ درصد و ایالات متحده آمریکا حدود ۱۰ درصد از حجم صادرات جهانی را به خود اختصاص دادند.
نزدیک به ۳۰ درصد از صادرات بریکس به کشورهای گروه ۷ و برعکس، حدود ۱۵ درصد از صادرات گروه ۷ به کشورهای بریکس اختصاص یافت.
با این حال، حمایتگرایی بیش از حد و تحریمهای فزاینده و همچنین استراتژیهای ریسک زدایی مبتنی بر ایدئولوژی یک اقدام پرخطر است که در نهایت میتواند به انزواطلبی و تشکیل بلوکها، افزایش ناامنی غذایی جهانی و به ضرر مردم فقیرتر در جنوب جهان منجر شود.
با توجه به این پیشینه به نظر میرسد که با روی گرداندن از سیاستهای تقابلی جنگ سرد و روی آوردن به رویکردهای مشارکتیتر مانند دیپلماسی بیشتر تعادل بین منافع ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی توصیه میشود و با توجه به اهمیت روزافزون اتحاد (گسترشیافته) بریکس و همچنین رقابتهای بین قدرتهای بزرگ، تغییر به سمت حمایتگرایی و افزایش درگیریهای مسلحانه در سراسر جهان، انتظار میرود گروههای فراملی مانند بریکس نفوذ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بیشتری به دست آورند.
بخش کشاورزی جهانی برای قرنها تحت سلطه اقتصادهای توسعهیافته بوده است که منابع حیاتی، فناوریها و دسترسی به بازار را کنترل کردهاند.
این هژمونی با شیوههای تولید تثبیتشده، پیشرفتهای فناوری و سیاستهای تجاری که در درجه اول به نفع کشورهای توسعهیافته است، مشخص میشود.
با این حال، ظهور اقتصادهای BRICS این وضع موجود را به چالش میکشد.
کشورهای بریکس (BRICS) با استفاده از قدرت اقتصادی خود تغییرات قابل توجهی را در تولید، تجارت و سیاست کشاورزی ایجاد میکنند این تغییرات نشان دهنده تأکید روزافزون بر پرداختن به امنیت غذایی، بهبود بهرهوری کشاورزی و پاسخگویی به چالشهای زیستمحیطی است که در این اقتصادهای نوظهور شایع هستند.
نقش کشورهای عضو بریکس در تغییر کشاورزی جهانی چندوجهی است.
اولاً، این کشورها سرمایهگذاریهای سنگینی در فناوری و زیرساختهای کشاورزی انجام میدهند که نه تنها قابلیتهای کشاورزی داخلی آنها را افزایش میدهد، بلکه بر نوآوری کشاورزی جهانی نیز تأثیر میگذارد.
به عنوان مثال، چین و هند در پیشرفتهای بیوتکنولوژی کشاورزی و شیوههای پایدار پیشرو هستند که معیارهای جدیدی را برای توسعه کشاورزی جهانی تعیین میکنند.
به طور مشابه، پیشرفتهای برزیل در سوختهای زیستی و سرمایهگذاری روسیه در پروژههای کشاورزی در مقیاس بزرگ، الگوهای تجارت بینالمللی کشاورزی را تغییر میدهد.
علاوه بر این، کشورهای عضو بریکس از طریق سرمایهگذاریهای استراتژیک و سیاستهای تجاری، زنجیرههای تأمین کشاورزی جهانی را تغییر میدهند کشورهای عضو بریکس از طریق سرمایهگذاریهای استراتژیک و سیاستهای تجاری، زنجیرههای تأمین کشاورزی جهانی را تغییر میدهند .
این کشورها با متنوعسازی استراتژیهای تولید و صادرات کشاورزی خود، تسلط سنتی کشورهای توسعهیافته در بازارهای جهانی را به چالش میکشد؛ برای مثال، گسترش صادرات سویا و گوشت گاو برزیل نقش رو به رشد هند در بازارهای جهانی ادویه و سهم آفریقای جنوبی در تولید جهانی انواع نوشیدنیها شاخصهای قابل توجهی از این تغییر هستند.
این تغییرات نهتنها بر جریانهای تجارت جهانی تأثیر میگذارند، بلکه باعث تعدیل سیاستها و تجدید نظرهای استراتژیک در میان سایر تولیدکنندگان عمده کشاورزی نیز میشوند.
در نتیجه پیامدهای تغییر کشاورزی ناشی از کشورهای بریکس برای امنیت غذایی و پایداری جهانی عمیق است.
از آنجایی که این اقتصادهای نوظهور همچنان بر شیوهها و سیاستهای کشاورزی تأثیر میگذارند، بنابراین در ایجاد یک سیستم کشاورزی جهانی متنوعتر و مقاومتر نقش دارند.
بریکس و تأثیر آن بر تغییرات در جریانهای تجاری
کشورهای عضو بریکس از نقاط قوت منحصر به فرد خود برای تبدیل شدن به بازیگران کلیدی در بخشهای مختلف کشاورزی بهره بردهاند.
به عنوان نمونه، برزیل به دلیل منابع وسیع کشاورزی و پیشرفتهای تکنولوژیکی خود به عنوان صادرکننده پیشرو سویا و گوشت گاو ظهور کرده است.
چین، با سرمایهگذاریهای قابل توجه خود در نوسازی کشاورزی، صادرات غلات و سبزیجات خود را افزایش داده و پویایی تجارت جهانی را بیش از پیش تغییر شکل داده است.
این تغییرات منجر به تغییر مسیرهای تجاری سنتی شده و با معرفی صادرکنندگان اصلی جدید و تغییر تعادل بازار بر زنجیرههای تأمین جهانی تأثیر گذاشته است.
کشورهای عضو بریکس شاهد افزایش قابل توجهی در سهم خود از بازارهای جهانی کشاورزی بودهاند.
تقاضای رو به رشد چین برای خوراک دام همراه با پیشرفتهای این کشور در تولید محصولات کشاورزی این کشور را به عنوان یک بازیگر اصلی در بازارهای جهانی غلات قرار داده است.
برزیل و هند نیز از طریق تولید و صادرات گسترده کالاهایی مانند سویا و برنج به ترتیب، سهم قابل توجهی در بازارهای جهانی کشاورزی دارند.
افزایش سهم بازار این کشورها، رقابت در بازارهای جهانی کشاورزی را تشدید کرده و چشمانداز تجارت بینالمللی را تغییر داده است.
جریانهای تجاری کشاورزی متغیر ناشی از کشورهای عضو بریکس، پیامدهایی برای توافقنامههای تجاری بینالمللی دارد.
با گسترش سهم این کشورها از بازار جهانی، آنها در مذاکرات و توافقنامههای تجاری نفوذ بیشتری به دست میآورند.
به عنوان مثال، تسلط برزیل در سویا بر سیاستهای تجاری و توافقنامههای مربوط به یارانهها و تعرفههای کشاورزی تأثیر گذاشته است.
به طور مشابه، نفوذ رو به رشد چین در بازار جهانی منجر به توافقنامههای تجاری جدید و تعدیل در توافقنامههای موجود شده است، زیرا قدرتهای سنتی کشاورزی به محیط تجاری در حال تغییر پاسخ میدهند.
افزایش اهمیت بریکس در تجارت کشاورزی، مذاکره مجدد در مورد توافقنامههای تجاری بینالمللی را برای رسیدگی به پویاییهای در حال تحول و تضمین رویههای تجاری عادلانه ضروری میکند.
افزایش حضور کشورهای عضو بریکس در تجارت کشاورزی، تأثیرات قابل توجهی بر قیمت جهانی مواد غذایی دارد.
افزایش ظرفیت تولید و صادرات کشورهای عضو بریکس میتواند منجر به نوسانات قیمت در بازارهای جهانی شود؛ برای مثال، تولید گسترده سویا در برزیل میتواند به دلیل عرضه مازاد، قیمتهای جهانی را کاهش دهد افزایش حضور کشورهای عضو بریکس در تجارت کشاورزی، تأثیرات قابل توجهی بر قیمت جهانی مواد غذایی دارد.
افزایش ظرفیت تولید و صادرات کشورهای عضو بریکس میتواند منجر به نوسانات قیمت در بازارهای جهانی شود؛ برای مثال، تولید گسترده سویا در برزیل میتواند به دلیل عرضه مازاد، قیمتهای جهانی را کاهش دهد و بر درآمد کشورهای تولیدکننده سویا در خارج از بلوک بریکس تأثیر بگذارد.
برعکس، تغییرات در سیاستهای صادراتی با سطح تولید در این کشورها نیز میتواند منجر به نوسانات قیمتی شود.
به عنوان مثال، صادرات گندم روسیه بر قیمت جهانی گندم تأثیر گذاشته و هزینههای مواد غذایی را در کشورهای واردکننده تحتتأثیر قرار داده است.
بنابراین، نقش رو به رشد کشورهای عضو بریکس در تجارت کشاورزی، متغیرهای جدیدی را در پویایی قیمت جهانی مواد غذایی معرفی کرده است.
گسترش کشورهای عضو بریکس در تجارت جهانی کشاورزی، پیامدهای قابل توجهی برای زنجیرههای تأمین دارد.
با تبدیل شدن این کشورها به صادرکنندگان عمده، آنها بر پیکربندی و کارایی زنجیرههای تأمین جهانی تأثیر میگذارند.
مثلاً تسلط برزیل در سویا منجر به افزایش فعالیتهای حمل و نقل و لجستیکی با محوریت بنادر این کشور شده است.
به طور مشابه، نقش چین به عنوان یک صادرکننده عمده کشاورزی بر لجستیک زنجیره تأمین غلات و سبزیجات تأثیر میگذارد و منجر به تغییراتی در مسیرهای تجاری و شبکههای حمل و نقل میشود ادغام کشورهای بریکس در زنجیرههای تأمین جهانی، مستلزم تعدیل در لجستیک و زیرساختها برای تطبیق با الگوهای جدید تجاری و تضمین جابهجایی کارآمد کالاهای کشاورزی است.
ظهور کشورهای عضو بریکس، فشارهای رقابتی جدیدی را بر قدرتهای سنتی کشاورزی وارد کرده است.
کشورهایی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا که مدتها در صادرات کشاورزی مسلط بودند، اکنون با رقابت فزایندهای از سوی کشورهای عضو بریکس مواجه هستند این رقابت، قدرتهای سنتی را برای تطبیق استراتژیهای خود از جمله سرمایهگذاری در فناوریهای جدید، افزایش بهرهوری تولید و مذاکره برای توافقنامههای تجاری جدید به چالش میکشد.
پویایی رقابتی ناشی از کشورهای عضو بریکس، صادرکنندگان سنتی کشاورزی را نیز مجبور میکند تا موقعیتهای بازار خود را دوباره ارزیابی کرده و فرصتهای جدیدی را برای حفظ ارتباط خود در محیط تجارت جهانی در حال تحول بررسی کنند.