اگر نگرانید مردم بد عادت شوند در اشتباهید!
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی صبح صادق نوشت:
۱۲ خرداد روز وفات حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر ابوترابی، «سید آزادگان» است؛ مردی که نه تنها در دوران اسارت در اردوگاههای رژیم بعث نمونهای از صبر و مقاومت بود، بلکه در کسوت نمایندگی مجلس نیز الگویی بیبدیل از خدمت بیریا و مردمی ارائه کرد.
نقل است «حاج آقا ابوترابی در دوران نمایندگی مجلس، کنار پیادهرو مینشست و به مشکلات مردم رسیدگی میکرد.
وقتی به ایشان گفتند: این کار شأن مجلس را پایین میآورد، پاسخ داد: «اگر نگرانید که مردم بد عادت شوند در اشتباهید.
مسئولان باید در کوچه و خیابانها راه بیفتند و به وظایفشان عمل کنند.»
برای فهم عمیقتر این رفتار، باید به پیشینه حاج آقا ابوترابی در دوران اسارت نگاهی انداخت.
او در اردوگاههای بعثی، با وجود فشارهای طاقتفرسا، با صبر، تواضع و همدلی، حتی در سختترین شرایط، به دیگران روحیه میداد و مشکلاتشان را به دوش میکشید.
نمونهای از این روحیه والا را میتوان در پاسخ او به افسر بعثی پس از بازدید صلیب سرخ از اردوگاه دید.
وقتی افسر بعثی از او پرسید: «چرا از رفتار ما پیش صلیبیها چیزی نگفتی؟» ابوترابی پاسخ داده بود: «ما مسلمانیم، در اسلام جایز نیست شکایت خود را پیشِ اهل کفر ببریم.»
اقدام حاج آقا ابوترابی در نشستن کنار پیادهرو و گفتوگو با مردم، بهظاهر ساده اما در باطن یک انقلاب فرهنگی در نگاه به مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی بود.
در فرهنگ رایج سیاسی، مقامات معمولاً در پشت میزهای مجلل و در فضاهای رسمی با مردم ارتباط برقرار میکنند.
این فاصلهگذاری، چه آگاهانه باشد و چه ناخودآگاه، شکافی بین مردم و مسئولین ایجاد میکند.
اما ابوترابی با این اقدام، شأن واقعی یک مسئول را نه در دوری از مردم، بلکه در نزدیکی به آنها و لمس بیواسطه دردهایشان تعریف کرد.
او با این کار، نه تنها شأن مجلس را پایین نیاورد، بلکه شأن خدمت را به جایگاه واقعیاش ارتقا داد.
پاسخ ابوترابی به منتقدانش که نگران «بد عادت شدن مردم» بودند، نقدی صریح بر فرهنگ بوروکراتیک و برداشتهای نادرست از شأن مسئولیت است.
این جمله که «مسئولان باید در کوچه و خیابانها راه بیفتند»، دعوتی است به بازنگری در شیوههای سنتی اداره و نمایندگی.
او معتقد بود که وظیفه یک مسئول، نه پشت میز نشستن و انتظار برای ارجاع مشکلات، بلکه حضور فعال در بطن جامعه و درک بیواسطه نیازهای مردم است.
این دیدگاه، نقدی ضمنی به نظامهای بوروکراتیکی است که مردم را به جای مرکز توجه، در حاشیه نگه میدارند.
همانطور که در اردوگاهها از شکایت به بیگانگان پرهیز کرد، در جایگاه نمایندگی نیز به جای تکیه بر ساختارهای رسمی و تشریفاتی، خود را به مردم نزدیک کرد تا نشان دهد خدمت واقعی، در گرو حضور بیریا در میان مردم است.
از طرفی هم یکی از مهمترین پیامهای این اقدام، شکستن دیوارهای ذهنی و فیزیکی بین نخبگان سیاسی و مردم عادی بود.
در بسیاری از نظامهای سیاسی، نمایندگان و مقامات بهتدریج در برجی عاجمانند گرفتار میشوند؛ جایی که دسترسی به آنها برای مردم عادی دشوار است.
اما ابوترابی با حضور در پیادهرو، این پیام را منتقل کرد که نماینده مردم، خود بخشی از مردم است.
او با این کار، فاصله طبقاتی و اجتماعی را که گاه به دلیل جایگاه سیاسی ایجاد میشود، به چالش کشید و نشان داد که خدمت به مردم، نیازی به تشریفات ندارد.
اقدام ابوترابی، فراتر از یک رفتار فردی، پیامی فرهنگی و اجتماعی داشت.
او با این کار، به مردم نشان داد که میتوانند به مسئولین خود اعتماد کنند و مشکلاتشان را بیواسطه مطرح کنند.
این حضور، حس همبستگی و اعتماد متقابل بین مردم و مسئولین را تقویت میکرد.
همچنین، این رفتار به دیگر مسئولین یادآوری میکرد که قدرت و مقام، نه برای فخرفروشی، بلکه برای خدمت به مردم است.
در جامعهای که گاه شکاف بین مردم و مسئولین به بیاعتمادی منجر میشود، چنین اقداماتی میتواند به بازسازی سرمایه اجتماعی کمک کند.
همان عزتنفسی که او در برابر افسر بعثی نشان داد، در رفتارش با مردم نیز جاری بود؛ او با تواضع خود، عزت خدمت را به نمایش گذاشت.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.