خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 14 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تجلی تلاش جاودانه زن در مسیر عبادت

تسنیم | فرهنگی و هنری | سه شنبه، 13 خرداد 1404 - 00:53
«بر بلندی های مکه» سفرنامه ای از شهید بنت الهدی صدر است که او از سفر حج نگاشته است، صدر در این کتاب از زاویه نگاه یک زن به آداب و مناسک حج نگاه کرده است.
طواف،آغاز،حركت،صفا،زن،سفرنامه،حج،گردش،الهي،خداوند،گام،انسان، ...

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، کتاب «بر بلندی‌های مکه» ترکیبی از سفرنامه، نوشته‌ها و مقالاتی است که بر اساس سفر بنت‌الهدی صدر به مکه نوشته شده‌اند.
این کتاب شامل بخش‌هایی از جمله سفرنامه، گفتارها و رهنمودها برای زنان، و مباحثی در مورد حقوق زن در اسلام، جایگاه زن، و نقش زنان در رویداد عاشورا است.
صدر در این سفرنامه از زاویه یک زن به آداب و مناسک حج نگاه کرده است،‌ این کتاب به کوشش مهدی سرحدی ترجمه و از سوی انتشارات امام موسی صدر منتشر شده است.
در بخشی از این سفرنامه می‌خوانیم:
« راستی این موجود ناتوان که با آن همه خطا و معصیت به سوی خداوند گریخته اکنون در برابر قبله مسلمانان شرق و غرب عالم قرار خواهد گرفت؟
به راحتی نمی‌توان باور کرد که این همهمه‌ها و زمزمه‌های مبهم که هر لحظه به آن نزدیک‌تر می‌شویم، اذکاری چون «الله اکبر، لا اله الا الله، الحمد لله، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ [وَحْدَهُ] (لاَ شَرِیكَ لَهُ) أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ هَزَمَ اَلْأَحْزَابَ وَحْدَهُ ...» در دل خود نهفته دارد عباراتی که مفاهیم و آموزه‌های حج وحدانیت پروردگار و عبودیت در برابر او و اعتماد به یاری و نصرت او را به تصویر می‌کشد ...
در برابر کعبه و در مقابل حجرالاسود که نقطه آغاز طواف است، ایستادیم، مطاف از جمعیت آکنده بود جز چهره‌هایی که به امید رحمت و غفران الهی به سوی آسمان می‌نگریستند، چیزی دیده نمی‌شد و جز نیایش درماندگان مسکین، آوایی به گوش نمی‌رسید «اللهم انی الیک فقیر و آنی خائف مستجیر، فلا تغیر جسمی و لا تبدل اسمی ...»
زمان اوج ازدحام در طواف بود با توجه به این نکته دور را تکرار می‌کردیم تا از شک و تردید در تعداد دورهای طواف جلوگیری شود و عجیب نیست اگر شخص طواف‌گزار چندان با حال و هوای طواف و اهداف معنوی آن درآمیزد که حساب و شماره را از یاد ببرد و بی وقفه بگردد و بگردد و تا زمانی که از بخشایش و غفران پروردگار اطمینان حاصل نکرده از چرخیدن باز نایستد.
طواف سمبل گردش آدمی به گرد هدفی است که به سوی آن ره می‌پوید و خوش دارد که در همان جا که آغاز کرده آن را پایان دهد.
او می‌داند که از خداوند آغاز کرده و به سوی او نیز بازخواهد گشت و بر مسیری گام بر می‌دارد که خداوند متعال برای او تعیین فرموده و او را سزاوار نباشد که پا از آن فراتر نهد، بکاهد یا بیفزاید.
گردش پیرامون این سمبل الهی محدوده حرکت او را در زندگی ترسیم می‌کند و همچنان که در اینجا باید با گام‌های ثابت و به اراده خویش گام بردارد در گردش بزرگ زندگی نیز باید ثابت‌قدم باشد و بدون بینش و آگاهی حرکت نکند.
در این گردش مقدس اگر آدمی با گام‌هایی نا استوار و لرزان به پیش رود باید به نقطه‌ای که از آن آغاز کرده بازگردد و حرکت خود را تکرار کند، در زندگی نیز اگر مرحله‌ای را تحت تأثیر هوای نفس و با گمراهی بپیماید لازم است که بازگردد و دیگر بار مطابق با دستورات خداوند متعال حرکتش را از سر گیرد و این بازگشت همان توبه است.
بدین سان طواف حرکتی نمادین است که تمام اجزا و بخش‌های آن به حرکات و اعمال انسان در عرصه‌های زندگی شباهت دارد.
دور هفتم را به پایان بردیم و نقطه پایان طواف همان نقطه آغازین بود ....
مقابل حجرالاسود برای رعایت احتیاط اندکی از حجر عبور کردیم چنان که در آغاز نیز اندکی پیش از آن موضع مقدس شروع کرده بودیم.
سپس به آرامی و به گونه‌ای که خروج ما مزاحم طواف دیگران نشود.
از مطاف بیرون آمدیم در حالی که بند بند پیکرمان زبان به سپاس پروردگار جهانیان گشوده بود.
...
بر آستانه مسعی ایستادیم، راهروی طویلی که سقف و دیوارهای آن از مرمر ساخته شده و در وسط آن دو دیواره کم ارتفاع وجود دارد که فاصله میان آنها از دو متر تجاوز نمی‌کند و در طول مسیر آن هر چند متر یک فضای خالی برای عبور در عرض راهرو در نظر گرفته شده است.
این دو دیواره محدوده حرکت کسانی است که «سواره» سعی می‌کنند تا مزاحمتی برای پیاده‌ها ایجاد نشود چراکه در سعی - برخلاف طواف - انسان می‌تواند سواره حرکت کند، حتی اگر امکان پیاده‌روی برای او وجود داشته باشد، اما سواره طواف کردن تنها در صورت ضرورت و ناتوانی امکان‌پذیر است.
راهروی محل سعی در میان دو بلندی یا دو تپه به نام‌های صفا و مروه واقع شده است.
بر فراز صفا گنبد کم ارتفاعی وجود دارد، اما سقف مروه تقریبا مسطح است.
فاصله میان آن دو حدود یک و نیم مایل است و سعی از صفا آغاز می‌شود.
بر فراز بلندی صفا رفتیم و با گفتن عبارت «سعی می‌کنم بین صفا و مروه هفت دور به نیت عمره تمتع از حجة الاسلام، واجب قربة الی‌الله، نیت کردیم و سپس حرکتی آرام را با ذکر و دعا و نیایش آغاز کردیم از اطرافمان صدای سعی‌کنندگان به گوش می‌رسید: «إن الصفا والمروة من شعائر الله فَمَنْ حَجَّ البیت أو اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یطوف بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِیمٌ »
چه دلنشین است لحظه‌ای که گام‌های انسان در مسیر ادای فریضه‌ای الهی به حرکت درآید و چه بزرگ و عظیم است حقیقتی که تمام ابعاد وجود آدمی و اعضا و جوارح و احساسات او را به سوی خود می‌کشاند.
سعی حقیقت عبادت است، با همه گستردگی و فراگیری‌اش، عبادتی که در آن جز حرکت و گام برداشتن ساده بر روی سطحی هموار و صاف عملی از انسان خواسته نشده است، اما در هر گام جلوه‌ای از عبادت تجسم می‌یابد و در هر دور بخشی از ادای فریضه رقم می‌خورد.
پس از پایان دور چهارم بر بلندی کوه صفا نشستیم تا اندکی استراحت کنیم و تنها قدم‌هایمان را از خستگی راه برهانیم و از همان جا سوار بر بال اندیشه به زمانی بازگشتیم که حضرت هاجر مادر اسماعیل (ع) به دنبال جرعه ای آب برای سیراب کردن فرزند گرامی‌اش جستجو آغاز کرد و رفت و بازگشت تا دیگر بار برود در حالی که پاره‌های دلش میان فرزندی تشنه لب و امید برای یافتن آب در تلاطم بود.
آری، هاجر خستگی و گرسنگی بسیار کشید و با رنج و دشواری فراوان روبه رو شد، اما از آنجا که رنج و تلاش او در راه خدا و برای اطاعت فرمان الهی بود هنوز هم در هر سال و در هر موسم حج، میلیون‌ها نفر بر محل گام‌های پاک او قدم می‌گذارند و راه مقدس او را باز می پیمایند.
هاجر یک «زن» بود و چه بسا این بخش از مناسک حج را بتوان تجلی تلاش جاودانه زن در مسیر عبادت و از خودگذشتگی به شمار آورد.
آیا این مهم بیانگر توانایی زن برای تأثیرگذاری مستمر در عرصه تلاش و جهاد نیست؟»
انتهای پیام/