مقابله با تحریف امام؛ تکریم ماندگار
تحریف امام و روایت سازی غلط از سیره و آرمان های او، پروژه ای راهبردی و دستور کار اتاق های فکر دشمن است. این تحریف، گاه از بیرون و با چهره ای عیان و گاه از درون، از زبان کسانی که انتظار نمی رود، صورت می گیرد.

خبرگزاری تسنیم ـ داوود فریادرس؛ در آستانهی سالروز ارتحال ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(رضواناللهعلیه)، بازخوانی میراث فکری و ارزشی آن بزرگمرد نه تنها یک ضرورت تاریخی، بلکه یک مسئولیت تمدنی است.
امام راحل با طرح اندیشهای برخاسته از متن اسلام ناب محمدی(ص) و تشیع علوی، جامعهای را که قرنها در بند سلطهی استعمار و استحمار گرفتار آمده بود، به مسیر بیداری، عزت، استقلال و حاکمیت مردمسالارانه بر اساس شریعت الهی رهنمون ساخت.
امام آمد تا بگوید وابستگی به شرق و غرب پایان یافته است؛ که خدا محور است نه بلوکبندیهای قدرت؛ که میتوان بدون تکیه به کاخ سفید و کرملین، ملت را برپایهی ایمان، ایستادگی، عدالت و توکل، به قلههای رفیع اقتدار رساند.
او با بنای یک منظومه ارزشی نوین، از استقلال سیاسی گرفته تا استغنای فرهنگی و عدالت اجتماعی، ستونهای یک نظام برخاسته از دین را پیریزی کرد، که تا امروز، پس از 47 سال، با وجود انواع تهدیدها، تحریمها، جنگها و فتنهها، همچنان ایستاده و در حال قویتر شدن است.
راز این ایستادگی، در مردم است؛ در مردمی که به آرمانهای امامشان دل سپردهاند، نه از سر عادت بلکه از عمق تعهد.
این تعهد، سدی فولادین است در برابر هر طوفان تحمیلی.
اما دشمن، هوشیار است.
خوب میداند که برای فروپاشی این دژ استوار، باید نه به دیوار، بلکه به بنیاد آن حمله کند.
و بنیاد این نظام، همان «ارزشها»یی است که امام به آن حیات داد.
از اینرو، تحریف امام و روایتسازی غلط از سیره و آرمانهای او، پروژهای راهبردی، دستور کار اتاقهای فکر دشمن است.
این تحریف، گاه از بیرون و با چهرهای عیان صورت میگیرد و گاه از درون، آن هم از زبان کسانی که انتظار نمیرود و به سخنانی لب میگشایند، بوی انحراف میدهد؛ گاه امام را تا سطح یک لیبرالِ اصلاحطلب فرو میکاهند، گاه از او تصویری صرفاً اخلاقگرا، صلحطلب، یا اهل مدارا ارائه میدهند و در برابر، وجه انقلابی، عدالتخواه، استکبارستیز و ضدسلطهاش را سانسور میکنند.
این تحریفها، فقط اشتباه تاریخی نیستند؛ خیانت به آیندهاند.
چرا که اگر امام، درست شناخته نشود، انقلاب نیز نادرست تفسیر خواهد شد.
و اگر مسیر، تحریف شود، مقصد هم گم خواهد شد.
در چنین شرایطی، وظیفهی نخبگان، رسانهها، حوزه و دانشگاه تنها تکریم نام امام نیست، بلکه پاسداری از حقیقت امام است.
باید با روایت اصیل از سیره نظری و عملی ایشان، اجازه نداد غبار تحریف، چهرهی نورانی او را بپوشاند.
باید خط تمایز میان اسلام آمریکایی و اسلام ناب، میان انقلاب حقیقی و انقلاب تحریفشده، میان مردمسالاری دینی و دموکراسی سکولار را پررنگ نگاه داشت.
در نهایت، حفظ انقلاب، نه با نطقهای احساسی و نه با ادعاهای کلیشهای ممکن است.
حفظ انقلاب، با پایبندی به ارزشهایی ممکن است که امام بهخاطر آنها قیام کرد؛ با همان توحید در عرصه حکمرانی، عدالت در عرصه اجتماع، و کرامت در میدان سیاست.
و اینها، هرگز قابل معامله، تخفیف یا تحریف نیستند.
اکنون که در چهل و هفتمین سال عمر این انقلاب الهی، زیر پرچم رهبری خلف صالح امام، به پیش میرویم، باید بیش از پیش هوشیار باشیم که تنها دشمن بیرونی، تهدید ما نیست؛ گاه بزرگترین خطر، همان است که از درون، شبیه ما حرف میزند اما خلاف مسیر امام میرود.
راه، همان است که امام آغاز کرد؛ بیتحریف، بیتساهل، و با تعهد.
انتهای پیام/