خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 13 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

نکوداشت مدیری که از جنس مهر بود

مهر | فرهنگی و هنری | یکشنبه، 11 خرداد 1404 - 13:58
مراسم نکوداشت زنده‌یاد مهدی مسعودشاهی در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
سينما،مدير،مهدي،مراسم،مديران،فرهنگي،عنوان،شرافت،علي،ادامه،سي ...

به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم نکوداشت زنده‌یاد مهدی مسعودشاهی، از مدیران فرهنگی و سینمایی باسابقه عصر روز شنبه ۱۰ خرداد در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
این آیین با حضور رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی، ایرج راد، علی رویین‌تن، کامران ملکی، ارد عطارپور، سعید حاجی‌میری، علیرضا تابش، فاطمه محمدی مدیرعامل موزه سینمای ایران، سعید الهی، علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما، مسعود نجفی، مجید اسماعیلی، سید احمد میرعلایی، فرزین پیروز پی، مجتبی مشیری، جعفر صافی، محسن علیخانی، صادق حدادی، علی لقمانی، علیرضا حسینی، امیر عابدی، حسن عبادی، حجت طباطبایی، هوشنگ صدفی، محمود گبرلو، احمد ناطقی، محسن شهابی، عباس یاری، خانواده زنده یاد مسعودشاهی و جمعی از سینماگران، مدیران فرهنگی و اصحاب رسانه برگزار شد.
در این مراسم نسخه تصحیح رنگ شده فیلم «نماز جمعه» به کارگردانی مهدی مسعودشاهی تولید سال ۱۳۶۱ که توسط فیلمخانه ملی ایران آماده شده بود، نمایش داده شد.
اصل این فیلم ۳۳ دقیقه بود که نسخه ۶ دقیقه ای از آن نمایش داده شد.
کامران ملکی در آغاز این مراسم گفت: ما امروز موزه سینما داریم، خانه سینما داریم، خدا را شکر سینما داریم اما باید بدانیم که در یک دوران، چه کسانی باعث شدند که ما امروز اینها را داشته باشیم.
دورانی بود که سینما مورد هجمه قرار داشت و حتی تصمیم‌هایی برای حذف کامل آن مطرح شد.
اگر صحبت‌های امام (ره) و پس از آن تلاش‌های مدیرانی که خط‌شکن بودند، نبود، امروز سینمای ایران به این شکل وجود نداشت.
وی تصریح کرد: در آن دوران، مسعودشاهی، یک جزیره فرهنگی در دل وزارت ارشاد ایجاد کرد و سینمای تجربی و نیمه‌حرفه‌ای را زنده نگه داشت.
به شوخی می‌گفتند که شما واتیکانی در دل وزارت ارشاد ساخته‌اید.
وی فیلم‌هایی در تراز انقلاب تولید می‌کرد؛ فیلم‌هایی که حرف‌های ما را بازتاب می‌دادند و فیلمسازانی را تربیت می‌کرد که حامل همان حرف‌ها باشند.
سلامت و شرافت مدیریتی، میراث ماندگار او است
در بخش دیگری از این مراسم، علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما، با ادای احترام به جایگاه مهدی مسعودشاهی بیان کرد: وقتی جریان فرهنگی سال‌های گذشته را مرور می‌کنیم، هر کمبود و کاستی‌ای که امروز احساس می‌شود، بی‌شک نتیجه سومدیریت‌های انباشته است.
سومدیریت‌هایی که در برخی موارد به فاجعه‌های وحشتناک تبدیل شده‌اند.
اگر امروز برخی بخش‌های سینمای کشور زنده‌اند، به‌خاطر کسانی‌ است که با تفکر سالم مدیریت کردند؛ کسانی که چشم ناپاک به سفره انقلاب نداشتند.
دهکردی افزود: آنها دل و جان‌شان در پی مقام نبود.
تمام وجودشان خلاصه شده بود در یک ایمان و تفکر انسانی.
مسئولیت خود را سالم، صحیح و بر اساس باورهای واقعی و بنیادین ایدئولوژیک خود پیش بردند.
از نگاه من، سلامت و شرافت این مدیران از همه‌چیز مهم‌تر است.
تأکید بر سلامت، شرافت و نگاه تحول‌آفرین
در ادامه این آیین، رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی، در سخنانی با بیان دشواری سخن گفتن درباره چنین شخصیتی، از بزرگی و عمق وجود مرحوم مسعودشاهی یاد و بیان کرد: گاهی انسان ترجیح می‌دهد کمتر سخن بگوید و در برابر بزرگی افراد سکوت کند؛ چرا که هرچه با زبان بیان شود، به نظرم از اصل ماجرا فروکاسته خواهد شد.
زحماتی که آقای مسعودشاهی برای فرهنگ، هنر و به‌ویژه سینما کشیدند، بر کسی پوشیده نیست.
دلسوزی عجیبی که ایشان داشتند، از جمله خصایص برجسته شخصیت‌شان بود.
وی سپس به آخرین دیدار خود با زنده‌یاد مسعودشاهی در بیمارستان اشاره کرد و گفت: نگرشی که نسل مسعودشاهی در وجود خود داشت، شاید برای نسل ما چندان قابل فهم نباشد.
شور و اشتیاق و انگیزه‌ اصلاح و بازسازی، بخشی از شخصیتش بود.
دلسوزی عمیقش، سلامت و شرافتش، چیزی بود که کمتر کسی می‌توانست باور کند.
میراث ماندگار یک نگاه انقلابی
در ادامه آیین نکوداشت مهدی مسعودشاهی، هوشنگ صدفی از هنرمندان حاضر در مراسم با اشاره به خاطراتی گفت: معمولاً به ما گفته می‌شد شما فیلم نسازید، ما باید مسیر را برای جوانان هموار کنیم تا آن‌ها بتوانند فیلمساز شوند.
با اینکه فارغ‌التحصیل باغ فردوس بودیم و دوره فیلمسازی را گذرانده بودیم، اشتیاق زیادی داشتیم تا بتوانیم تجربه‌ای جدید در سینمای تجربی کسب کنیم اما حاج‌آقا همواره این نکته را به ما یادآوری می‌کردند که وظیفه‌ ما هموار کردن راه برای جوانان است.
در بخش دیگری از مراسم، فاطمه محمدی مدیر موزه سینما عنوان کرد: مرحوم مسعودشاهی، تنها چهره یا یکی از معدود افرادی بودند که ترجمه‌ دقیقی از نگاه انقلابی به فرهنگ و هنر داشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نقش مهمی ایفا کردند.
یادشان همیشه ماندگار است، خاطرشان جاودانه، روحشان قرین رحمت.
هیچ‌گاه در برابر «نشدن‌ها» و «نمی‌شودها» تسلیم نشد
در ادامه برادر مرحوم مسعودشاهی بیان کرد: تقویت نیروهای جوان و حمایت از استعدادهای خلاق، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های ایشان تا واپسین روزهای زندگی‌شان بود.
در تمام بیش از ۴۵ سال فعالیت حرفه‌ای‌شان، در هر جایگاه و موقعیتی که حضور داشتند، همین هدف را دنبال می‌کردند.
امیدوارم در شرایطی روشن و با دل‌هایی شاد، دوباره همدیگر را ببینیم و بتوانیم مسئولیت‌های خود را در جامعه، آن‌گونه که شایسته است، به انجام برسانیمو
فرزند زنده‌یاد مسعودشاهی نیز اظهار کرد: پدرم، مهدی مسعودشاهی، برای همه کسانی که امروز اینجا هستند، پدر بود؛ پدری با دل، با احساس، با همراهی.
خدا را شاکرم که فرزند او بودم و امیدوارم این عنوان و این پیوند، تا پایان زندگی‌ام باقی بماند.
او مردی خستگی‌ناپذیر بود و هیچ‌گاه در برابر «نشدن‌ها» و «نمی‌شودها» تسلیم نشد.
هیچ‌گاه نگفت راهی نیست.
در سخت‌ترین لحظات هم دلش برای ساختن، برای آینده، برای بهبود می‌تپید.
تجلیل ایرج راد از شخصیتی شریف و فرهنگی
ایرج راد مدیرعامل خانه تئاتر، حضور خود را ادای احترام به مردی توصیف کرد که خدمات ارزشمند و شایسته‌ای به فرهنگ و هنر کشور ارائه کرده است.
او در توصیف شخصیت مسعودشاهی گفت: مردی که با خلوص و صداقت، خدمتگزار بود.
مدیری توانمند، مدبر، دوست‌داشتنی، عاشق و شریف.
مهم‌ترین ویژگی استاد مهدی مسعودشاهی، شرافت او بود؛ شرافتی که به اسطوره بدل شد.
او خالص بود، پاک بود، باصفا بود؛ در حوزه‌ی مسائل فرهنگی و هنری، خلاقیتی عظیم داشت، و این خلاقیت با روح بزرگ و شرافت نهفته‌ی او در هم آمیخته بود.
مسعودشاهی مدیری بی‌نیاز از عنوان بود
احمد میرعلایی نیز در این مراسم با اشاره به عدم وابستگی مرحوم مسعودشاهی به جایگاه‌های رسمی عنوان کرد: برای او، داشتن یا نداشتن مسئولیت رسمی تفاوتی نداشت؛ بلکه مهم این بود که بتواند خدمت کند، بتواند اثر بگذارد، بتواند راهی باز کند.
او یک مدیر خلاق، فرهنگی، کوشا، صبور، دلسوز، همراه، مدبر و میدان‌دار بود.
پشت میز نمی‌نشست، همیشه در میدان بود.
وی با انتقاد از تغییرات غیرکارشناسانه مدیران اذعان کرد: یکی از ضربه‌هایی که کشور ما می‌خورد، تغییر سلیقه‌ای مدیران است.
ما باید مدیران را بر اساس شایستگی انتخاب کنیم، نه براساس سلیقه شخصی ردشان کنیم.
آقای مسعودشاهی، همان‌طور که آقای راد اشاره کردند، مدیریت را هدفمند می‌پذیرفت، هدفمند مدیر می‌شد.
او مدیر لحظه نبود، مدیر آینده بود.
هرگز نمی‌گفت که باید چهار یا پنج سال کار کنم و سپس کنار بروم.
هر جایی که قرار گرفت، مسیر را برای مدیران بعدی هموار کرد.
شاگردی پنجاه‌ساله در محضر مردی بی‌ادعا
علی پویان، کارگردان و مدرس تئاتر در ادامه مراسم گفت: همه دوستان درباره صداقت، شرافت و تواضع ایشان سخن گفتند و همگی درست گفتند.
اما من خاطره‌ای دارم که بیش از هر چیز، این صفات برجسته را نشان می‌دهد.
روزی ناخواسته از من خطایی سر زد و صبح روز بعد، با نگرانی فراوان راهی محل کار شدم.
حتی به استعفا فکر می‌کردم.
وی ادامه داد: اما مثل همیشه، با همان تواضع و بزرگی کنار میز من آمد و گفت صحبت کنیم.
بدون هیچ برخورد تند یا تحقیرآمیز، چراغ‌ها را خاموش کرد تا شرم من کمتر شود و با لحنی آرام گفت آنچه اتفاق افتاده، تکرار نشود.
همین رفتار، درسی شد که تا پایان عمر فراموش نمی‌کنم.
سپس مصطفی رحمان‌دوست نویسنده حوزه کودک و نوجوان، نیز با نگاهی متفاوت به نقش زنده‌یاد مهدی مسعودشاهی اشاره کرد و گفت: در آغاز دوران دولت هفتم، من سایت «دوستان» را راه‌اندازی کردم.
هر ماه برای تامین هزینه باند اینترنت، سه میلیون تومان جمع‌آوری می‌کردیم.
به محلی مراجعه کردیم برای تخفیف، اما حاضر به تخفیف نشدند و ما در نهایت با زحمت، ۲۱ هزار عنوان کتاب کودک را روی سایت بارگذاری کردیم.
وی افزود: این فعالیت، مقدمه‌ای شد برای راه‌اندازی سایت کتابخانه ملی کودک و نوجوان.
یک روز آقای مسعودشاهی از من پرسید این صداها را کجا ضبط می‌کنید؟
بدون اینکه من چیزی از او خواسته باشم، پیگیر کار ما شد.
وقتی فهمید ما حمایتی نداریم، ما را به صبا دعوت کرد.
تازه آنجا بود که فهمیدیم چه امکاناتی وجود دارد؛ چیزی فراتر از تصور ما.
مدیری از جنس مهر، همراهی فراتر از عنوان
همچنین علی قادری یکی از شاگردان زنده‌یاد مهدی مسعود شاهی گفت: وقتی از استاد مسعودشاهی سخن می‌گوییم، از فردی صحبت می‌کنیم که نه‌تنها یک مدیر، بلکه ستون و تکیه‌گاه بسیاری بود و ۳۴۰۰ نفر، با رفتن او، از هم پاشیدند.
ما، در آن محیط، زیر نظر او کار می‌کردیم درست است که او مدیر بود، در طبقه بالا و ما در طبقه‌ پایین، اما همه می‌دانستیم که او آنجا بود که حواسش به ما بود، که پشتوانه‌ایبرای پیشرفت و رشدمان بود.
در ادامه شهرام شیرزادی کارتونیست نیز عنوان کرد: زمانی که بحث انتقال به مرکز تازه‌تاسیس صبا مطرح شد، برای ورود به این مرکز، آزمونی برگزار شد.
آن روزها، ساختمان مرکز صبا تازه در حال ساخت بود.
هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم که صبح زود دیدم آقای مسعودشاهی در کنار کارگران مشغول کار است.
وقتی به او گفتند شما مدیر هستید، این کار شما نیست، با لبخند پاسخ داد برای ساختن، همه باید کمک کنیم.
آن لحظه فهمیدم که با یک انسان متفاوت، یک مدیر واقعی روبه‌رو هستم؛ مدیری که اهل عمل بود، نه شعار.