ایرانشناسی در ژاپن مسیری بومی شده و دارای نگاه شرقی است
یک پژوهشگر گفت: هرچند برخی محققان تحت تأثیر جریانهای اروپایی بودهاند، اما در مجموع میتوان ایرانشناسی در ژاپن را مسیری مستقل، بومیشده و دارای نگاه شرقی به شرق دانست.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی «ایرانشناسی در ژاپن» با هدف بررسی وضعیت ایرانشناسی در ژاپن و معرفی فعالیتهای پژوهشی هاشم رجبزاده استاد زبان و ادبیات فارسی و گسترش همکاریهای علمی میان دو کشور ایران و ژاپن توسط معاونت اطلاعرسانی و همکاریهای علمی و بینالمللی بنیاد ایرانشناسی برگزار شد.
در این نشست هاشم رجبزاده استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مطالعات خارجی اوساکای ژاپن و پژوهشگر حوزه ایرانشناسی و جمعی از استادان، پژوهشگران و دانشجویان در بنیاد ایرانشناسی حضور داشتند.
در ابتدای برنامه حمید بعیدینژاد، معاون اطلاعرسانی و همکاریهای علمی و بینالمللی بنیاد ایران شناسی از تلاشها و دستاوردهای علمی رجبزاده در معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی به مخاطبان ژاپنی قدردانی کرد و او را یکی از چهرههای اثرگذار در تداوم ارتباطات علمی میان دو کشور دانست.
رجبزاده با تأکید بر ضرورت حفظ و معرفی گنجینههای مغفولمانده فرهنگ ایرانی، به معرفی برخی از آثارش پرداخت.
وی از انتشار مجموعه رسالههای کلامی فضلالله همدانی بهعنوان یکی از پروژههای پرحجم خود یاد کرد که با همراهی دکتر حدادعادل و همکاری میراث فرهنگی ایران به نتیجه رسید.
رجبزاده به فعالیتهای گسترده خود در حوزه مطالعات ژاپن اشاره کرد و گفت: از سال ۱۳۵۲ که با عزیمت به ژاپن، بهصورت جدی وارد حوزه ژاپنشناسی شدم.
تا به امروز تلاش مستمر در شناساندن فرهنگ ایرانزمین به ژاپن داشتهام و با افزایش آگاهی در حوزه فرهنگ و زبان ژاپنی، فکر میکنم کمتر کسی در آن سطح از شناخت متقابل فرهنگی بین دو کشور کار کرده است.
یکی از مهمترین حوزههای فعالیت رجبزاده، گردآوری و ترجمه سفرنامههای ژاپنی درباره ایران است.
در ادامه وی به سفرنامه تاریخی «شیلا» اشاره کرد که توسط نخستین هیئت اعزامی ژاپن به ایران در دوران قاجار نگاشته شده است.
این اثر که جزئیات دقیقی از ساختار اداری، نظامی و فرهنگی ایران در آن دوره ارائه میدهد، تاکنون چند بار به همت آستان قدس رضوی منتشر شده، اما به گفته وی، همچنان نیازمند نسخهای آراستهتر برای مخاطبان است.
رجبزاده با اشاره به انتشار مقالات پژوهشیاش در قالب ستون «چشمه خورشید» در مجلاتی چون کلک و بخارا، از تلاش خود برای انتشار این مقالات در قالب کتاب یاد کرد.
جلد نخست این مجموعه با همکاری انتشارات علم به چاپ رسید، اما به دلیل مشکلات نشر و بحران کاغذ، ادامه چاپ متوقف شد.
این پژوهشگر ضمن اشاره به رکود نشر در ایران گفت: جلد اول ۱۰ سال پیش چاپ شد اما نیمی از تیراژ هزار جلدی آن همچنان در انبار مانده است.
با اینحال، جلدهای بعدی آماده شده و قرار است بهزودی منتشر شوند.
رجبزاده به همکاریهای دیرینه ایران و ژاپن در حوزه باستانشناسی اشاره کرد و از پروژههای تحقیقاتی مشترکی چون کاوش در تخت جمشید و مطالعات میدانی در روستای خیرآباد یاد کرد.
وی بهویژه از همکاری مرحوم «اونو»، ایرانشناس برجسته ژاپنی، یاد کرد که با انتخاب یک روستای ایرانی بهعنوان محل پژوهش، آثار ماندگاری مانند «خیرآبادنامه» را خلق کرد.
این اثر اکنون یکی از نمونههای شاخص مطالعات میدانی در حوزه جامعهشناسی ایران محسوب میشود.
وی افزود: دستاوردهای تحقیقاتی ژاپنیها در ایران در پنجاه سال اخیر نشان میدهد که مرودشت چگونه از یک ده کوچک به شهری بزرگ تبدیل شد.
خوشبختانه نسخه فارسی این پژوهش نیز بهزودی منتشر میشود.
این استاد دانشگاه درباره میزان شناخت ادیبان و مخاطبان ژاپنی از ادبیات کلاسیک فارسی گفت: خیام، از استثنائات است.
در میان شاعران ایرانی، کمتر کسی مانند او در ژاپن شناخته شده است.» وی همچنین به ترجمه شاهنامه با عنوان «اوشو» و ترجمه گزیدههایی از حافظ و مثنوی به ژاپنی اشاره کرد و گفت: «گرچه برخی از این ترجمهها بیشتر با سلیقه مخاطب ژاپنی تنظیم شدهاند تا با ذائقه ایرانی، اما همچنان اقدامی ارزشمند محسوب میشود.
رجبزاده با اشاره به تمایز میان مقوله ادبیات و هنر گفت: ژاپنیها با هنر ایرانی بهویژه خوشنویسی، نقاشی و هنرهای تجسمی ارتباط قویتری برقرار کردهاند.
وی از علاقه برخی شاگردانش به خوشنویسی و پایاننامههایی با موضوع خط ایرانی خبر داد و از عکسهای ماندگار عکاس ژاپنی «بانری نامیکاوا» از اصفهان یاد کرد که اکنون در موزهای بهنام او در ژاپن نگهداری میشود.
این پژوهشگر گفت: دو دانشگاه مطالعات خارجی توکیو و دانشگاه اوساکا چندین دهه است که با تمرکز بر رشتههای ایرانشناسی و آموزش زبان فارسی، از پروژههای متعدد تحقیقاتی در این حوزهها حمایت کرده اند.
رجبزاده در پاسخ به این پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه آیا جریان مستقلی در ایرانشناسی ژاپن شکل گرفته است، گفت: هرچند برخی محققان تحت تأثیر جریانهای اروپایی بودهاند، اما در مجموع میتوان ایرانشناسی در ژاپن را مسیری مستقل، بومیشده و دارای نگاه شرقی به شرق دانست.
نشست ایرانشناسی در ژاپن، فرصتی ارزشمند برای بازنگری در ظرفیتهای فرهنگی، علمی و آموزشی مشترک میان دو کشور بود.
رجبزاده، با بیش از پنج دهه تجربه زیسته در ژاپن، تصویری روشن از تلاشهای مشترک، ظرفیتهای مغفول و مسیرهای آینده ارائه کرد.