ابراهیم ترائوره در جنگ روایتهای مجازی
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی صبح صادق نوشت:
تکذیبیههای بسیاری از سوی رسانهها و شخصیتهای مختلف پخش شد مبنی بر اینکه ویدئوهای وایرال شده از آنها در تمجید از ابراهیم ترائوره، همگی ساخته شده با هوش مصنوعی است.
این لیست شامل افراد زیادی میشود؛ از ریحانا تا پاپ تازه انتخاب شده، لوئی چهاردهم.
بغیر از چنین ویدئوهایی، در دو ماه گذشته شاهد محبوبیت یافتن محتواهای زیادی در تیکتاک و اینستاگرام هستیم؛ ویدئوهایی که سعی دارند ظهور یک رهبر مردمی جدید را در آفریقا خبر دهند، مردی با اراده راسخ که قرار است ثروت آفریقا را به مردمان خودش بازگرداند.
نام این شخص کاپیتان ابراهیم ترائوره است.
ترائوره، ۳۷ ساله، در اواخر سال ۲۰۲۲ با سرنگون کردن رئیسجمهور نزدیک به دولت فرانسه، یعنی روچ کابوره، در میان انبوهی از اعتراضات و شورشها علیه دولت وقت، به دلیل عدم کارآمدی در برقراری نظم و همچنین دخالت فرانسویان در امور کشور، به قدرت رسید.
ترائوره تقریباً دو ماه بعد از به قدرت رسیدنش، دستور اخراج سربازان فرانسوی از کشور بورکینافاسو را اعلام کرد.
او رئیسجمهور سابق را عروسک خیمهشببازی دولت پاریس خواند و به مردمش وعده داد که دیگر خارجیها نمیتوانند ثروت این کشور را به یغما ببرند.
اما در این مسیر ترائوره تنها نیست.
درست یک سال قبل از کودتای ترائوره، اعتراضات ضدفرانسوی دیگری در مالی، همسایه بورکینافاسو، انجام شد که در نهایت به قبض قدرت توسط ژنرال آسیمی گویتا منجر شد.
گویتا نیز در همان هفتههای اول از به روی کار آمدنش، دستور به اخراج سربازان فرانسوی داد.
کمربند کودتای کشورهای ساحل آفریقا هنوز کامل نشده بود.
پس از مالی و بورکینافاسو، حالا نوبت نیجر بود که حرکت ضدفرانسوی را ادامه دهد.
در همین راستا، ژنرال عبدالرحمان تشیانی توانست قدرت را به دست بگیرد و مسیر همسایگانش را دنبال کند.
اما خیلی زود این سه کشور با تهدیدهای بسیاری توسط کشورهای خارجی و تحریک نیروها و شبهنظامیان محلی مواجه شدند.
این تهدیدات برای این حاکمان تازهوارد باعث شد پیمان اتحاد کشورهای ساحل یا AES ایجاد شود.
ذیل این پیمان، مردم این سه کشور میتوانند بدون پاسپورت در میان مرزها و مسیرهایی که حالا توسط نیروهای مشترک کنترل میشوند، حرکت کنند.
از سال ۲۰۱۱ و با سقوط دولت سرهنگ قذافی در لیبی و شروع جنگهای داخلی در آن کشور، محیطی مناسب برای رشد گروههای تروریستی تکفیری به وجود آمد.
آنها بهزودی از لیبی خارج شدند و شروع به گسترش فعالیت خود به مناطق مختلف کردند، از جمله همین سه کشور یادشده.
اما ابراهیم ترائوره که برای ۸۰امین سالگرد شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم بهتازگی به مسکو سفر کرده بود، در مصاحبهای ابراز داشت که نزاع و درگیری گروهکها بهخاطر اسلامگرایی یا منطقهگرایی نیست.
او صریحاً اعلام کرد: «تروریستها دارند زیر نظر نیروها و مربیان خارجی تجدید قوا میکنند؛ در واقع چیزی که ما با آن مواجه هستیم تروریسم نیست، بلکه امپریالیسم است.» و وقتی خبرنگار از ترائوره پرسید که کشورهای خارجی به دنبال چه هستند، او جواب داد: «هدف آنها این است که ما را در شرایط یک جنگ همیشگی قرار دهند.
این جنگ باعث میشود که ما نتوانیم توسعه پیدا کنیم و آنها بتوانند به غارت منابع و ثروتهای ما ادامه دهند.» ترائوره برای جلوگیری و پایان دادن به غارت کشور خود تا امروز اقدامات زیادی انجام داده است.
او معادن اصلی طلای کشور را که میلیونها دلار ارزش دارند، ملی اعلام کرده است.
بورکینافاسو بهتازگی یک شرکت دولتی استخراج تأسیس کرده است و همچنین آنها برای فرار از تله خامفروشی دست به تأسیس پالایشگاههای طلا و فرآوری محصولات کشاورزی زدهاند.
ترائوره اخیراً گفته است که در سفر خود به مسکو، ضمن تشکر از کمکهای روسیه جهت تأمین گندم کشور در زمان قحطیهای ناشی از جنگ، اعلام داشته است که دیگر به چنین کمکهایی نیاز ندارند و بهزودی کشور به خودکفایی در گندم خواهد رسید.
او مالکیت خارجیها بر زمینها را محدود کرده است و بهزودی قصد دارد که استفاده از فرانک CFA را نیز منسوخ کند، زیرا بورکینافاسوییها این ارز را یک ارز استعماری میدانند که فرانسه هنوز هم به وسیله آن در کشورهای آفریقایی اعمال قدرت میکند.
پس از این اقدامات ملیگرایانه و ضد استعماری ترائوره، و البته به سبب یونیفرم نظامیاش که در تمام سفرها به تن دارد، بسیاری او را با رهبر فقید بورکینافاسو، یعنی توماس سانکارا، مقایسه کردند و این مقایسهها باعث محبوبیت دوچندان او در منطقه شد.
در همین نقطه است که آمریکا به داستان ورود میکند.
ژنرال مایکل لنگلی، فرمانده آفریکام یا فرماندهی آفریقایی ایالات متحده، ترائوره را متهم کرد که وی ذخایر طلای کشور را برای حفاظت از رژیم نظامیاش مصرف میکند و نه برای مردم.
اما ترائوره به سرعت پاسخ این مقام آمریکایی را داد و گفت که لنگلی باید در آینده به چهره خود نگاه کند و احساس شرم کند؛
بورکینافاسو پس از سالها حالا توانسته است که در خزانه، طلای انباشتهشده داشته باشد.
پس از این اظهار نظر محکم در مقابل آمریکاییها، ژنرال لنگلی به ساحل عاج سفر کرد.
دولت ساحل عاج خصومت شدیدی با اتحادیه تازهتأسیسشده AES دارد.
همچنین، لنگلی در این سفر حمایت خود را بهصورت ضمنی از دیکتاتور سابق بورکینافاسو، و همچنین عامل اصلی ترور توماس سانکارا، یعنی بلز کامپائوره که از ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۴ بهعنوان رئیسجمهور این کشور فعالیت کرد، اعلام کرد.
پیام آمریکا کاملاً واضح بود: منتظر کودتا باشید.
در تاریخ ۲۱ آوریل، دولت بورکینافاسو اعلام کرد که تلاش برای کودتا در این کشور بهسرعت خنثی شده و این امر باعث محبوبیت بیشازپیش ترائوره در کشورش و دیگر کشورهای حوزه ساحل گشت.
اما همه میدانند که اقدامات بعدی آمریکا قریبالوقوع است.
با این حال، ترائوره وعده داده است که تحت هر شرایطی کارهای خود را به پیش خواهد برد و پس از صنعت و کشاورزی، او به دنبال آن است که سیستم درمانی و آموزشی کشور را متحول کند.
با تمام این تفاسیر، بسیاری از کارشناسان معتقدند که نمیتوان به این زودیها به ترائوره خوشبین گشت.
بعضیها میگویند که او با کنترل منابع کشور، در حال ساخت یک کیش شخصیت جدید برای خود است و همانطور که در ابتدای این یادداشت گفته شد، او بهترین ابزار برای ساخت این کیش شخصیت را شبکههای مجازی یافته است.
این عده میگویند ترائوره با این ابرازات ضد استعماری و ضد آمریکاییاش، در بهترین حالت تبدیل به یک معمر قذافی جدید خواهد شد.
بعضی دیگر نیز چنین اعتقاد دارند که ترائوره قذافی نیست، بلکه سانکارا است و البته عمر دولتش هم همانند چگوارای آفریقا به طول نخواهد انجامید و دیر یا زود سقوط خواهد کرد.
این نکته نیز حائز اهمیت است که آمریکاییها اگر بخواهند بهسرعت در بورکینافاسو اقدام کنند، نه بهخاطر منابع، بلکه به دلیل نزدیکی روسیه به کشورهای اتحادیه ساحل است.
روسیه احتمالاً وعدههای جدی در زمینههای همکاریهای امنیتی، نظامی، تا انتقال دانش و تکنولوژی به این کشورها داده است که ایالات متحده را بیش از هر چیزی نگران کرده است.
چیزی که میتوان تا این مرحله گفت، این است که کلید استقلال این سه کشور دقیقاً در اتحاد آنها با هم است.
تا زمانی که اتحادیه آنها کار بکند، میتوان انتظار داشت که امنیت نسبی در منطقه حاکم باشد.
اما با سقوط هرکدام از آنها، میتوان این انتظار را داشت که همانگونه که زنجیروار به قدرت رسیدهاند، همانگونه نیز خلع شوند.
فرانسه و آمریکا نیز بهخوبی این مسئله را میدانند و احتمالاً تلاش خواهند کرد که به نحوی این سه کشور را بر ضد هم بشورانند، و پس از آن، افراد دستنشانده جدید خود را به قدرت بازگردانند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.