خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 10 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تحریم و بحران مالی دو ضلع تهدید اقتصاد انرژی ایران

مهر | اقتصادی | جمعه، 09 خرداد 1404 - 10:12
چالش‌های مالی و اقتصادی، در کنار فشار تحریم، صنعت انرژی ایران را به چالش کشیده و آینده توسعه پایدار را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است.
انرژي،مالي،بحران،نفت،سرمايه،تأمين،گاز،خصوصي،منابع،پرداخت،اقت ...

به گزارش خبرنگار مهر در حالی‌که ایران یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر نفت و گاز جهان است، صنعت انرژی کشور همزمان با سه بحران بنیادین دست به گریبان است: تحریم‌های بین‌المللی، ناکارآمدی ساختاری در اقتصاد کلان و تنگنای مالی مستمر.
این سه عامل همانند حلقه‌ای معیوب، به یکدیگر گره خورده‌اند و اقتصاد انرژی ایران را هرروز آسیب‌پذیرتر و توسعه‌یافتگی آن را پرهزینه‌تر کرده‌اند.‌
وضعیت فعلی: مالی شدن مشکلات صنعت انرژی
در دهه‌های اخیر، با تشدید تحریم‌ها علیه ایران، دسترسی به بازار جهانی و منابع ارزی به شدت محدود شد.
درآمدهای ارزی دولت که عمدتاً از فروش نفت و گاز تأمین می‌شد، کاهش معناداری یافت و بودجه‌های عمرانی و توسعه‌ای از همان ابتدا در تنگنا قرار گرفت.
در این میان، رشد هزینه‌های جاری و ضرورت پرداخت یارانه‌های هنگفت، عملاً رمق سرمایه‌گذاری را گرفت.
در همین زمان، عدم اصلاح ساختاری در نظام مالی انرژی کشور و باقی ماندن قیمت‌ها بر مدار یارانه‌ای، موجب شد نه بخش خصوصی انگیزه ورود پیدا کند، نه منابع لازم برای نوسازی و توسعه زیرساخت‌ها فراهم شود.
این مسئله رکود، فرسودگی و وابستگی روزافزون را به‌دنبال داشت.‌
تحریم‌ها؛ تحمیل بحران بر زنجیره ارزش انرژی
تحریم‌های نفتی و مالی غرب، ورود تکنولوژی‌های نوین به ویژه در بخش بالادستی و پتروشیمی را با مانع جدی مواجه ساخت.
دسترسی به سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، اعتبارات بانکی، قطعات و دانش فنی عملاً متوقف شد یا با هزینه‌های بسیار بالا و غیررقابتی انجام گرفت.
از طرف دیگر، محدودیت در فروش رسمی نفت و اجبار به صادرات غیرشفاف با تخفیفات بالا، بهره‌وری اقتصادی این بخش را کاهش داده و به واسطه‌گری‌های چندلایه دامن زده است.
بسیاری از پروژه‌های اصلی توسعه، به دلیل نبود ارز و سرمایه، نیمه‌تمام یا با تأخیرهای فرسایشی مواجه شده‌اند.
بر اساس گزارش اتاق بازرگانی تهران در سال ۱۴۰۳، حدود ۸۰ درصد پروژه‌های کلیدی صنعت نفت و گاز یا به علت تحریم یا نبود سرمایه مناسب در وضعیت رکود یا توقف قرار داشته‌اند.‌
بحران نقدینگی و زیان انباشته شرکت‌های انرژی
به واسطه تداوم پرداخت یارانه انرژی، شرکت‌های بزرگ دولتی (مانند شرکت ملی نفت، گاز و توانیر)، همواره با کسری بودجه عملیاتی و زیان انباشته روبه‌رو بوده‌اند.
ترازنامه مالی این شرکت‌ها نشان می‌دهد که حتی برای پرداخت حقوق پرسنل یا تعمیرات حداقلی، ناچار به استقراض از بانک‌ها و منابع عمومی هستند؛ اتفاقی که در نهایت به تورم و افزایش بدهی دولت دامن می‌زند.
از سوی دیگر، بانک‌ها و بازار سرمایه نیز به دلیل سرعت پایین بازگشت سرمایه (ROIC) و نبود چشم‌انداز روشن اقتصادی، تمایلی برای تأمین مالی پروژه‌های انرژی ندارند.
خروج سرمایه اجتماعی و خصوصی به وضوح در داده‌های مرکز آمار مشهود است: سهم سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در صنعت برق از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است.‌
کاهش بازدهی و فرصت‌سوزی در میانه بحران مالی
در نبود منابع کافی و با تداوم تحریم‌ها، پروژه‌های جدید توسعه میادین نفت و گاز، نوسازی نیروگاه‌ها و خطوط انتقال برق یا حتی تعمیرات اساسی به کندی پیش می‌رود و تعداد قابل توجهی از آن‌ها متوقف شده‌اند.
ظرفیت تولید واقعی، کمتر از توان اسمی است و هدررفت انرژی در انتقال و مصرف، افزایش یافته است.
در این شرایط، فناوری‌های به‌روزرسانی و بهره‌وری انرژی نیز عملاً جایگاهی ندارند؛ زیرا جاذبه اقتصادی و قدرت تأمین مالی برای اجرای آن‌ها وجود ندارد.
دولت ناچار است عمده منابع موجود را صرف پرداخت یارانه و کنترل تورم کند و اولویت کمتری برای توسعه پایدار باقی می‌ماند.‌
نادر بابایی، اقتصاددان و مشاور اقتصادی شرکت‌های فعال در حوزه انرژی می‌گوید: مسئله فقط وابستگی به درآمد نفتی نیست، بلکه نبود استراتژی برای جذب سرمایه خصوصی و خارجی است که اوضاع را بحرانی‌تر کرده.
تا زمانی که قیمت‌گذاری دستوری و پرداخت یارانه سنگین ادامه دارد، هیچ چشم‌اندازی برای جذابیت بازار انرژی ایران وجود نخواهد داشت.
تحریم‌ها این گره کور را محکم‌تر کرده‌اند؛ هم کانال‌های تأمین مالی را بسته و هم فناوری روز را از ما گرفته‌اند.
او تأکید می‌کند: راه برون‌رفت، ایجاد اصلاح واقعی در اقتصاد کلان، پیاده‌سازی نظام تعرفه‌ای منطقی، و آزادسازی تدریجی قیمت‌هاست تا اقتصاد انرژی از حالت نیمه‌دولتی مغشوش به سمت جذابیت و شفافیت برای سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی حرکت کند.
هر تأخیری، فرسودگی و زیان مضاعف برای کشور به همراه می‌آورد.‌
جمع‌بندی: آینده مبهم، راه علاج روشن
ترکیب مهلک بحران مالی دولت، تحریم‌های بین‌المللی و تداوم سیاست‌های ناکارآمد، انرژی ایران را به گرداب رکود و اتلاف برده است.
هر راهکاری بدون اصلاح ساختار اقتصادی و بازگشایی مسیرهای تأمین مالی، راه به جایی نخواهد برد.
اصلاح واقعی نظام قیمت‌گذاری، جذب سرمایه‌گذاری خصوصی و تعامل منطقی با جهان، سه رکن اصلی رهایی از این بحران خواهند بود.