مستندسازی که به مراسم جنگیری رفت؛ جدایی دیگر نادر نیست!
شهرام درخشان با اشاره به اکران آنلاین ۲ مستندش گفت که برای کارگردانی بخشهایی از مستند «جن» در مراسم جنگیری حضور پیدا کرده است.

شهرام درخشان کارگران، تهیهکننده و صداپیشه سینمای مستند که این روزها ۲ مستند «جن» و «جدایی» او در پلتفرم فیلیمو اکران آنلاین شده است، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این اتفاق گفت: به نظر میرسد که در سرتاسر جهان پلتفرمهای نمایش فیلم، سالهاست رقیب جدّی سالنهای سینما شده است، در ایران هم شکل جدید پلتفرمها بعد از شبکه نمایش خانگی، رونق چشمگیری داشتهاند.
شخصا این پدیده را بد نمیدانم زیرا دنیای امروز اینگونه است.
زمانی سالنهای سینما، تنها نمایش دهنده آثار سینمایی بودند اما با پیدایی صنعت ویدئو، سینما به خانههای مردم راه پیدا کرد، پلتفرمهای نمایش خانگی نیز حالا شکل تازهای از بروز فناوریست که البته توانسته است سینما را به خانهها ببرد، در این میان چه خوب که جایی هم برای سینمای مستند باز شده است و حالا دیگر تنها نمایش دهنده عمومی آثار مستند، تلویزیون نیست.
وی ادامه داد: این مساله را به عنوان یک فرصت مناسب در نظر میگیرم و امیدوارم مشترکان این پلتفرمها به تدریج جذب تماشای فیلمهای مستند شوند هرچند که ما پلتفرمی انحصاری هم برای نمایش آثار سینمای مستند به نام هاشور داریم.
دنیای امروزه پر از مشغله و گرفتاریست؛ کمبود زمان، سختی رفت و آمد، صرفهجویی در زمان و هزینه، مهمترین مشوقان گرایش به اکرانهای برخط شدهاند پس آن را میتوان راهکار مناسبی برای این وضعیت برشمرد.
درخشان درباره اینکه هردو مستند او با تاکید «مناسب برای بالای ۱۵ سال» اکران شدهاند، توضیح داد: این ۲ فیلم متعلق به سالیان نسبتا دور است.
به طورکلی مخاطب آثار مستند مطابق با قانونی نانوشته کودکان نیستند مگر در موارد استثنایی.
زمانی که من این ۲ فیلم را ساختم به مخاطبی مسنتر از کودکان فکر میکردم، اینکه سیاست فیلیمو بر این قرار دارد که طبقهبندی سنی داشته باشد، حتما فکر شده است چراکه پلتفرمها، مثل سالنهای سینما، فروشندهای در گیشه کوچک یا کنترلچی با چراغ قوه ندارند که برای تماشای فیلمهایی خاص بچهها را راه ندهند.
هشدار برای تماشای گروه سنی خاص سیاست پلتفرم است که باید آن را پذیرفت.
این مستندساز درباره دغدغه خود برای ساخت مستندی که به موضوع موجودیت جن میپردازد، تاکید کرد: معمولا پرسش «چه شد؟» در تولید مستند چندان دخیل نیست، خاصه در این مملکت!
شما سوژهای به ذهنتان خطور میکند، دربارهاش مطالعه میکنید و جذابیتاش را برای خود و مخاطب میسنجید سپس سرمایهگذاری را پیدا میکنید و درصورت رسیدن به توافق، تولید آغاز میشود.
حداقل برای من که معمولا اینگونه بوده است.
این سوژه به دلیل ایجاد درگیری ذهنی برای مردم ذاتا جذاب بوده و هست ضمن این که مثل همیشه شما با موانع و معذوراتی هم مواجه هستید که کار را پیچیدهتر میکنند اما فقط میتوانم بگویم موضوع برایم جالب شد و سعی کردم بیانی از این باور را ارائه دهم.
حضور در مراسم جنگیری
کارگردان «جن» در پاسخ به این پرسش که در این مستند صحنههایی از مراسم جنگیری وجود دارد و آیا خودش در این مراسم شرکت کرده است، تصریح کرد: الزاما باید در این مراسم شرکت میکردم تا بتوانم چیزی دندانگیر به دست آورم، البته جز از آنکه در این فیلم آمده است در چند مراسم دیگر هم دوربین حاضر و ناظر بود اما شما هیچوقت چیزی نخواهید دید چون اتفاقی نمیافتد که ببینید!
آدابی من درآوردی را میبینید از فرد مدعی به همراه حرکات و کلمات غریب که بیشتر جنبه سرگرم کننده و البته فریب کاری دارد.
وی با اشاره به اینکه این روزها مستندهای دیگری نیز با این موضوع ساخته شدهاند، درباره تفاوتهای فیلم خود و امکان جذب مخاطب آن عنوان کرد: هر فیلمساز با خوشبینی کارش را شروع میکند و به نتیجه میرساند، خواست فیلمساز این است که همه فیلم او را ببینند و بپذیرند.
اینکه چه گروه به چه میزانی از آن استقبال کند، به دلایل و عوامل مختلفی ارتباط دارد؛ زمانه، نسلها، دغدغهمندی مخاطب، شرایط فرهنگی اجتماع و...
همه میتوانند دخیل و سهیم باشند.
به طور کلی در این موضوع سخت، هرچه بیشتر مخاطب به نتیجه نسبی برسد اثر کامیابتر شده است ضمن آنکه من بیشتر میخواستم، تا حد فهم و توانم در بیان مطالب، با توجه به معذورات و مشکلات ذاتی، پیشینه و نوع نگاه جوامع را به این موضوع نمایش دهم، اینکه چهقدر موفق بودهام، باید قضاوت کرد.
مساله جدایی دیگر خاص نیست
کارگردان مستند «جدایی» در بخش دیگر صحبتهایش درباره این مستند و چگونگی رسیدن به سوژه و همراه شدن با این خانواده اظهار کرد: میخواستم درباره جدایی فیلمی بسازم، پدیدهای که دیگر نادر نیست!
در تحقیق و پژوهش بسیار زمانبر، تصادفا به این زوج رسیدم که با وجود سرپرستی غیر متعارفشان بر فرزند، موضوع جداییشان برایم جالب شد.
هرچند با چالشهای زیادی مواجه بودم و دردسرهای بزرگی را متحمل شدم.
البته مایل نیستم به آن مشکلات برگردم حتی در حد مرور خاطره!
درخشان درباره تاثیر این فیلم و جامعه نسبت به موضوع طلاق تصریح کرد: معتقدم که هیچ کتاب، سخنرانی، مشاوره و یا فیلمی نمیتواند بر روند فزاینده جدایی تاثیر بگذارد چراکه عوامل جدایی بسیار پیچیدهتر و وابسته به دلایل نهادیتری هستند که یک فیلم بتواند تغییری جدی در کاهش آن ایجاد کند.
کار من هم قبل از جلوگیری از رشد آمار طلاق، روایت است، روایت یک جدایی.
شاید تاثیر آن این باشد که بنا به این آگاهی، کسی دیگر این روند و روش را انتخاب نکند.
ایکاش سوژههایم راضی باشند!
این تهیهکننده درباره راضی بودن سوژههای مستند نسبت به پخش این فیلم بیان کرد: کاش راضی باشند؛ راستاش اگر به من بود هرگز آن را پخش نمیکردم، طبیعی به نظر نمیرسد که راضی به نمایش آن باشند.
کارگردان «مردمی که همه چیز، همه چیز، همه چیز دارند» در جواب این سوال که این مستندها پیش از این در فضای سینمایی نیز به اکران درآمدهاند، حال و هوای مخاطبان حین دیدن آنها چه بوده است و چه نظری داشتند؟
توضیح داد: «جدایی» هرگز به نمایش در نیامده بود، «جن» هم فقط در جشنوارهها نمایش داده شد هرچند که به شکل غیر متعارف و حتما غیرقانونی در بعضی از وبسایتها بوده است که من اطلاعی از نحوه پخش آن ندارم.
حتی میدانم که در دانشکده سینما هم به عنوان نمونهای برای تدریس نمایش داده شده است که باز هم از آن بیخبرم.
معمولا در ایران کارگردان پس از تولید اثر، از بعضی وقایع مرتبط با فیلماش بیخبر است، چرایی آن هم نیاز به برگزاری یک میزگرد دارد.
شیفته رادیو هستم
این گوینده در بخش بعدی گفتگو درباره فعالیتهای این روزهای خود و تولید پادکست «رادیو روزگاران»، درباره هدف خود از تولید آن گفت: همیشه و همواره شیفته رادیو بودهام، از کودکی حتی از وقتی که خاطرات روشنی از زندگی کودکانهام ندارم، از رادیو خاطره دارم.
رادیو به عنوان جعبه جادویی صدا و موسیقی برایم جذاب بوده و هنوز هم هست، اینکه در حال حاضر مدام به سراغ آرشیوها میروم و خاطرات صوتی کودکی و نوجوانیام را در آنها جستوجو میکنم نشان دهنده این شیدایی غریب است مثل بازشنیدن مجموعه قدیمی «داستان شب» که شنیدن آنها بعد از ۵۰ سال و بیشتر مثل خوابگردی برای من است.
البته باید اشاره کرد که کار و فعّالیتام را، سالهای خیلی دور، حدود ۳۶ یا ۳۷ سال پیش، از رادیو شروع کردم حتی حالا هم به رغم دوریام از رادیو هنوز بسیار راغب و مایل برای کار کردن در رادیو هستم هرچند نه با شرایطی که باید بپذیرم.
وی افزود: حالا در دنیای امروز پادکستها شکل نوینی از رادیوها هستند، رادیوهای شخصی؛ جایی که شما پشت میکروفون مینشینید و برای مخاطب پر تعداد حرف میزنید.
این برای من خیلی شوقبرانگیز است که در خلوت آدمها راه پیدا کنم و از چیزهایی بگویم که آنها دوست دارند با صدای من بشنود.
بعد از این و جز از این، هدف بزرگی هم دارم که آن روایت تاریخ است، در «رادیو روزگاران» نیز برخی از وقایع تاریخی یا شخصیتهای تاریخی را باز میگویم، اینها روایت من از تاریخ و آدمهایش هستند نه به این معنا که تخیل یا آفرینشی در ماجرا داشته باشم بلکه به این معنا که قصه مورد نظر، آن رویداد یا آن شخصیت را بر مبنای مستندات اینگونه روایت میکنم این روایت بیان و زبان از من است و نه آنچه از حقیقت و واقعیت میخوانم.
تولید هر قسمت مثل تولید یک فیلم برای من است و به همان اندازه نیاز به پژوهش و مطالعه دارد؛ بررسی اسناد، اعتبارسنجی آنها، بازیابی حقیقت از لابهلای متون تاریخی و سپس تبدیل شدن آنها به یک روایت شسته و رُفته و قابل بیان.
پادکست به مثابه یک فیلم
درخشان درباره چگونگی انتخاب موضوعات و تحقیق و پژوهش برای پادکست بیان کرد: هر پادکست برای من چیزی شبیه به یک فیلم است از آنجا که در زمینههای تاریخی هم فیلمهایی ساختهام، به این تم علاقه دارم.
اینها قصهها و روایتهایی هستند که شاید دوست داشتم از آنها فیلم بسازم، شاید هم روزی دربارهشان فیلم ساختم.
به هر حال وقتی موضوعی را انتخاب میکنم تمام مراحل تحقیق را مثل پژوهشی برای یک فیلم دنبال میکنم اما اینبار فارغ از تصویر عینی و بسیار متوجه تصویر ذهنی.
گوینده «رادیو روزگاران» درباره تفاوت گویندگی گفتار متن و پادکست بیان کرد: نه این دو بلکه گویندگی در هر شاخه و موضوع و ردهای با هم متفاوت است حتی کمی هم موضوع را جدیتر میکنم؛ گویندگی در هر فیلم مستندی، حس، روش، لحن، بیان و گاهی تکنیک متفاوتی را میطلبد.
شما وقتی برای یک فیلم گویندگی میکنید در هماهنگی و همآوایی با تصاویر، تدوین، ساختار و بافتار فیلم و ماجرای آن قرار میگیرید بهنوعی جزئی از عوامل فیلم هستید که باید در هارمونی کامل و بی نقصی قرار داشته باشید مثل یک نوازنده در ارکستر اما در پادکست، شما بیشتر شبیه گوینده رادیو کار میکنید.
لحن، نفس، ریتم و بیان شما متفاوت با گویندگی فیلم است هرچند که هر دو را گویندگی مینامیم.
وی درباره استفاده از تجربیات خود در گویندگی فیلم در خلق این پادکست توضیح داد: نه فقط گویندگی بلکه برای این کار تجربیات مختلفی به شما کمک میکند تا بتوانید بروز و حضوری داشته باشید حتی تجربیات شخصی زندگی.
با این همه باید بگویم مبانی گویندگی در تمامی زمینههای صداپیشگی یکسان و همسان است پس یقینا این تجربه توانسته است در این زمینه هم به کار من بیاید.
ممانعت از فیلمبرداری در باغ فردوس
درخشان در پایان درباره وضعیت مستند «طجرشت» که مدتی تصویربرداری آن متوقف شده بود، مطرح کرد: «طجرشت» بالاخره به مراحل پایان تصویربرداری رسیده است.
موانع قبلی بسیار مضحک اما جدی بودند مثلا بنا به دلایل موهوم و کودکانه و شاید هم غرضورزانه، تصویربرداری از عمارت باغ فردوس با مانعی سخت مواجه شده بود اما با تغییر برخی عوامل در مجموعه موزه ملی سینما، این موانع به سادگی رفع شدند و با حمایت و همدلی مدیر و کارکنان آنجا، به خوبی این مرحله انجام گرفت.
شاید یک تا ۲ روز دیگر تصویربرداری از مجموع تجریش باقی مانده باشد که طی همین روزها به پایان خواهد رسید.