خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 10 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

مرد بازاری انگیزه قتل زن میانسال را برملا کرد

اعتماد | همه | چهارشنبه، 07 خرداد 1404 - 20:40
مردی که زن میانسال را کشت و جسدش را از بین برد تا چک‌هایش به اجرا گذاشته نشود، در جلسه محاکمه‌اش در دادگاه کیفری استان تهران ناگفته‌های این جنایت هوناک را بیان کرد.
نرگس،متهم،پرهام،قرار،لواسان،جسد،فرزندان،دادگاه،روز،جسدش،مادر ...

کد خبر: 715840 | ۱۴۰۴/۰۳/۰۷ ۲۰:۳۰:۳۳
مردی که زن میانسال را کشت و جسدش را از بین برد تا چک‌هایش به اجرا گذاشته نشود، در جلسه محاکمه‌اش در دادگاه کیفری استان تهران ناگفته‌های این جنایت هولناک را بیان کرد.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده است با شکایت فرزندان مقتول بازداشت شد.
دو سال قبل فرزندان زنی ۵۲ ساله به پلیس گفتند مادرشان گم شده است.
آنها گفتند مادرشان به نام نرگس، روز حادثه با مردی به نام پرهام قرار داشت.
وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند، پرهام را مورد بازجویی قرار دادند اما او گفت آن روز با نرگس ملاقاتی نداشته و صحبتی هم بین آنها نبوده است.
با این حال، فرزندان نرگس پافشاری کردند و گفتند با توجه به اینکه پرهام با مادرشان اختلافات زیادی داشته، این احتمال که او از سرنوشت نرگس خبر داشته باشد، زیاد است.
همچنین، بررسی‌های ماموران نشان داد اختلاف این دو نفر دامنه‌دار بوده و در نتیجه، متهم بازداشت شد.
پرهام در اولین اعترافاتش گفت نرگس را کشته و جسدش را در دره‌ای در لواسان رها کرده است.
ماموران به دره لواسان رفتند و جسد را بیرون کشیدند.
پرهام در ادامه اعترافاتش گفت: من به دلیل اختلاف شدیدی که با نرگس داشتم، او را خفه کردم و بعد هم جسدش را داخل ماشین گذاشتم.
تلفنم را هم داخل مغازه گذاشتم که اگر ردیابی شدم، کسی نتواند ثابت کند با نرگس ارتباط داشته‌ام.
بعد از چند ساعت، به سمت لواسان رفتم و جسد را از دره‌ای به پایین پرت کردم.
بعد از بررسی دقیق گفته‌های متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی، فرزندان مقتول در جایگاه قرار گرفتند وخواستار مجازات قصاص شدند.
وقتی نوبت به متهم رسید، گفت: من عمده‌فروش بودم و مقتول نیز مغازه داشت و از من خرید می‌کرد.
ما با هم مراوده مالی داشتیم تا اینکه سر معمامله‌ای او از من سه چک ضمانت گرفت.
سر این مساله با هم اختلاف داشتیم و او می‌خواست چک‌ها را به اجرا بگذارد.
من هم برای اینکه بتوانم چک‌ها را از او بگیرم چند بار قرار گذاشتم، تا اینکه روز حادثه نرگس سر قرار آمد.
ما با هم جروبحث کردیم.
شال نرگس را دور گردنش پیچیدم و چند ثانیه نگه داشتم.
وقتی بی‌حال شد، او را روی صندلی انداختم و بعد از مغازه خارج شدم.
وقتی برگشتم دیدم مرده است.
جسد را به ماشینم منتقل کردم و شب آن را به دره لواسان بردم و آنجا پرت کردم.
قبل از اینکه جسد را به دره پرت کنم، سه فقره چک‌ام را که دست او بود از جیبش برداشتم و فرار کردم.
متهم ادامه داد: از اولیای دم عذرخواهی می‌کنم و درخواست بخشش دارم.
من اشتباه بزرگی کردم.
متهم در خارج از دادگاه به خبرنگاران گفت: من ۳۷ ساله هستم و فرزند و همسر دارم.
بعد از این حادثه چند روز به شدت حالم بد بود، حتی به همسرم نگفته بودم که چه اتفاقی افتاده است، تا روزی که من را به آگاهی دعوت کردند جلوی در آگاهی به برادرم گفتم چه کرده‌ام و او هم گفت، داخل برو و همه چیز را به افسر پرونده بگو.
من هم واقعیت را گفتم، چون می‌دانم از مجازات نمی‌توانم فرار کنم.