ابنسینا و نسبت دین با عقلانیت عمومی - تسنیم
دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: به باور ابن سینا، در قرآن خبری از توصیف های تنزیهی و انتزاعی نیست، چراکه چنین زبانی برای مردم قابل فهم نیست.قرآن برای مردم عادی نازل شده و باید با معیارهای فهم عمومی تفسیر شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، سیدمحمود یوسفثانی، امروز در همایش «از شفا تا قانون» با اشاره به آثار ابنسینا گفت: ابنسینا معمولاً بهجای واژه «دین»، از اصطلاحاتی چون «شرع»، «شریعت»، «منهاج»، «مذهب» یا «سنت» استفاده میکند و بخش اصلی سخنان من ناظر به الهیات شفا و رساله مهم و کمتر شناختهشده ابنسینا درباره دین است، رسالهای که به مناسبت عید قربان نگاشته شده و از همین رو آن را «ازویه» مینامند، به معنای رسالهای منتسب به عید قربان.
ابنسینا در این رساله، و نیز در آثاری چون نجات و شفا، دین را مجموعهای از معارف و احکام میداند چه فقهی، چه اخلاقی که به زبان پیامبر و برای گروه خاصی از مردم نازل شده است.
در نگاه او، متن مقدس یعنی قرآن، و سنت پیامبر، صورتهایی از این دین را ارائه میدهند.
یوسف ثانی به مسئله بسیار مهمی اشاره دارد که امروزه نیز در علوم انسانی و زبانشناسی دینی محل بحث است: مخاطب دین کیست؟
ابنسینا تصریح میکند که دین و کتاب مقدس خطاب به عموم مردم نازل شده، نه به نخبگان، فلاسفه یا اهل تحلیلهای پیچیده.
بر این اساس، محتوای دین و شیوه بیان آن باید متناسب با درک عمومی باشد.
از این رو در قرآن، برخلاف متون فلسفی، نه با استدلالهای منطقی و قیاسی بلکه با روایت، تمثیل، داستان و زبان احساسی روبهرو هستیم.
مثنوی مولوی نیز که به شدت تحت تأثیر قرآن است، از همین سبک روایی بهره میبرد؛ سبکی که در آن مفاهیم از دل حکایت و گفتگو بیرون میآید، نه با مقدمات برهانی.
این دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ادامه داد: ابنسینا معتقد است که سطح مفاهیم قرآنی نیز با همین منطق تنظیم شده است: قرآن، کتاب فلاسفه نیست.
اگر در قرآن از خداوند با عباراتی چون «یدالله» (دست خدا)، «محبت خدا» یا «انتقام الهی» سخن میرود، باید دانست که این زبان برای درک مردمی طراحی شده که خدا را معمولاً بهصورت تشبیهی میشناسند.
از این رو، قرآن نیز او را در قالب چنین تصاویری معرفی میکند.
به باور ابنسینا، در قرآن خبری از توصیفهای تنزیهی و انتزاعی نیست، چراکه چنین زبانی برای مردم قابل فهم نیست.
وی تأکید کرد: حتی بحثهای مشهور در علم تفسیر درباره معنای مجازی آیات—مانند اینکه «ید» در «یدالله» به معنای قدرت است نه دست جسمانی—نیز در چارچوب همان فرض نادرست است که قرآن را کتابی برای فلاسفه میدانند.
ابنسینا این مسیرها را بیپایه میداند، چراکه اصل را بر این میگذارد که قرآن برای مردم عادی نازل شده است و باید با معیارهای فهم عمومی تفسیر شود.
یوسف ثانی همچنین معتقد است که علم کلام، در زمانه او، نقشی جدلی در دفاع از دین داشته است.
یعنی متکلمان بیشتر از طریق مشهورات و باورهای رایج مردم از دین دفاع میکردند، نه از مسیر عقل محض.
حتی مفاهیم اخلاقی مانند «ظلم بد است» نیز در اینجا نه بهعنوان گزارهای برهانی، بلکه بهعنوان یک باور مشهور تلقی میشود.
وی عنوان کرد که ابنسینا در رساله «اقسام العلوم العقلیه» حتی نامی از علم کلام نمیبرد، چراکه به باور او این دانش نه کاملاً عقلی است و نه برای عموم مردم ضرورتی دارد.
او تلاش میکند تا خود به دفاعی عقلانی از اصول بنیادین دین—یعنی توحید، نبوت و معاد—بپردازد و برای این دفاع، مفاهیم تازه و ویژه خودش را در چارچوب فلسفی طراحی میکند.
بخشهایی از این دفاع در علمالنفس و بخشهایی در الهیات شفا نمود یافتهاند.
یوسفثانی خاطرنشان کرد: سنتی که ابنسینا در فلسفه اسلامی پایه گذاشت، در دورههای بعد، حتی در علم کلام اشعری، معتزلی و شیعی نیز تأثیر گذاشت و این علوم را به سوی نوعی دفاع عقلانی از دین سوق داد.
انتهای پیام/