خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 05 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ظرفیت‌سنجی چین برای حل تنش پاکستان و طالبان

مشرق | بین‌الملل | دوشنبه، 05 خرداد 1404 - 02:18
پاكستان،افغانستان،طالبان،روابط،چين،تنش،حكومت،كشور،حسن،عنوان، ...

به گزارش مشرق،کانال تلگرامی بررسی تحولات افغانستان مطلبی با عنوان ظرفیت‌سنجی چین برای حل تنش پاکستان و طالبان منتشر کرد:
با حاکمیت مجدد طالبان، روابط دیرینۀ پاکستان و طالبان تحت تأثیر عوامل متعدد قرار گرفت و در طول سه و نیم سال گذشته، روابط این دو متحد سابق، به پایین‌ترین سطح خود رسید.
در ماه‌های اخیر، دو کشور گام‌هایی را برای اعتمادسازی دو جانبه برداشته‌اند که می‌تواند به عنوان نشانه‌هایی از بهبود روابط بین دو کشور همسایه تفسیر شود.
پس از آن که در 21 اردیبهشت‌ماه، نشست سه جانبه بین نمایندگان چین، پاکستان و طالبان در کابل برگزار گردید، متعاقبا در روز چهارشنبه هفته گذشته(31 اردیبهشت) نشست سه جانبه در سطح وزرای خارجۀ چین، پاکستان و حکومت طالبان در پکن دایر گردید.
در نشست مشترک بین مولوی امیرخان متقی وزیر خارجۀ حکومت طالبان، اسحق‌دار وزیر خارجۀ پاکستان با حضور و میانجیگری وانگ‌ یی وزیر خارجۀ چین، بر اقداماتی مشترکی توافق صورت گرفته است که می‌توانند روابط بین پاکستان و طالبان را بهبود بخشد.
از سرگیری روابط دیپلماتیک بین پاکستان و حکومت طالبان در سطح تبادل سفرا، اعلام مشارکت چین در پروژۀ راه آهن ترانس-افغان، گسترش کریدور اقتصادی چین- پاکستان به افغانستان، همکاری سه جانبۀ امنیتی، وعدۀ همکاری چین در اعمار زیرساخت‌ها و مطالعات امکان‌سنجی نفت و گاز در افغانستان، از جمله توافقات سه جانبه‌ای‌ هستند که می‌توانند سطح روابط و همکاری‌ها را بین پاکستان و طالبان گسترش دهند و به طور خاص می‌توانند باعث استحکام روابط امنیتی و اقتصادی بین پاکستان و طالبان شود.
نتایج بالقوۀ بهبود روابط پاکستان و طالبان
تلاش‌های اخیر پاکستان و حکومت طالبان با هدف بازسازی اعتماد متقابل بین دو کشور همسایه با میانجی‌گری چین، در ذات خود حایز اهمیت است.
با این وجود، این سئوال مطرح است که این اقدامات دو جانبه، تا چه اندازه تأثیرات و چشم‌انداز مثبت را می‌تواند در پی داشته باشد؟
در پاسخ باید خاطر نشان کرد کشورهایی که مانند پاکستان و افغانستان به صورت طولانی مدت تنش و تیرگی را در روابط دوجانبۀ خود تجربه کرده‌اند، بیش از هر چیزی نیازمند اراده برای اثبات حسن نیت هستند تا بر مبنای آن بتوانند روابط مسالمت‌آمیزی را پی‌ریزی کنند.
با این نگاه، اقدامات و توافقات اخیر پاکستان و طالبان در پکن، می‌تواند به مثابۀ نشانه‌هایی از حسن نیت دو کشور برای عبور از تنش‌های گذشته تلقی شود.
تقویت حسن نیت متقابل و گذار از تنش تاریخی به سوی استقرار اصل حسن همجواری در روابط سیاسی پاکستان و افغانستان، یک تحول حیاتی به حساب می‌آید که در نیم قرن اخیر تقریبا امری دست دست نیافتنی بوده است.
اگر توافقات دو جانبۀ مقامات پاکستان و طالبان در عمل بتواند باعث تجدید نظر اسلام آباد بر روند خروج مهاجران افغانی از پاکستان، افزایش سطح همکاری در تسهیلات ترانزیتی بین افغانستان و پاکستان و کاهش تنش‌های امنیتی در مناطق دو سوی مرز افغانستان و پاکستان شود، این توافقات پتانسیل آن را دارد تا روابط تنش‌آلود پاکستان و طالبان را به تدریج از بحران تاریخی عبور دهد و با تحکیم اعتماد متقابل، اصل حسن همسایگی را بر روابط آیندۀ آنها حاکم سازد.
مرور زمان، به زودی این پتانسیل و انتظارات را در معرض آزمون قرار خواهد داد.
حل تنش‌ بین پاکستان و طالبان نیازمند یک رکن سوم مانند چین است اما این شرط کافی نیست چرا تنش افغانستان و پاکستان ابعاد منطقه‌ای دارد.
عوامل تهدید کنندۀ روابط پاکستان و طالبان
به رغم ابراز حسن نیت پاکستان و طالبان برای بهبود روابط بین دو کشور، به نظر می‌رسد که عوامل اصلی چالش‌ها، همچنان به قوت خود باقی هستند.
بررسی تحولات نیم قرن گذشته بین دو کشور پاکستان و افغانستان ثابت کرده است که بدون مواجهۀ واقع‌بینانه به عوامل تهدید کنندۀ مناسبات بین افغانستان و پاکستان، اقدامات تاکتیکی باعث حل دائمی تنش بین این دو کشور نمی‌شود.
نحوۀ روابط افغانستان با هند و چگونگی واکنش هند به نفوذ پاکستان و چین در افغانستان، منازعۀ مرزی بین افغانستان و پاکستان، نوع بازی پاکستان در ژئوپلیتیک افغانستان در رقابت‌ قدرت‌های بزرگ، سه عامل اساسی تهدید کنندۀ روابط مسالمت‌آمیز و حسن همسایگی بین افغانستان و پاکستان هستند.
این سه عامل بحران هیچ‌گاه در مناسبات و گفتگوهای دیپلماتیک بین افغانستان و پاکستان به گونۀ واقع‌بینانه حل و فصل نشده‌اند.
این سه عامل در تحولات افغانستان و محیط پیرامون آن، نقش به‌هم پیوسته دارند و جدا انگاری آنها، گفتگو و یا فرایند راه حل مناقشه در روابط را با شکست مواجه ساخته است.
به همین دلیل است که میانجیگری یکباره چین در اعادۀ روابط پاکستان و افغانستان پس از گفتگوی وزیر خارجۀ هند با حکومت طالبان، اعلام چین برای امتداد پروژۀ کریدور اقتصادی چین- پاکستان (CPEC) در خاک افغانستان و سرمایه‌گذاری در پروژۀ ترانس- افغان، آیندۀ این پروژه‌ها و آینده روابط افغانستان و طالبان را با ابهام رو برو می‌سازد.
بدون حل بنیادی تنش‌های موجود بین پاکستان و افغانستان، اجرای پروژۀ کریدور اقتصادی چین – پاکستان از حوزۀ جامو و کشمیر تحت منازعۀ هند و پاکستان و همچنین گسترش این پروژه در خاک افغانستان را با تردید جدی مواجه می‌سازد.
همانگونه که منازعات بلند مدت بین پاکستان و افغانستان، تاکنون باعث عدم اجرای کلان پروژه‌های منطقه‌ای بین کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی از مسیر افغانستان شده است.
از سوی دیگر، بدون تغییر رویکرد پاکستان نسبت به افغانستان، حکومت طالبان ممکن است نیروهای مخالف پاکستان مانند تحریک طالبان پاکستان (TTP) را به عنوان یک نیروی بازدارنده در قبال پاکستان حفظ کند.
این سیاست، متقابلا پاکستان را برای سیاست مشابه ترغیب می‌کند، چنانچه بر اساس قراین، حکومت پاکستان روابط خود را با دولت جدید ترامپ با کارت مبارزه با داعش خراسان (ISKP) آغاز کرده است در حالی که حکومت طالبان مدعی لانه‌گزینی داعش خراسان در بلوچستان پاکستان است.
برای حل تنش‌های بین پاکستان و حکومت طالبان در حال حاضر و به طور کلان برای حذف عوامل تنش‌زا در روابط پاکستان و افغانستان، حضور یک رکن سوم، ضروری اساسی است تا به عنوان میانجی، مصالحه و حل تنش را به پیش ببرد.
در فرجام مصالحه نیز نقش یک رکن دیگر به عنوان ناظر و تضمین کنندۀ تطبیق توافقات الزامی است.
تحلیل ابعاد جدال و تنش بین پاکستان و طالبان و وضعیت محیط پیرامون آن در منطقه نشان می‌دهد که چین به تنهایی نمی‌تواند نقش میانجی را در حل چالش‌های بین پاکستان و طالبان ایفا کند.
زیرا چالش بین افغانستان و پاکستان موضوعی گسترش یافته است و باید آن را به عنوان بخشی از چالش‌ منطقه در نظر گرفت.
از سوی دیگر، تطبیق طرح‌های کلان منطقه‌ای مانند کریدور اقتصادی چین – پاکستان (CPEC) و ترانس- افغان با هدف تغییر روابط از امنیت محوری به اقتصاد محوری، بدون اجماع نظر و همسویی دو قدرت رقیب منطقه یعنی چین و هند، غیر محتمل به نظر می‌رسد.
در چنین وضعیتی، سیاست اقتصاد محور در سیاست خارجی افغانستان نیز با بن‌بست‌های ناخواسته مواجه خواهد شد.
از این رو، بایسته آن است که از تلاش‌های مقدماتی چین در اعادۀ روابط و کاهش تنش بین پاکستان و طالبان استفادۀ بهینه شود و در مراحل بعدی این روند، میانجیگری و ضمانت برای حل تنش بین دو کشور از ایفای نقش یک کشور واحد خارج و تبدیل به یک فرمت منطقه‌ای شود.
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.