طلاق؛ فرجام ازدواج اجباری با مرد متاهل معتاد
بهاره بعد از 10 سال زندگی مشترک قصد طلاق دارد. او تنها به دادگاه مراجعه کرده است.

بهاره بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک قصد طلاق دارد.
او تنها به دادگاه مراجعه کرده است.
کد خبر: 715217 | ۱۴۰۴/۰۳/۰۴ ۱۷:۲۲:۰۷
بهاره بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک قصد طلاق دارد.
او تنها به دادگاه مراجعه کرده است.
بهاره برای اعتمادآنلاین از زندگیاش می گوید.
*بچه داری؟
بله، یک دختر دارم.
*چطور با شوهرت آشنا شدی؟
پدرم معتاد بود.
شوهرم هم دوست پدرم بود.
آنها آمدند خانه ما و پدرم به من گفت پاشو با رضا برو!
من ۱۴ ساله بودم.
اصلاً نفهمیدم ماجرا چه شد.
*عقد کردی؟
بله، عقد محضری کردیم.
*علاقهای به شوهرت داشتی؟
نه، او معتاد بود.
من چه علاقهای میتوانم به یک معتاد داشته باشم.
اختلاف هم داشتیم.
*شوهرت چند سالش بود؟
ما تقریبا ۲۰ سال اختلاف سنی داشتیم.
او چند سالی از پدرم کوچکتر بود.
خودش زن و بچه داشت که من را عقد کرد.
*چطور شد تصمیم گرفتی طلاق بگیری؟
چند سال بود با شوهرم زندگی نمیکردم.
من و دخترم را ترک کرده بود.
من هم با کارگری زندگی میگذارندم تا اینکه یک روز آمد و خواست کاری که پدرم با من کرده بود با دخترم بکند که من اجازه ندادم.
*چه کردی؟
از خانه فرار کردیم.
بعد هم یک روز رفتم وسایل را جمع کردم و رفتم حاشیه تهران دیدم.
چارهای ندارم بجز اینکه طلاق بگیرم.
*شوهرت خبر دارد؟
من از مکان او خبر ندارم.
نمیدانم کجا زندگی میکند.
برای همین هم آدرس ندادم.
*دخترت چه میکند؟
خدا را شکر دختر عاقلی است.
درس میخواند.
من گفتهام تا زمانی که درس بخواند، حمایتش میکنم.
*خانوادهای داری که تو را حمایت کنند؟
پدرم که من را به زور شوهر داد.
برادر هم که ندارم.
اگر خانواده درستی داشتم که این اتفاقها برایم نمیافتاد.
ارتباطم را با همه اعضای خانوادهام قطع کردهام.