ولنتاین میگیریم ولی سوم خرداد را فراموش میکنیم! - تسنیم
رسوم غربی با تبلیغات رسانه ای به بخشی از تقویم فرهنگی برخی ایرانیان اضافه شده؛ اما گرامی داشت سالروز آزادسازی خرمشهر به مراسمی گذرا محدود شده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، شهرام محمدی، استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی و امور رسانه، در یادداشت اختصاصی با عنوان «ولنتاین، روز جهانی پسر، سوم خرداد» که در اختیار تسنیم قرار داده، به بررسی سه مناسبت«ولنتاین»، «روز جهانی پسر» و «سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر» پرداخته است.
وی در این یادداشت با مقایسه این مناسبتها، سؤالی اساسی را مطرح میکند که چرا مناسبتهای وارداتی و مصرفگرای غربی در فرهنگ ایران نهادینه میشوند، در حالی که مناسبتهای ملی و مذهبیِ دارای اصالت تاریخی و ارزشهای حماسی، جایگاه واقعی خود را در فرهنگ عمومی ندارند؟
متن یادداشت به این شرح است:
"ولنتاین؛ یک جشنواره سالانه است که در 14 فوریه (25 یا 26 بهمن در تقویم شمسی) در برخی از کشورهای جهان گرامی داشته میشود.
این روز بهعنوان نماد عشق، محبت و روابط عاطفی شناخته میشود.
ریشههای این روز به سنت ولنتاین، یک کشیش مسیحی در روم باستان برمیگردد که بر اساس افسانهها، بهدلیل انجام ازدواجهای مخفیانه برای سربازان رومی (که امپراتور ازدواج آنها را ممنوع کرده بود) اعدام شد.
برخی نیز آن را مرتبط با جشنوارههای رومی مانند لوپرکالیا میدانند که در بهمنماه برگزار میشد.
در این روز که صرفاً بر اساس افسانهها شکل گرفته، هدیهدادن بهویژه هدیههای عاشقانه، ارسال پیامهای عاشقانه یا دوستانه، شام رمانتیک و برنامهریزی برای یک وعده غذایی ویژه با دوستان و جشنها و مهمانیهای خاص بهعنوان رسوم در حال نهادینهشدن است.
در ایران نیز برخی زوجها این روز را جشن میگیرند و متأسفانه هزینههای سنگینی بر خانوادهها تحمیل میشود؛ بهویژه با گسترش فضای مجازی دامنه آن گستردهتر هم شده است.
روز جهانی پسر هم همنین است؛ همین چند روز پیش در 16 مه (26 اردیبهشت) فضای مجازی در ایران پر بود از تبریک پدران و مادران به فرزندان پسر خود و دادن هدیه و شاید هزینههای سنگین دیگری که گاه دیده نمیشود اما، بر خانوادهها تحمیل میشود.
این در حالی است که این روز در سال 2018 توسط دکتر جروم تیلوکسیگ از ترینیداد و توباگو با هدف توجه به چالشهای خاص پسران، بهبود سلامت روانی و جسمی آنها، و ترویج برابری جنسیتی پایهگذاری شد و این رویداد هنوز بهطور رسمی توسط سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته نشده است!
در ادامه این روند، روز جهانی دختر نیز در 11 اکتبر (19 مهر) جشن گرفته میشود!
از سویی سوم خرداد؛ روزی است که در تقویم ما به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در جنگ ایران و عراق بهعنوان "روز مقاومت، ایثار و پیروزی" نامگذاری شده است.
این روز یکی از روزهای مهم در تاریخ ایران است.
در 3 خرداد 1361 جوانان و رزمندگان ایرانی با دستان تقریباً خالی و پس از 34 روز نبرد سنگین در عملیات بیتالمقدس، شهر خرمشهر را از اشغال نیروهای عراقی آزاد کردند.
این رویداد یکی از نقاط عطف جنگ ایران و عراق بود و روحیه ملی ایرانیان را تقویت کرد.
هر ساله این روز با رژه نظامی، برنامههای فرهنگی و سخنرانیها گرامی داشته میشود.
اما، سؤال اصلی این است چرا و چگونه آنچه در فرهنگ غرب بهصورت افسانه و یا با تکیه بر عواطف انسانی، محملی بر سودجویی صِرف و مصرفی بارآوردن جوامع تحمیل میشود، چنین در فرهنگ ما ریشه میدواند بهگونهای که در سالهای اخیر حتی شاهد حضور خانوادهها در بازار برای خرید شب کریسمس هم هستیم؛ اما آنچه در فرهنگ و تاریخ ملی و دینی ما واقعیت عینی داشته و دارد و برای بسیاری از کشورها، ملتها و فرهنگهای دیگر تحقق آن بهعنوان آرزوست، در فرهنگ عمومی ما نمود گسترده و قابلتوجهی ندارد و صرفاً با اجرای برنامههای در چارچوب رسمی خاتمه مییابد؟
مگر نه این است که نسل جدید ما باید بر اساس ارزشهایی رشد پیدا کنند تا بتوانند ایران قوی را رقم بزنند؟
آیا مسئولان فرهنگی به این نکته توجه دارند؟
آیا ما مناسبتها و خاطرات تاریخی، ملی و دینی کمی برای شاد بودن، جشن گرفتن، بزرگداشتن پسران، دختران، زوجهای جوان و خانواده داریم؟
چند درصد از نسل جدید، نوجوان و جوان، با واقعیتهای ایران دهه 1360 و نامآوریها و دلاورمردیهای آن دوران بهصورت معنیدار آشنایی دارند تا بتوانند در الگوگیری آنها را در اولویت اصلی خود قرار دهند؟
نگاهی به تاریخ مملو از حماسه ایران (علاوه بر افسانههایی که داشتهایم) و پخش سریالهای متعدد از افسانههای کشورهایی نظیر کرهجنوبی و ...، بیتوجهی برنامهریزان فرهنگی به داشتههای غنی فرهنگی و حماسی برای قرار گرفتن در صدر سوژههای فیلم، سریال، سینما و جشنهای عمومی را به تصویر میکشد و نسل جدید نیز ظاهراً چارهای ندارد تا اوقات فراغت خود را صرفاً با برنامههای لمپنی نظیر جوکر و مسابقات متعدد بیهدف در تلویزیون و یا شبکههای نمایش خانگی پر کرده و یا از آنها الگو بگیرد و یا شوربختانه الگوهای خود را در خارج از مرزهای میهن جستجو کند.
انتهای پیام/