در ستایش فیلم جدید برادران داردن؛ ترک جشنواره کن با یک جایزه دیگر
منتقدان یک صدا باور دارند «خانه مادر جوان» تحسینشدهترین فیلم برادران داردن در بیش از یک دهه است.

به گزارش خبرگزاری مهر، «خانه مادران جوان» که عصر جمعه در جشنواره کن و در بخش رقابتی اصلی به نمایش درآمد و نهمین حضور برادران داردن در بخش مسابقه کن را رقم زد، ثابت کرد داردنها تقریباً هرگز کن را دست خالی ترک نمیکنند.
این فیلم شب پیش جایزه بهترین فیلمنامه را از هفتاد و هشتمین دوره جشنواره کن دریافت کرد.
در جشنواره کن با پخش تیتراژ فیلم، تشویقهای گرم و پرشور در سالن موج میزد و داردنها همبازیهای خود را در آغوش گرفتند.
بازیگران جوان اشکهایشان را پاک میکردند.
لاروئل که در فیلم نقش پرلا را بازی میکند، آشکارا از شدت احساسات میلرزید.
لوک بسون کارگردان فرانسوی و لوکاس دونت فیلمساز بلژیکی سازنده «نزدیکتر» از حاضران مراسم افتتاحیه این فیلم بودند.
در حالی که منتقدان در سالهای اخیر کمتر به سبک ناتورالیستی خاص داردنها روی خوش نشان دادهاند، این ۲ برادر بلژیکی همچنان به تولید درامهای اجتماعی- رئالیستی که با دوربینهای دستی فیلمبرداری شدهاند، ادامه میدهند.
تحسینشدهترین فیلم آنها «دو روز، یک شب» در سال ۲۰۱۴ بود.
داردنها ۲ بار با نخل طلا به خانه رفتهاند: یک بار برای فیلم «رزتا» در سال ۱۹۹۹ و بار دیگر برای «کودک» در سال ۲۰۰۵.
دیگر جوایز جشنوارهای آنها شامل جایزه بهترین کارگردانی برای «احمد جوان» در سال ۲۰۱۹، جایزه بزرگ هیئت داوران برای «بچهای با دوچرخه» در سال ۲۰۱۱، جایزه بهترین فیلمنامه برای «سکوت لورنا» در سال ۲۰۰۸ و جایزه ویژهای به افتخار هفتاد و پنجمین سالگرد کن برای «توری و لوکیتا» در سال ۲۰۲۲ است.
هیچ کارگردانی تاکنون ۳ بار جایزه نخل طلا را به خانه نبرده است.
منتقدها چه نوشتند؟
جوردن روئیمی از ورلد آف ریل درباره فیلم نوشته است: ژان پیر و لوک داردن در «خانه مادر جوان» به زمین آشنای خود بازگشتهاند؛ فیلمی بیسروصدا و پرقدرت که در آن، نویسندگان بلژیکی بار دیگر کاری را که در آن بهترین هستند، انجام میدهند؛ مشاهده زندگی در حاشیهها با صداقت و دقت احساسی که کمتر کسی میتواند با آن برابری کند.
این ۲ برادر پس از ساخت تعدادی فیلم آشکارا ملودرام، که چندان به ذائقه منتقدان خوش نیامد اما عمیقا درگیر کننده بودند، با «خانه مادر جوان» بازگشتی به گذشته کردهاند؛ ساده، عمیقاً انسانی و بیشک داردنی.
داستان این فیلم به مجموعهای از شخصیتها میپردازد، که در یک خانه دولتی برای مادران نوجوان در لیژ گرد آمدهاند.
زنان جوانی که با بارداری، مادر شدن در سن کم، اعتیاد، طرد شدن و بار دردناک آسیبهای نسلی روبهرو هستند، اینجا در کنار هم زندگی میکنند.
داردنها داستان این زنان را با سکون و همدلی معمول مستندگونهشان ارائه میکنند اما چنان که هر فریم درخواست دارد تا درک شود، نه ترحم.
پرلا (لوسی لاروئل)، که از قبل مادر نوئه نوزاد است و سعی میکند رابطهاش را با پدر غایب نوزاد به سرو سامان برساند، جسیکا (بابت وربیک) که با خاطره رها شدن حل نشدهاش در دوران کودکی زندگی میکند، جولیا (السا هوبن) معتادی در حال ترک که مادر بودن و عشق الهامبخش او شده و آریان (با بازی فوقالعاده جاناینا هالوی فوکان) که تنها ۱۵ سال دارد و مصمم است دخترش را به مادرش بسپارد ...
هر یک از این زنان سعی دارد تا چرخه قدیمی را بشکند و از آن بیرون بیاید.
داردنها گاه به آرامی، گاه به شکلی دلخراش، بین مادران و دختران، گذشته و حال، در حال بررسی چیزهای مشابه هستند و البته نوزادان هم همه جا هستند.
آنها نمادهای کوچک و شکنندهای از امید و تکرارند.
لبخند لیلی کوچولو حسابی جدی است و در لحظهای از راه میرسد که تنش عاطفی به آرامی منفجر میشود.
همه اینها در صحنه پایانی و نمایش «وداع» آپولینر به نتیجه میرسد تا یکی از تأثیرگذارترین پایانهای داردنها در سالهای اخیر رقم بخورد.
یک شعر ساده، یک نوزاد در آغوش، و انتخابهای غیرممکن زنان جوانی که سعی در انتخاب عشق، بقا یا هر ۲ دارند.
اسکات راکسبورو منتقد هالیوود ریپورتر، از «خانه مادر جوان» به عنوان نمونه دیگری از رئالیسم اجتماعی بلژیکی از داردنها یاد کرده و نوشته است: این فیلم، در حالی که تمام رئالیسم خامی را که داردنها به آن معروف هستند، در خود جای داده، به شکل غیرمعمولی گرم و خوشبینانه نیز است و صحنههایی داشت که تماشاگران کن در مسیر خروج از سالن لبخند بر لب داشتند.
پیتر بردشاو منتقد معروف گاردین ۵ ستاره به فیلم داده و فیلم را بازگشتی برجسته به فرم برادران داردن خوانده است.
وی نوشته است: ملایمت، دلسوزی و عشق، نکات کلیدی این فیلم جدید و بیسروصدا و برجسته از برادران داردن است که به نظر من پس از ملودرامهای خستهکننده اخیرشان، بازگشتی به فرم ایدهآل آنهاست.
در اینجا سادگی و وضوحی وجود دارد که وقار و هوش را بین همه افراد روی پرده، در هر صحنه و با تصویر کردن هر شخصیت، بدون هیچ گونه اغراق و پیرایشی تقسیم میکند.
وی افزود: داردنها دوباره استاندارد طلایی خود را برای سینمای واقعگرای اجتماعی در کن تثبیت کردهاند و یک سوال اساسی طرح میکنند: با توجه به اینکه تصمیم گرفتهاید سقط جنین نکنید، آیا سپردن نوزادتان به فرزندخواندگی مسئولانهتر، عاشقانهتر و در واقع قهرمانانهتر است؟
یا اینکه این یک شکست وجودی اراده و شجاعت است که موجب میشود بازار خریداران طبقه متوسط برای پذیرش فرزندخوانده ادامه یابد؟
البته هیچ پاسخی برای این سوال وجود ندارد، اما در اینجا ایمان به آیندهای بهتر وجود دارد و صحنه پایانی، شامل شعر «وداع» اثر آپولینر، بسیار تأثیرگذار است.
پیتر دبروژ منتقد ورایتی هم نوشته برادران داردن تمرکز وسیعتری را برای انسانیترین درام خود در بیش از یک دهه اتخاذ کردهاند.
وی نوشته است: داردنها پیش از پرداختن به داستانهایی با تمرکز بر عدالت اجتماعی برگرفته از واقعیت، مستندهای کوتاهی ساختند که در پروژههای مسکن طبقه کارگر اتفاق میافتاد.
آنها همان رویکرد غوطهور و مشاهدهای را با خود به فیلمهای بلند داستانی شان آوردند که با فیلمبرداری روی دست با برداشتهای طولانی، مکانهای خشن خیابانی و انتخاب بازیگران غیرحرفهای به امضای آنها بدل شده است.
وی در ادامه افزوده است: «مادران جوان» متقاعدکنندهترین فیلم این ۲ نفر تاکنون است که عمدتاً به دلیل شیوهای است که از تمرکز روی یک یا دو شخصیت در بحران، به یک فرم کرال آزاد گسترش داده شده است ...
«مادران جوان» که عمیقاً تأثیرگذار است، بهترین فیلم این ۲ برادر در بیش از یک دهه اخیر است، زیرا آنها سعی کردند ستارههای سینما، سیسیل دو فرانس و ماریون کوتیار، را در دنیای خود خلق کنند.