بازی شاهین و کبوتر در مذاکرات مسقط/ نه جنگطلب، نه تسلیمشونده
ایالات متحده به دنبال این است که ایران را به پذیرش نقش کبوتر یا تسلیم در برابر خواستهها، وادار کند.

سرویس سیاست مشرق - رفتار آمریکا در قبال ایران را از منظر واقعگرایی تهاجمی میتوان تلاشی برای حفظ هژمونی جهانی از طریق مهار قدرتهای منطقهای تفسیر کرد.
این نظریه توضیح میدهد چرا آمریکا حتی پس از توافق برجام نیز به فشارهای خود ادامه داد.
با این حال، برآورد دقیق وضعیت موجود نشان میدهد که آمریکا در حال اجرای استراتژی Hawk-Dove (بازی شاهین-کبوتر) است؛ به این معنا که با نمایش رفتار تهاجمی سعی در وادار کردن ایران به پذیرش شرایط یکطرفه دارد.
بازی شاهین-کبوتر یکی از مدلهای معروف در نظریه بازیهاست که به بررسی رفتارهای رقابتی و استراتژیهای مختلف در تعارضها میپردازد.
این بازی معمولاً برای تحلیل رفتارهای جانوران در رقابت بر سر منابع (مانند غذا، قلمرو یا جفت) استفاده میشود، اما در علوم اجتماعی و اقتصاد نیز کاربرد دارد.
بازی شاهین-کبوتر در سالهای اخیر کاربرد زیادی در عرصه تعاملات سیاسی در حوزه روابط بینالملل پیدا کرده است؛ زیرا اساساً یک مدل ریاضیاتی است که تعاملات استراتژیک بین دو بازیگر را در شرایط تضاد منافع تحلیل میکند.
ساختار بازی
در شاهین-کبوتر، دو بازیگر با استراتژیهای متفاوت وجود دارند:
۱.
شاهین (Hawk): فردی که بهصورت تهاجمی و بدون پرهیز رفتار میکند و تا حدامکان برای دفاع از منابع یا بهدست آوردن آنها مبارزه میکند.
۲.
کبوتر (Dove): فردی که بهصورت صلحطلبانه رفتار میکند و در صورت مواجهه با تهدید، از منبع صرفنظر میکند و از درگیری جلوگیری میکند.
هدف هر بازیکن در این بازی، بیشینه کردن سود (بهعنوان مثال، دسترسی به منابع غذایی، زوجگیری و غیره) است.
با این حال، در تقابل و رویارویی طرفین ممکن است سه حالت پیش آید:
۱.
شاهین در برابر شاهین: اگر دو شاهین با هم رقابت کنند، هر دو درگیر مبارزه میشوند و هزینهای را متحمل میشوند.
بنابراین، احتمال آنکه هرکدام بهطور متوسط به منابع ارزشمند دست یابند وجود دارد.
البته هر دو نیز همزمان ناگزیرند هزینههای درگیری را بپردازند.
۲.
شاهین در برابر کبوتر: اگر یک شاهین با یک کبوتر روبهرو شود، شاهین بهراحتی منبع را تصاحب میکند و کبوتر هیچ چیزی بهدست نمیآورد.
۳.
کبوتر در برابر کبوتر: اگر دو کبوتر با هم رقابت کنند، هیچکدام تلاشی برای مبارزه نمیکنند و منبع را بهطور مساوی از طریق مذاکره میان خود تقسیم میکنند.
بر این اساس، اگر هزینه درگیری بیشتر از ارزش منبع باشد، استراتژی شاهین بهصرفه نیست، اما اگر هزینه درگیری پایین باشد، آنگاه مبارزه برای تصاحب منبع ارزشمند، بهصرفه خواهد بود.
این بازی نشان میدهد که چرا در طبیعت هم پرخاشگری و هم رفتارهای صلحآمیز بسته به هزینهها و فواید رقابت وجود دارد.
الگوریتم بازی شاهین - کبوتر
مثال سیاسی
یکی از مثالهای واضح در خصوص بازی شاهین-کبوتر، رقابت بر سر منابع استراتژیک (مانند نفت یا گاز) است.
بر فرض دو کشور (کشور الف و کشور ب) بر سر کنترل یک منبع انرژی (مثلاً یک میدان گازی مشترک در مرزهایشان) درگیر هستند.
هرکدام میتوانند یکی از دو استراتژی را انتخاب کنند:
شاهین: اقدام تهاجمی (مثل تحریم، تهدید نظامی، یا اشغال منابع).
کبوتر: مذاکره صلحآمیز یا پذیرش تقسیم منابع.
در چنین شرایطی سه سناریو میتواند پدید آید:
۱.
هر دو شاهین شوند (تهاجم متقابل):
به عنوان مثال کشور الف نیروهای نظامی به منطقه میفرستد و کشور ب پاسخ نظامی میدهد.
نتیجه : جنگ تمامعیار با هزینههای سنگین برای هر دو طرف.
در چنین جنگی، حتی اگر یکی برنده شود، باز هم متحمل هزینههای زیادی خواهد شد.
۲.
یکی شاهین، دیگری کبوتر شود:
به عنوان مثال کشور الف به میدان گاز حمله میکند و کشور ب عقبنشینی میکند.
نتیجه: کشور الف برنده میشود و منابع را تصاحب میکند، اما کشور ب اعتبار خود را از دست میدهد (مثل اشغال کویت توسط عراق در ۱۹۹۰).
۳.
هر دو کبوتر شوند (مذاکره):
در این صورت دو کشور توافق میکنند که منابع را تقسیم کنند (مثل قراردادهای تقسیم منابع مشترک).
نتیجه: سود کمتر، اما پایدار برای هرکدام.
با توجه به مباحث فوق اگر هزینه جنگ بسیار بالا باشد (مثلاً تحریمهای بینالمللی یا خطر فروپاشی اقتصادی)، دو کشور ترجیح میدهند بهجای جنگ، مذاکره کنند که این همان برقراری تعادل کبوتر-کبوتر است؛ اما اگر یکی از طرفین فکر کند طرف مقابل ضعیف است، مثلاً کشور الف فکر میکند کشور ب از درگیری میترسد، ممکن است استراتژی شاهین را انتخاب کند تا سود کامل را بهدست آورد.
بازی شاهین - کبوتر نشان میدهد که سیاستمداران بین جنگ و صلح، بر اساس هزینهها و منافع تصمیم میگیرند.
اگر هزینه درگیری بالا باشد، تعادل به سمت مذاکره میرود؛ اما اگر یکی از طرفین احساس ضعف طرف مقابل را بکند، ممکن است به تهاجم روی آورد.
این بازی بهخوبی توضیح میدهد که چرا در روابط بینالملل، همکاری و درگیری همزمان وجود دارد.
تحلیل مذاکرات ایران و آمریکا
کاربرد بازی شاهین - کبوتر در روابط ایران و آمریکا، بهخصوص مذاکرات میان دو کشور را میتوان به شرح زیر توضیح داد:
هاوک (شاهین): نماد سیاست تهاجمی و خطرپذیر (نمایش قدرت نظامی، تحریمهای حداکثری)
داو (کبوتر): نماد سیاست محافظهکارانه و اجتناب از خطر (مذاکره، انعطاف دیپلماتیک)
بر این اساس، تحلیل الگوی رفتاری آمریکا حاوی نکات جالبتوجهی است؛ زیرا استراتژی غالب این کشور ترکیبی از رفتار شاهین در سطح عملیاتی (تحریمها، فشار نظامی) با ظاهر کبوتر در سطح گفتمانی (ابراز تمایل به مذاکره) است.
آمریکا چه اهدافی را در استراتژی دوگانه دنبال میکند؟
ایالات متحده به دنبال این است که ایران را به پذیرش نقش کبوتر یا تسلیم در برابر خواستهها، وادار کند.
همچنین هزینههای مقاومت برای مردم ایران یا عدم گزینش نقش شاهین از سوی ایران را افزایش دهد.
علاوه بر این موارد، ایجاد دوگانگی در تصمیمگیری بین نهادهای حاکمیتی نیز از جمله پلنهای روز میز آمریکا است که آن را به شدت دنبال میکند.
با توجه به موارد فوق، پیامدهای خطرناک تله بازی شاهین-کبوتر برای ایران به شرح زیر است:
سناریوی محتمل در صورت رفتار داوگونه:
ابتدا توان بازدارندگی به تدریج تضعیف میشود و یکی از نتایج آن هم از دست دادن اهرمهای چانهزنی در مذاکرات است که در نهایت به افزایش جسارت طرف مقابل منتهی میشود.
سناریوی محتمل در صورت رفتار هاوکگونه:
در این سناریو، خطر درگیری نظامی به شدت محدود میشود و از سوی دیگر، تحریمها تشدید میشود.
از طرهی فشار بینالمللی نیز فعال میشود.
راهکارهای هوشمندانه برای خروج از تله
برای آنکه ایران بتواند بهطور هوشمندانه از تله بازی «شاهین – کبوتر» خارج شود، نیاز است که بهصورت همزمان دو استراتژی مکمل را دنبال کند.
استراتژی اول با عنوان «شاهین عاقل» شناخته میشود.
در این رویکرد، ایران باید توان بازدارندگی خود، چه در زمینه موشکی و چه در حوزه نفوذ منطقهای، حفظ کند.
همزمان، باید در برابر تحریکات طرف مقابل پاسخهایی حسابشده، دقیق و متناسب ارائه دهد و از اهرمهای فشار نیز بهصورت هدفمند استفاده کند؛ نه کورکورانه، بلکه با در نظر گرفتن پیامدها و نتایج مورد انتظار.
اگر این استراتژی وارد فاز عملیاتی شود، میتوان پس از هرگونه اظهارنظر تهدیدآمیز از سوی مقامات آمریکایی، اقدام به آزمایش موشکهای بالستیک کرد و همزمان، فعالیتهای هستهای را در مسیر پیشرفت مذاکرات، بهصورت مدیریتشده، افزایش داد.
هدف از این اقدامات این است که طرف مقابل احساس کند با بازیگری حسابگر و جدی طرف است، نه با واکنشی هیجانی یا منفعل.
در کنار آن، استراتژی دوم با عنوان «کبوتر مسلح» مطرح میشود.
در این مسیر، ایران آمادگی خود را برای مذاکره اعلام میکند و چهرهای صلحطلب و منعطف از خود نشان میدهد؛ اما در پشت این ظاهر دیپلماتیک، بهطور پیوسته در حال تقویت توان دفاعی و نظامی خود باقی میماند.
به عبارتی، ظاهر نرم کبوتر حفظ میشود، ولی در ذات، ویژگیهای بازدارنده شاهین فراموش نمیشود.
ترکیب این دو استراتژی مزایای قابل توجهی دارد.
ریسک درگیری نظامی بهشکل معناداری کاهش مییابد، چرا که دشمن در عین دیدن آمادگی برای تعامل، تهدید قدرت سخت را هم احساس میکند.
در عین حال، اهرمهای چانهزنی در مذاکرات حفظ میشود و از افتادن در دام انفعال استراتژیک جلوگیری خواهد شد.
این یعنی ایران نه قربانی بازی قدرت دیگران میشود، نه بیعمل، و نه بیدلیل تنشزا.
پیشنهادها و توصیههای ابتکاری و راهبرد
بر اساس این رویکرد، مدلی که برای ایران پیشنهاد شده «تعادل پویای بازدارنده» نام دارد.
این مدل شامل سه راهبرد ترکیبی است: بازدارندگی، دیپلماسی و اقتصاد.
در حوزه بازدارندگی، اقدام مشخص، توسعه موشکهای هایپرسونیک است.
این فناوری پیشرفته باعث میشود هزینه هرگونه حمله احتمالی برای آمریکا بالا برود.
در واقع، توان نظامی ایران با تکیه بر این نوع موشکها به سطحی از بازدارندگی میرسد که دشمنان را در برابر حمله احتمالی مردد و محتاط میسازد.
در بخش دیپلماسی، پیشنهاد شده که ایران با چین و روسیه ائتلاف ضدتحریم تشکیل دهد.
این ائتلاف میتواند اثر تحریمهای یکجانبه آمریکا را کاهش دهد.
همکاریهای راهبردی در زمینههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی با این دو قدرت جهانی، جایگاه ایران را در نظام بینالملل تقویت کرده و به خنثیسازی فشارهای خارجی کمک میکند.
از نظر اقتصادی، راهاندازی یک مکانیسم مبادلات غیردلاری مد نظر است.
با این کار، ایران میتواند وابستگی خود را به دلار کاهش دهد و از ارزهای دیگر در مبادلات بینالمللی استفاده کند.
نتیجه این رویکرد، کاهش فشارهای ناشی از تحریمهای مالی و بانکی و افزایش مقاومت اقتصاد کشور خواهد بود.
در نهایت، در حوزه رسانهای، افشای اسناد مربوط به نقض تعهدات آمریکا به عنوان یک اقدام کلیدی مطرح شده است.
این اقدام نه تنها میتواند روایت غالب در سطح بینالمللی را تغییر دهد، بلکه افکار عمومی جهانی را نسبت به سیاستهای آمریکا آگاه میسازد.
از این طریق، ایران میتواند حمایت بینالمللی بیشتری جذب کرده و فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه خود را کاهش دهد.
این چهار مؤلفه در کنار هم، به ایران کمک میکنند تا در برابر فشارهای خارجی مقاومت کند و جایگاه خود را در عرصه بینالمللی تقویت نماید.
همکاریهای دیپلماتیک و اقتصادی با چین و روسیه و تقویت توان نظامی و رسانهای، استراتژی جامع ایران در مقابله با تحریمها و فشارهای آمریکا است.
در کنار اجرای راهبردهای پیش گفته، توجه به هشدارهای حیاتی ذیل از اهمیتی راهبردی برخوردار است: نخست، پرهیز از هرگونه واکنش احساسی فاقد ارزیابی دقیق هزینه-فایده که میتواند به تشدید چرخه تنشها بینجامد.
دوم، اجتناب از تثبیت الگوی رفتاری یکسویه (اعم از تهاجم محض یا انفعال کامل) که موجب کاهش مانورپذیری دیپلماتیک میشود.
سوم، پایبندی به اصل «امتناع از تفکیک اهرمهای راهبردی پیش از حصول تضمینهای بینالمللی قابل اعتبارسنجی و نظارت پذیری».
اتخاذ این چارچوب هوشمندانه نهتنها مسیر خروج از بنبست بازی شاهین-کبوتر را هموار میسازد، بلکه با تقویت جایگاه چانهزنی ایران در عرصه بینالمللی، امکان تبدیل تهدیدها به فرصتهای راهبردی را فراهم میآورد.
تحقق این مهم مستلزم هماهنگی تمامسویه نهادهای سیاستگذار، انسجام درونی در سطح تصمیمگیریهای کلان، و بهکارگیری ظرفیتهای چندبعدی قدرت ملی در سطوح سختافزاری و نرمافزاری میباشد.