5 درصد اقتصاد ایران را اقتصاد دیجیتال تشکیل میدهد - تسنیم
معاون برنامه ریزی اقتصاد دیجیتال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: حدود 4 و 9 دهم درصد از اقتصادمان را اقتصاد دیجیتال تشکیل می دهد و قرار است در برنامه هفتم، این رقم با افزایش بیش از دو برابری به 10 درصد اقتصاد ملی برسد.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، احسان چیت ساز معاون سیاستگذاری و برنامه ریزی توسعه فاوا و اقتصاد دیجیتال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با حضور در برنامه صف اول، اقدامات و برنامه های فناوری اطلاعات و اقتصاد دیجیتال در دولت چهاردهم را تشریح کرد و به پرسش ها در این باره پاسخ داد.
متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
در دنیای امروز دیگر اقتصاد دیجیتال یک فرصت محسوب نمیشود دیگر شده یک الزام، با توجه به این شرایط که داریم پشت سر میگذاریم و طبیعتا کشورهایی که فاقد نقشه راه دقیق در این حوزه هستند، میشود بگوییم خیلی راحت در آن گرداب وابستگی فناوری گیر میکنند، شما بعنوان معاونت برنامه ریزی، بعنوان یکی از معاونتهای اصلی وزارت ارتباطات در ابتدای بحث برای مقدمه یک تصویری از اقتصاد دیجیتال در دنیا به ما بگویید، الان اقتصاد دیجیتال چقدر سهم دارد در جی دی پی کشورها، کشور ما در چه شرایطی است؟
کجا ایستادیم؟
کجاها نقص داریم، خلاء داریم و باید جبران کنیم؟
سوال دقیقی است، واقعیت این است که اقتصاد دیجیتال به بخشی از اقتصاد گفته میشود که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم غالبا توسط فناوریهای دیجیتال عملا به ارزش افزوده اقتصاد اضافه میکند در حقیقت این مفهوم در برگیرنده هسته اقتصاد دیجیتال است که برمی گردد به آن زیرساختهای ارتباطی و کاربران حوزه ارتباطی، یک لایه دوم دارد این لایه دوم بیشتر روی پلتفرمهای دیجیتال است و لایه سوم بیشتر تمرکزش روی نفوذ دیجیتال به صنایع سنتی کشورها است.
در حقیقت در این سه تا لایه اقتصاد دیجیتال شکل پیدا میکند اگر بخواهیم در یک مفهوم عام درمورد اقتصاد دیجیتال صحبت کنیم، اقتصاد دیجیتال یک جورایی کاربرد دیجیتال در تمام بخشهای اقتصادی کشورها است و از این منظر اقتصاد کشورها را به صورت جدی متحول میکند.
در سال 2024 اندازه اقتصاد دیجیتال به صورت متوسط در جهان یک چیزی نزدیک 15 درصد از تولید ناخالص ملی جهان را پوشش میدهد یک چیزی نزدیک 16 تریلیون دلار و نشان میدهد که سهم این بسیار بزرگ است و کشورهایی که توانستند با سرعت بیشتری در هسته اقتصاد دیجیتال سرمایه گذاری کنند توانستند مزیت رقابتیهای بین المللی را از آن خودشان کنند.
آن عدد نرم چقدر است؟
واقعیت این است که مکانیسمهای اندازه گیری و روشهای مختلف پیامدهای مختلفی در آن عدد اقتصاد دیجیتال دارد حالا اگر بخواهیم عدد خودمان را بدانیم شاید برای شما جالب توجه باشد که ما یک چیزی نزدیک 4 و 9 دهم، 92 صدم درصد از اقتصادمان را اقتصاد دیجیتال از آن خودش کرده است.
که طبق برنامه باید چقدر باشد؟
ما قرار است که طی برنامه هفتم به عدد 10 درصد اقتصاد ملی دست پیدا کنیم.
حدود دو برابر؟
بیش از دو برابر که عملا بتوانیم دست پیدا کنیم.
این اقتصاد یکسری ویژگیهای کلیدی دارد که با اقتصاد سنتی تمایزهای اساسی دارد اول از همه این که اتکا دارد به داراییهای نامشهود، چه؟
چیزی مثل داده، مثل دانش و شبکه ارتباطی این دو تا هسته اصلی هست که عملا دانشی که در این زیست بوم مورد استفاده قرار میگیرد دادههای دیجیتال و سکوهای پلتفرمی موتور اصلی خلق ارزش در اقتصاد دیجیتال محسوب میشوند و ارزش روی دوش ظرفیت این دو تا بخش عملا رشد پیدا میکند.
میشود گفت که خاصیت مقیاس پذیری و اثر شبکهای که اقتصاد پلتفرمی دارد باعث میشود که شرکتهای حوزه اقتصاد دیجیتال بتوانند با بهره وری و سرعت بالاتر ارزش افزوده بزرگتری را خلق کنند.
واقعا فضای رقابتی است؟
پژوهشگرهای این حوزه هستند که میگویند که در زیست بومی که نرخ ورود کسب و کارها بالا باشد به همان نسبت نرخ خروج کسب و کارها افزایش پیدا میکند یعنی داینامیس و پویایی داخل این زیست بوم بسیار زیاد است یعنی کنار خلق ما همزمان از دست دادن و از بین رفتن شرکتها را داریم.
یک مقدار شفافتر راجع به آن صحبت کنیم، یک داده را داریم و یک دانش را داریم داده را وقتی تحقیق میکردم، نفت قرن بیست و یکم معرفی میکردند با توجه به این اهمیت اگر این داده با این اهمیتی که دارد اگر تحت حکمرانی موثر نباشد تبدیل به یک تهدید امنیتی حتی میتواند بشود، الان ما چقدر توانستیم آن ظرف استانداردی که در حوزه داده داشته باشیم را ایجاد کنیم که بعد برویم ببینیم شرایط مان در حوزه دانش چطور است؟
نکته خیلی دقیقی بود، عملا میشود گفت که نرخ رشد اقتصاد یک قسمت زیادی روی دوش ظرفیت داده دنبال میشود یعنی در حقیقت اگر ما بخواهیم یک زیست بوم مبتنی بر هوش مصنوعی برای رشد اقتصاد دیجیتال داشته باشیم باید قبل از آن داده ارزش گذاری شده باشد و داخل بازارگاههای داده قابل تبادل باشد، یک مسئله دیگر قبل از آن وجود دارد این که این اقتصاد دیجیتال به واسطه ویژگیهای خاصی که دارد میتواند پیامدهای انحصار پلتفرمها را داشته باشد و بواسطه این پیامدهای انحصار پلتفرمها داده در کشورهای مختلف به گونههای مختلف تنظیم گری میشود، کشورهایی مثل چین میروند به سمت این که این داده را یک دارایی عمومی بداند و مثلا کشورهایی مثل آمریکا سیاستهای متفاوتی را دنبال میکند و جنس تنظیم گری حداقلی را میرود به سمت آن که شکل بدهد یک مناطقی مثل اتحادیه اروپا هم میرود به سمت این که قانون جی دی پی آر را از آن استفاده کند که یک حکمرانی خیلی سفت و سختی در داده دارد.
رویکردی که در مجموعه وزارت ارتباطات دنبال میشود یک رویکرد بینابین است که بر اساس آن آن آیین نامه حکمرانی داده شکل پیدا کرده توسط سازمان فناوری اطلاعات پیشنهاد شده در دستور کار شورای عالی فضای مجازی است و امیدواریم که بتوانیم بعد از تصویب یک چارچوب منسجم برای حکمرانی داده در کشور داشته باشیم.
بیشتر از این روی داده تمرکز نمیکنم، چون جزو حوزه مسئولیتهای معاونت شما نیست، برویم سراغ بحث دانش، در دانش شرایط ما چطور است؟
دانشی که در حوزه اقتصاد دیجیتال است.
اگر بخواهیم ببینیم که یک جورایی اگر منظور از دانش پیشرانهایی است که حوزه اقتصاد دیجیتال را شکل میدهد.
الزامات حوزه اقتصاد دیجیتال؟
همین دقیقا، قسمت اول آن میشود همان زیرساختهای دیجیتال که این زیرساختهای دیجیتال شامل پهن باند است، سرعت آن است، پایداری، کیفیت، اینترنت فایو جی و فور جی است، مراکز داده و زیرساختهای ابری است که باید در زیرساختهای حوزه اقتصاد دیجیتال داشته باشیم و میدانید سیاست کشورها با همدیگر متفاوت است یک کشوری مثل چین آمده در کمتر از دو سال بیشتر از یک و نیم میلیون آنتن فایو جی را در کشور توسعه داده، امری که ما عملا در کشور برای ما امکان نداشته، چرا؟
بواسطه سرکوب تعرفهای که در سه سال گذشته شکل پیدا کرده در حوزه قیمت گذاری خدمات اپراتورها، اپراتورها سرمایه گذاری در این حوزه برایشان با یک نرخ بازده داخلی مطلوب نیست.
این داشت پیش میرفت یک جا توقف کرد؟
بله، ما تقریبا سه سال است در هسته اقتصاد دیجیتال سرمایه گذاری بزرگی انجام ندادیم، پیامد آن چه شده؟
این است که منابع بخش رفته از این بخش خارج شده، چرا؟
نرخ بازده جذابی را ایجاد نمیکرده است و زمانی که نرخ بازده داخلی کاهش پیدا بکند و برود حتی سمت اعداد منفی قرار بگیرد یعنی سرمایه گذاری در بخش غیرقابل توجیه است پس ریالی سمت این سمت نمیآید که بتواند هسته را رشد بدهد، از جمله اقداماتی که در وزارت ارتباطات مدنظر است این است که ما بتوانیم هر چه سریعتر زیرساختهای حوزه فایو جی را توسعه بدهیم و بتوانیم به سرعت مطلوب دست پیدا کنیم.
میخواهید حوزه فایو جی را گسترش بدهید و طبیعتا نیاز به جذب سرمایه گذاری چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی دارید، یکی از حوزههایی که الان ما تقریبا در تمام حوزهها در تمام دستگاهها پیگیری میکنیم از دوستان سوال میکنیم که شما چه کار میخواهید بکنید که آن نقدینگی سرگردان و آن سرمایهای که الان وجود دارد در بازارهای غیرمولد بیاید سمت حوزهای که کشور به آن نیاز دارد مثل زیرساختهای اقتصاد دیجیتال، چه کردید؟
چه کار کردید که این فضای سرمایه گذاری در حوزه فناوری اطلاعات و اقتصاد دیجیتال برای سرمایه گذار جذاب بشود و سودی بالاتر از بازار غیرمولد بگیرد؟
خیلی سوال دقیقی است که شما میپرسید از جمله فعالیتهایی که در مجموعه وزارت ارتباطات دارد انجام میشود این است که اول از همه سرمایه گذاری در بخش جذاب بشود یعنی ما جایی که با نرخهای بازده منفی مواجه هستیم را آنها را ببریم به سمت نرخهای بازده جذاب که سرمایه بیاید به سمت بخش جلب بشود، این کاری است که در پایدار سازی همه بخشها داریم انجام میدهیم از شبکه ملی اطلاعات گرفته تا حوزه فضا، تا بخش توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ بعد از این که این را پایدار میکنیم رفتیم به سمت این که، چون سرمایه گذاری در این بخش اغلب دلاری است و بواسطه این که سرمایه گذاریها در هسته بخصوص در حوزه فایو جی دلاری است، باید بتواند ریسک سرمایه گذاری ارزی را پوشش بدهد ما ابزارهای پوشش ریسک را عملا به دنبال آن هستیم، صندوقهای پروژه ریالی را در بخش الان داریم شکل میدهیم که بتواند هسته اقتصاد دیجیتال را به صورت ریالی تامین کند و بعد از آن طرف منابع ارزی خودش را با همکاری بانک مرکزی رشد بدهد.
یعنی هم منافع هم تضمینهایی که نیاز دارد؟
بله، همین طور است صندوق تضمین را داریم در مجموعه وزارت ارتباطات دنبال میکنیم که بتواند پروژههای بزرگ بخش را تضمین کند و نرخ تامین سرمایه را برای بخش کاهش بدهد در حقیقت بانک سرمایه گذاری بخش را عملا در دستور کار وزارت ارتباطات داریم که دارد با سرعت دنبال میشود که این بخش شکل پیدا کند و همین طور صندوق پروژه از جمله برنامههایی است که ما در این هسته اقتصاد دیجیتال بخصوص در حوزه زیرساخت دیجیتال داریم در راستای فرمایش شما برای این که بقیه پیشرانها چه بودند؟
یکی همین بحث زیرساختها است ولی لایه دوم نیروی انسانی است که فکر میکنم در بخشی از سوال قبلی شما هم به آن پرداختید این که آموزش دیگر معطوف به این نیست که آموزشهای حوزه اقتصاد دیجیتال فقط در دانشگاه صورت بپذیرد امروز تحولی که در فرآیندهای یادگیری به وجود آمده، ضروری کرده که از مدرسه تا دانشگاه تا محیط معمول کار، اقتصاد دیجیتال بعنوان یکی از ارکان آموزش و نظام یادگیری مورد توجه قرار بگیرد، میدانید مثلا اتحادیه اروپا یکی از برنامههایی که دارد این است که میگوید من 80 درصد شهروندانم باید تا 2030 باید مسلط به مفاهیم اقتصاد دیجیتال باشند و مهارتهای این حوزه را بدست آورده باشند 80 درصد نه این که دانشگاهیانی که رفتند رشتههای حوزه مثلا کامپیوتر و رشتههای حوزه اقتصاد دیجیتال را بر آن مسلط شدند بلکه عموم کسانی که در اقتصاد حضور دارند باید آموزشهای حوزه اقتصاد دیجیتال را بدست بیاورند.
هم رشد مهارتهای همه مردم باید اتفاق بیفتد هم یک جایی دوباره یادگیری و بازآموزی اتفاق بیفتد بخاطر این که سرعت رشد این تحولات و دانشی که دارد ایجاد میشود بسیار زیاد است و کسب و کارهای بسیاری از بین میروند و کسب و کارهای بسیاری بوجود میآیند.
این جا آن بخش ارتباطات وزارت ارتباطات را فعالتر میکند یعنی شما نیازی به یکسری آموزشهای عمومی هم دارید که این بخش را گسترش بدهید، تعمیم بدهید به کل کشور و همه مردم ما به این حد از اطلاعات برسند که بتوانند حتی آن کسب و کارهای سنتی را چطور بیاورند در فضای جدید، یک زمانی بحث بود که ما الان که داریم بازارهای جدید مثل شانگهای، بریکس اوراسیا و اینها داریم و از آن طرف فناوری رشد کرده ما نیاز به نوشتن یک استراتژی توسعه جدید برای کسب و کارهایمان داریم و این الان وظیفه شما را سنگینتر میکند.
همین طور است ما یکی از فعالیتهای جدی که در این حوزه داریم بحث تبادل دانش با کشور پیشرو در این حوزه است و این که بتوانیم این را نفوذ بدهیم به بخشهای مختلف آموزشی کشور که یک نظام یادگیری مادام العمر را بتوانیم شاهد آن باشیم، چون این یادگیری اصلا محدود به دانشگاه و مدرسه نیست، باید در زندگی هر روز تک تک ما ایرانیها بازآموزی و یادگیری مهارتهای جدید وجود داشته باشد که ما بتوانیم در این اقتصاد جدید ایفای نقش کنیم وگرنه مزیت رقابتی ملی مان را از دست میدهیم.
در راستای یکی از سیاستهای اساسی وزارت ارتباطات دیپلماسی فناوری است و ما داریم در ارتباط با این کشورها تلاش میکنیم که این ظرفیت را مبادله بکنیم جایی که ما ظرفیت فناوری پیشرویی داریم توانستیم صادرات تکنولوژی حوزه آی سی تی انجام بدهیم و در جایی که با پیشگامان این حوزه در ارتباط هستیم بتوانیم یادگیریهایی داشته باشیم که بتوانیم به سرعت همراه بشویم.
متاسفانه در حوزه صادرات خدمات فنی مهندسی که فکر میکنم این ذیل آن قرار بگیرد یک مقداری ما دچار رکود شدیم قدری این فضا را رها کردهایم علی رغم ظرفیتهای خوبی که دارد.
اتفاقاً در این حوزه یکی از موفقیتهای وزارت ارتباطات این بوده که در این چند ماه ما توانستهایم 50 میلیون دلار مثلاً حوزه زیرساختهای فناوری داشته باشیم الان در منطقه آفریقا و منطقه آمریکای جنوبی تلاشهای خیلی زیادی دارد مجموعه وزارت ارتباطات انجام میدهد، چند قرارداد، تفاهمنامه دقت کنید نه، قرارداد انتقال فناوری و توسعه زیرساختهای ارتباطی منعقد شده الان دارد اجرا میشود به زودی خبرهای بهرهبرداری از این زیرساختها را شما دریافت میکنید و همه این متکی به توانمندی و دانش ایرانی بوده است من دو رکن به عنوان پیشران را خدمت شما عرض کردم بحث زیرساختها و بحث دانش نیروی انسانی، حوزه سوم حوزه نوآوری و اکوسیستم استارت آپی در کشورهای جهان است میدانید میزان نرخ سرمایهگذاری، تحقیق و توسعه از منابع شرکتها تبدیل شده به یک شاخص کلیدی متاسفانه در این شاخص وضعیت ما اصلاً وضعیت مطلوبی نیست قانون جهش دانش بنیان به خصوص ماده 11 و 13 ظرفیتهای خیلی بزرگ ایجاد کرد برای اینکه سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ در حوزههای نوآوری و فناوری افزایش پیدا کند طبیعی است که اغلب اینها میرود در حوزه اقتصاد دیجیتال و مباحث هوشمندسازی صنایع که میتواند آنها را صاحب مزیت رقابتی کند این مسئله خوشههای فناوری را شکل داده تکاپها در زنجیره ارزش شرکتهای بزرگ شکل پیدا کردند که مثلاً صنعت فولاد را اجزای مختلفش را بتوانند هوشمند کنند و از طریق این هوشمندسازی افزایش کیفیت و افزایش بازدهی اقتصادی را بتواند به دست بیاورد و جزو اولویتهای برنامه هفتم هم بود و مورد توجه قرار گرفته پس به عنوان رکن سوم در تمام اقتصادها به عنوان پیشران سوم مد نظر قرار گرفته است، پیشران چهارم بحث چارچوب حقوقی و تنظیمگری است ما برای حوزه تنظیمگری یک نقش دوگانه قائل هستیم از یک طرف محرک اعتماد و شفافیت است و از یک طرف دست و پاگیر و محدود کننده است مثلاً شما میبینید قانون جی دی پی آر در اتحادیه اروپا اگرچه در آن زمان به عنوان یک مکانیسم حفاظت از دادهها و یک چارچوب پیشدستانه برای مقابله با سوء استفاده از دادههای مردم مورد توجه قرار گرفت ولی امروز تبدیل شده به یک عامل عقب ماندگی اتحادیه اروپا در حوزه هوش مصنوعی و میبینید مثلاً گوی سبقت را کشورهایی مثل چین و آمریکا کاملاً ربودهاند مزیتهای رقابتهای اصلی را از آن خودشان کردهاند و با سرعت دارند بقیه کشورها پشت آنها حرکت میکنند به خصوص کشورهای اتحادیه اروپا پس تنظیمگر یک شمشیر دو لبه است از یک طرف اعتماد و شفافیت ایجاد میکند و از یک طرف محدودیت ایجاد میکنند و ما در این تنظیمگری باید بتوانیم ضمن حفظ رقابت و حرکت انحصاری به خصوص انحصارات پلتفرمی، یکی از چالشهای اقتصادمان انحصارات پلتفرمی است که وجود دارد بتوانیم سیاستهای منصفانهای را تنظیم کنیم که امکان ورود رقبای جدید در عرصه کسب و کار وجود داشته باشد که همچنان پویایی در بخش وجود داشته باشد وگرنه انحصار همیشه ضد رشد است و مزیتهای رقابتی و البته نوآوری را خفه میکند.
یک مقدار میخواهم راجع به بحث شکاف توسعه فناوری در کشور خودمان صحبت کنیم، الان یک جورهایی دسترسی و استفاده از فناوری در کلانشهرها و در پایتخت به نسبت روستاها و فضای پیرامون یک مقدار متفاوت است و یک شکافی را ایجاد کرده است آیا وزارت ارتباطات در دولت چهاردهم به این موضوع توجه کرده یا خیر و اینکه برای رفع این شکاف چه برنامهای دارد؟
سوال بسیار دقیق و کلیدی است این بحث شکاف دیجیتال، همینطور که ما شاهد شکافهای دیجیتال بین ملتها شدیم یک سری از کشورها با سرعت بیشتری پیشی گرفتند و توانستهاند مزیت رقابتیهای بزرگ به دست بیاورند، برخی از کشورها به واسطه به دست نیاوردن ظرفیتهای توسعه اقتصاد دیجیتال عقب ماندند و مزیتهای رقابتی آنها دچار چالش شده است به همین ترتیب در مناطق مختلف کشور هم همین اتفاق افتاده است.
یکی از مفاهیمی که به صورت جدی در وزارت ارتباطات دنبال میشود و قوانین بالادستی دارد و ما منابع مشخصی را از محل منابع اپراتوری در اختیارمان قرار میگیرد بحث uso است که باید بتواند خدمات پایدار ارتباطی را برای روستاها و مناطق دور افتاده عملاً فراهم کند ما سالیان سال است داریم در این حوزه هزینه میکنیم، اما وزارت ارتباطات در این دوره جدید به دنبال این است که بتواند از ظرفیت مخابرات فضایی استفاده کند برای اینکه یک قسمتی از این مشکل را برای همیشه حل کند ما کشوری هستیم با یک سری زیرساختها و دسترسیهای به خصوصی و اگر ما بخواهیم تمام روستاهای بالای 20 خانوار را پوشش بدهیم یک بازه زمانی طولانی را مازاد در برنامه هفتم باید دنبال کنیم که این هدف بتواند اتفاق بیفتد ما به دنبال این هستیم که در کنسرسیومهای بینالمللی مخابرات فضایی بتوانیم از ظرفیت حوزه فضایی استفاده کنیم اقتصاد فضاییمان را پایدار کنیم و به همین ترتیب بتوانیم سرویس مخابرات فضایی فراهم کنیم برای مردم، به این ترتیب که میدانید دو لایه مدار مختلف وجود دارد که میتوانند ماهوارههای مخابرات فضایی قرار بگیرند یک لایه ژئو از حدود 6500 کیلومتر، یک مدار حدود 550 کیلومتر است مدار لئو که در آن مدار لئو میتواند سرویس مستقیم اینترنت سطح ماهواره به تلفن همراه را فراهم کند ما به دنبال این هستیم که بتوانیم در این کنسرسیومها نقش ایفا کنیم جزء سیاستهای دیپلماسی فناورانه مقام عالی وزارت است که در این دوران از طریق نقش گرفتن در کنسرسیومهای بین المللی سرویس مخابرات فضایی برای مردم فراهم کنیم و به این ترتیب دسترسی همه مناطق کشور را از طریق مخابرات فضایی فراهم کنیم، سوای اینکه در حال حاضر پروژههای فیبر نوری روستایی در دست اقدام است سرعت و شتاب خیلی خوبی در این چند ماه اخیر گرفته ولی همزمان برای اینکه بتوانیم یک راهکار پایدار را شاهد باشیم و سرعت این دسترسی را جلوتر از برنامه هفتم دنبال کنیم فضایی را امیدوار هستیم بتوانیم تا سال آینده فراهم کنیم و در دسترس عموم روستاییان کشور قرار بدهیم.
خبر خوبی بود، حالا از همین جا برویم سراغ حمایت از محتوای داخلی و بومیسازی فناوریها این را بگذارید پایه سوال من، اما اصل پاسخ را بگذارید در ابعاد حمایتهای وزارت ارتباطات از کسب و کارهای حوزه اقتصاد دیجیتال.
چیت ساز: اتفاقاً این سوالی که اشاره کردید یکی از مجدداً پیشرانهای کلیدی حوزه اقتصاد دیجیتال است و حوزه محتوا برای مثال در اقتصاد دیجیتال پیشرفتهای مثل چین که امروز 49 درصد این اقتصاد، اقتصاد دیجیتال است حدود 20 درصد از این سهم برای حوزه محتوا است و سیاستهای مختلف تحریک محتوا در این بخش اتفاق افتاده است اینجا ما باید برویم به سمت اینکه یک تقاضای بازار و فرهنگ دیجیتال را اول از همه توسعه بدهیم و بتوانیم اعتماد عمومی نسبت به فناوری را رشد بدهیم و تحریک تولید و مصرف محتوای داخلی را داشته باشیم.
اینجا عدد و ضریبی دارید که الان ضریب اطمینان ما مثلاً در خریدهای اینترنتی چقدر است، در دنیا چقدر است، ما چقدر هستیم؟
در مورد ضریب اطمینان به صورت دقیق من شاخصی را در شاخصهای جهانی سراغ ندارم که بتواند اشاره کند.
سوال: پس یک جور دیگر سوال میکنم، ما الان چه میزان از خریدنمان دارد از طریق اینترنت انجام میشود و چه مقدار دارد از طریق فضای سنتی و رئال انجام میشود؟
مجموعه اندازهگیری اقتصاد دیجیتال که عرض کردم در لایه هسته حدود 3 و 2 داریم در لایه پلتفرمها که دقیقاً همان چیزی است که شما به آن اشاره میکنید و ارزش افزودهای که دارد ایجاد میکند مجموعاً از اقتصاد ملی نزدیک به یک و هفت دهم را آنجا شاهد هستیم، اما در یک اقتصاد پیشرو مثل اقتصاد چین که سهم اقتصاد دیجیتال حدود 49 درصد است 20 درصد این تمرکزش روی حوزه محتوا فرهنگ دیجیتال در مردم است، برای حوزه محتوا برنامههای متعددی را وزارت ارتباطات در پیش گرفته از جمله تسهیم درآمد یعنی محتوایی که روی پلتفرمهای عرضه کننده محتوا در اختیار مردم قرار میگیرد تولید کننده محتوا از آن درآمدی که ایجاد میشود برای اپراتور سهم میبرد و به این ترتیب یک منابع مالی جذابی را برای تولید کننده محتوا فراهم میکند از طریق این تسهیل درآمد ما داریم تحریک میکنیم حوزه تولید، اول از همه محتوا و بعد مصرف محتوا را و هر چقدر شما محتوای جذابتر و کاربردیتر تولید کنید محتوایی که بتواند نیاز مردم را پوشش بدهد به همان نسبت مردم مصرف بیشتری در آن حوزه داشته باشند سهم بیشتری از درآمد را برای تولید کننده محتوا فراهم میکند.
اینجا یک پرانتز باز کنیم، شما اشاره کردید هم برای تولید کننده و هم برای مصرف کننده جذاب میشود یعنی اینکه مصرف کننده هم از این بستر منتفع میشود یا فقط تولید کننده؟
مصرف کننده محتوایی را دریافت میکند که نیازش را برطرف میکند میتواند یادگیری داشته باشد، دانشی را به دست میآورد و از این طریق رشد میکند به همان ترتیب هم تولید کننده از مصرف این محتوا که دارد هزینهاش توسط مصرف کننده داده میشود میتواند منتفع شود برای همین یک اقتصاد پایدار در حوزه محتوا شکل میگیرد و مزیت اساسی ایجاد میکند که ما بتوانیم شاهد تولید محتوای داخل با کیفیتتر باشیم.
حالا من از بستر و تولید داخل و گسترش آن میآیم در حوزه صادرات، من این را تحت لوای صادرات خدمات فنی و مهندسی میبینم آیا ما نمیتوانیم مثل شهرکهای تخصصی مختلفی که الان داریم حتی مثلاً شهرک صنایع خلاق ما داریم، بیاییم در این حوزه هم ورود کنیم شهرک صنایع یا فناوریهای صادرات محور ایجاد کنیم و اینها را وقتی قاعدتاً در یک مجموعهای داشته باشیم طبیعتاً داده بیشتر و دقیقتر به ما میدهد، سیاست گذاری بهتر و در نهایت خروج بهتر به ما میدهد نظر شما چیست؟
اجازه بدهید یک مقدار شفاف با هم صحبت کنیم من اینجا نه به عنوان یک سیاستگذار به عنوان محقق این حوزه مایل هستم صحبت کنم، میشود گفت مفاهیمی مثل پارکها، شهرکها و ادبیاتی که در ارتباط با مناطق ویژه تعریف شده در کشور میتوانم به اطمینان بگویم که آن کارکرد خودشان برای رشد اقتصادی را تقریباً نداشتند مثلاً ما در اندازهگیریهای مختلفی که انجام دادیم آمدیم مقایسه کردیم که مثلاً مفهوم پارکها در ایران چه تفاوتی با بقیه دارد، چرا خلیج گوانگدونگ به عنوان یک منطقه ویژه نوآوری صاحب چند کلاستر و خوشه کسب و کار بزرگ در حوزه اقتصاد دیجیتال میتواند به تولید درآمد بالغ بر مثلاً 32 میلیارد دلاری در هر کدام از این خوشهها اتفاق بیفتد ولی ما شاهد تحول اینجا نیستیم، وقتی وارد جزئیات میشویم میبینیم ما این مفاهیم را اینجا به کار بردیم ولی در عمل یک چیز دیگر پیاده کردیم مثلاً در یک پارک علم و فناوری چه ویژگی باید وجود داشته باشد، باید یک خوشه کسب و کاری در حقیقت یک زنجیره ارزش مشخص قرار داشته باشد که این شرکتها با همدیگر بده بستان داشته باشند این شرکتها زمانی که ایجاد میشوند در زنجیره ارزش بتوانند یک بازار مشخصی داشته باشند و بتوانند در تبادل با هم یادگیری داشته باشند و یادگیری را به هم منتقل کنند، کدام یک از پارکهای ما توانسته یک مفهوم پایدار خوشه را در درون خودش توسعه بدهد، نبود این لنز و صرفاً استفاده کردن از مفاهیم و عملاً نپرداختن به شکلگیری خوشهها باعث این شده که ما در مناطق مختلف نوآوری مان یا ناحیههای نوآوری یا پارک علم با فناوری، چون همه این مفاهیم به کار رفته ولی آن منظور اصلی شکل پیدا نکرده است.
کجا را اشتباه رفتیم یا چه مانعی بود؟
من فکر میکنم این قسمت اصلی آن برمیگردد به اینکه در آمریکا هم نشان میدهد رشد اقتصادی بیشتر از اینکه از طریق استارت آپ صورت بگیرد از طریق نفوذ نوآوری در درون شرکتهای بزرگ است و شرکتهای استارت آپی در زنجیره ارزش شرکتهای بزرگ است که میتوانند پایداری داشته باشند و رشد اقتصادی را در نهایت به دست بیاورند نه به صورت مستقل شکل گرفتن آنها یعنی اگر شما میخواهید یک پارک علم و فناوری موفقی، شهرک صنعتی موفق داشته باشید باید قبل از آن مفهوم خوشه مفهوم شرکتهای بزرگ آنجایی که قرار گرفتن در زنجیره ارزش آنها میتواند مزیت رقابتی بازار پایدار ایجاد کند و شما باید در این زنجیره ارزش شروع به فعالیت کنید.
اجازه بدهید یک مقدار بحث را گسترش بدهیم، ما الان بسیاری از کسب و کارها و شرکتهای کشورهای جهان سوم یا کشورهای در حال توسعه بگوییم بهتر است، برای اینکه میخواهند شرکتهای بزرگ خودشان فرض کنید مثلاً میخواهد فولاد مبارکه را بیشتر از این گسترش بدهد یا یک شرکت صنعتی را میخواهد گسترش بدهد میرود زنجیرههای ارزش منطقهای و جهانی را شناسایی میکند که کجای آن زنجیره میتواند ورود کند و خودش را تحت لوای آن گسترش بدهد، در حوزه فناوری هم فکر میکنم فرمایش حضرتعالی همین است ما باید اول مشخص کنیم کجای آن زنجیره را میخواهیم تامین و تقویت کنیم که بتوانیم با آن خودمان را رشد و توسعه بدهیم درست است؟
دقیقاً یعنی پذیرش شرکتها در درون پارکها بدون توجه به شکلگیری خوشهها صورت پذیرفته و ما با یک سری مجموعه شرکت مستقل و بی ارتباط با هم مواجه هستیم که هیچ بده بستانی با هم ندارند و عموماً مفهوم جنگل بارانی شکل پیدا نمیکند که در آن جنگل بارانی هر روز درختهایی ریشه میزنند بزرگ میشوند و درختهایی سقوط میکنند و از آن درختی که سقوط کرده یک زیست بوم منتفع میشود و این به صورت پایدار به فعالیت خودش ادامه میدهد، حالا در اقتصاد دیجیتال موضوع یک مقدار جدیتر هم است بنیان اقتصاد دیجیتال و یک پیشران کلیدی آن همکاریهای بینالمللی و تجارت فرا مرزی است چرا، ببینید ذات داده فرا مرزی است و جریان آزاد اطلاعات و جریان خدمات دیجیتال بین کشورها است شما الان خیلی از ابزارهایی را استفاده میکنید در ایران تولید نشده است.
تهدیدهایش هم فرا ملی است، یک پلتفرم میآید امنیت ملی یک کشور را تهدید میکند.
کاملا درست است پس مسئله این است که آنجا شما باید ببینید چه نوع تجارت فرا مرزی و چه نوع سیاستهایی را در پیش گرفتید و کجای زنجیرههای ارزش جهانی قرار است به ایفای نقش بپردازید که بتواند موقعیت کشور را تبدیل کند به یک موقعیت پایدار با یک مزیت رقابتی مشخص، زمانی که تصمیم میگیرید منابع بسیار محدود خودمان را در حوزههای مختلف پخش کنیم غیر از اینکه هیچ بخشی توسعه پیدا نمیکند باعث میشود که ما همین منابع محدودمان را به غیر بهره وری به روش ممکن هزینه کنیم، کاری که ما در این مدت در وزارت ارتباطات داریم دنبال میکنیم این است که اول از همه هر کدام از بخشهایی که به عنوان ماموریتهای کلیدی برنامهای به خصوص برنامه اقدام وزارت است که مبتنی بر برنامه هفتم شکل پیدا کرده رویم اقتصاد آن بخش را اول پایدار کنیم، نظام تعرفهای آن را با دقت مرور کنیم، شکلگیری رقابتها را بررسی کنیم تریپل پیها را شکل بدهیم چرا زمانی که یک اقتصاد پایدار است و بخش خصوصی انگیزه سرمایهگذاری دارد بخش دولتی باید ورود پیدا کند؟
منابع دولت با این هدف نباید شکل پیدا کند او باید بیاید ریسک سرمایهگذاری بخش خصوصی را بتواند کاهش بدهد از این منظر ما پروژههایمان را بردیم به سمت اینکه پایدار کنیم و هیچ جا به عنوان رقیب بخش خصوصی وارد اقتصاد نمیشویم و بتوانیم آن پوشش را فراهم کنیم که بخش خصوصی موفق شود و اقتصاد دیجیتال از طریق مشارکت بخش خصوصی در این اقتصاد رشد پیدا کند.
ممنون که بحث را به نقطه خوبی رساندید و آن هم بحثی بود که فرمودید خیلی از منابعمان را آوردیم به صورت پراکنده توزیع کردیم بدون اینکه آن زنجیره را دیده باشیم و متاسفانه این هم میشود حیف و میل بیت المال، منافع ملی ما در کل از بین میرود ما اینجا اگر بخواهیم حالا همه مسائل را جمع کنیم و در یک ریل درست قرار بدهیم نگاه به آینده باید نقشه راه ملی توسعه اقتصاد دیجیتال داشته باشیم چیزی که در برنامه هفتم به آن اشاره و تاکید شده است، برای بینندگان در خصوص تدوین این نقشه راه در حوزه اقتصاد دیجیتال بفرمایید چه کردید، با چه نگاهی و الان در چه شرایطی است؟
همانطور که به درستی اشاره کردید جزو ماموریتهای کلیدی ما توسعه سند نظام اقتصاد دیجیتال بود از جمله اولین ماموریتهایی که در دولت چهاردهم به نتیجه رسید تدوین سند نظام اقتصاد دیجیتال بود در کارگروه نظام دیجیتال تصویب شد و الان در دست بررسی توسط شورای عالی فضای مجازی است.
تمام مداخلات توسعهای زیست بوم، پیشرانها و مواردی که رعایت شود برای توسعه اقتصاد دیجیتال ذکر شده است و اجزا با دقت پیش بینی شده است و تا چند هفته آتی فرآیند بررسی در شورای عالی فضای مجازی به نتیجه میرسد و میتوانیم بعد از تصویب شورا شاهد پیاده سازی این صنعت در کشور باشیم.
جایگاه بخش خصوصی را در این نقشه چطور میبینید؟
در تمام پروژهها به گونهای پیش بینی شده است که ما یا پروژهها را با محوریت بخش خصوصی دنبال کنیم یا در شرایطی که نیازمند مشارکت بخش دولتی است سرمایه گذار نیاز است و پروژههای مشارکت عمومی خصوصی شکل دهیم که بتواند این بخش به صورت پایدار فعالیت کند.
در این بخش بحث زیرساختهای توسعه اقتصاد دیجیتال مورد توجه قرار گرفته است و بحث هوشمند سازی حوزه فضا محوری مثل پست مدنظر است.
بحث تسهیل گری مشارکت بخش خصوصی خیلی پررنگ است و بحث توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی مدنظر بوده است و که بتواند بعد ازصدور مجوز اپراتور هوش مصنوعی توسط وزارت ارتباطات تسهیل گری هوشمندسازی را از طریق هوش مصنوعی و آریوتی یا اینترنت اشیاء دنبال کند و قسمت اعظم اقتصاد دیجیتال ناشی از نفوذ هوشمندسازی در درون صنایع سنتی اتفاق میافتد و این جزو مسائل کلیدی است و پایدارسازی اقتصادی و فنی شبکه ملی اطلاعات عنوان یک جزء اساسی پروژههای مجموعه وزارت ارتباطات مدنظر است.
مخابرات فضایی را هم بنا داریم که به صورت جدی دنبال کنیم و پروژهها فضا را سمت و سو دهیم و بازده اقتصادی وقتی مستقیم پروژههای فضا نداشته است و موفقیتهای بزرگ و ارزشمندی برای کشور به دست آورده است و الان وقت است که این حوزه را تجاری کنیم و با شکل گیری مخابرات فضایی یک جریان پایدار اقتصادی در بخش فضا شکل دهیم.
به این ترتیب مردم هم لمس کنند، حس کنند، در حقیقت تاثیر این دستاوردهای فناوری جوانان مملکت.
از شبکه ملی اطلاعات چه خبر؟
شبکه ملی اطلاعات هدف سوم وزارت ارتباطات است، با جدیت دنبال میشود و بحث خدماتهای کاربردی جزء اولویتهای ارتباطات است.
آخرین اقداماتی که در حوزه توسعه این شبکه شده است؟
الان در حقیقت ما یک درصد پیشرفت نزدیک 69 و نیم درصد شبکه توسعه پیدا میکند و امسال با ایجاد قطبهای مراکزداده درسه منطقه کشور شبکه ملی اطلاعات رشد بهتری میکند، مرکز داده مشهد، فولادشهر اصفهان و قطب مرکز داده تهران با محوریت فرودگاه پیام به زودی زیر بار میرود توسط سه تا اپراتور مختلف.
در تیرماه فراخوان حق بهره برداریهای طویل مدت پارک فناوری اطلاعات در منطقه فولاد شهر اصفهان اعلام میشود و شرکتهای بخش خصوصی برای توسعه این بخش دراین فراخوان شرکت کنند.
همه اقدامات وزارت ارتباطات بخش بسیار مهم بحثهای تهدید سایبری و حفظ حریم خصوصی کاربران است، این را به صورت کلی آیا رویکرد ویژهای دارید؟
بحث امنیت سایبری جزو موارد کلیدی است چطور ازدادههای حمایت کنیم و مکانیزمهای ذخیره سازی دادهها و دادههای پلتفرم جزو موضوعات کلیدی است و سند حفاظت دادهها هم توسط وزارت ارتباطات تهیه شده است و در دستورکار شورای عالی فضای مجازی است و بعد از تصویب بحث پیاده سازی با جدیت در وزارت ارتباطات دنبال کنیم که بتواند با استفاده از ظرفیتهایی که ازطریق کاربست هوش مصنوعی در بحث امنیت سایبری و شناسایی مخاطرات این حوزه است موفقیت شایان توجهی برای کشور به دست بیاوریم.
یکی ازحوزههای مهم امروز ناترازی انرژی و برنامههایی برای هوشمندسازی برای رفع این ناترازی و برنامه ویژه حوزه مسئولیت شما؟
اول از همه ناترازی یک قسمت ناشی از تولید است ما اغلب کشورهای جهان دچار این چالش ناترازی انرژی هستند ولی مسئله این است که چطور به صورت هوشمند این ناترازی را مدیریت میکنند.همیشه بحث تولید جدید نیست که این مسئله را حل کند، این که چطور بتوانیم با استفاده از ابزارهای هوشمند این ناترازی را مدیریت کنیم این مسئله است، سازمان فناوری اطلاعات از جمله ماموریتهای کلیدی از جمله برنامه مقام وزارت و تاکید مقامهای عالی وزارت محول شده است این است که بحث هوشمندسازی و بهره روی مصرف انرژی را دنبال کنند و ما یک درتمام پروژهها تمام پیش بینیهایی که برای توسعه زیرساخت داریم و همزمان تامین نیرو را به صورت یک پارچه در مطالعات امکان سنجی مدنظر قرار میدهیم و بحث هوشمندسازی مصرف انرژی در کشور توسط سازمان فناوری اطلاعات دنبال میکنیم و یکی از ارکان وزارت اطلاعات است که تلاش میکنیم از طریق کاربست ابزارهای هوش مصنوعی بتوانیم پیشنهادهای مشخصی داشته باشیم برای بهینه سازی مصرف انرژی.
زمان بدهید کی به این نتیجه میرسید؟
این پروژه که یک قسمت جدیش دنبال شده است و امیدواریم درسه ماه آینده خروجی مشخصی ازآن داشته باشیم.
یک نکته دوستان پیام دادند دربحث اقتصاد دیجیتال حمایت و توسعه افرادی که به صورت آزاد کار میکنند اصطلاحا فری لنسرها که آزادکارها که قرار بود از آنها حمایت شود و آئین نامهای نوشته شود و اینترنت پایدار به کجا رسیدو الان شرایط چطوراست؟
یکی ازمحورهای اقدامات وزارت ارتباطات ایجاد مناطق آزاد سایبری است که خیلی از محدودیتهای اینترنتی که به صورت معمول درسایرمناطق وجود دارد دراین مناطق وجود ندارد و لذا مسئله تولید محتوا در آن جا به صورت جدی مطرح است، مسئله دوم هم برای آزادکاران بحث تسهیم درآمد درحوزه محتواست که درآئین نامه تسهیم درآمد به صورت جدی دنبال میشود و یک انتفاع خوبی برای آزادکاران فراهم میکند و میتواند اقتصاد آن بخش پایدار کند و یک سهم جدی اقتصاد دیجیتال طی سالهای آینده توسط همین آزادکاران تامین میشود.
یکی ازحوزههایی که فکر میکنم آن قسمت سی درصد بهره وری در رشد هشت درصدی را خیلی به معنای واقعی ترجمه کرده باشد همین خدمات در حوزه فناوری و وزارت ارتباطات است.در حوزه تسهیل گری و بستر سازی برای این که مردم تسهیل شود دسترسی شان به خدمات حوزه دیجیتال؟
امیدواریم با توجه به اطلاعاتی که همه داریم که مسئله فیلترینگ کمکی به اهداف مدنظر سیاست گذاران در این حوزه نداشته است، بتوانیم دسترسی مردم را به صورت مطلوبتر به خدمات ارتباطات پلتفرمهایی داشته باشیم که بیش از این با محدودیت مواجه بودند و امیدواریم شاهد بازگشاییهایی توسط مقام عالی وزارت باشیم که به تصویب شورای عالی فضای مجازی برسد.
پیگیری میکنید؟
حتما، جزو قولهای دولت چهاردهم است که دارد دنبال میشود.
یک مقدار راجع به تسهیل کسب و کارها و شرکتهای دانش بنیان بفرمایید؟
چیت ساز: از جمله اهدافی در برنامه هفتم پیشرفت است و در برنامه اقدام وزارت مورد توجه است بحث برنامههای امیدآفرین است که منابع مشخصی گذاشتیم برای هر مجموعه نمونه محصولهایی که میتواند در زندگی مردم با استفاده از هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء تسهیل گری را در اختیار مردم قرار دهد.
انتهای پیام/