ممل آمریکایی به جرم سرقت در تهران دستگیر شد
ممل آمریکایی لقب سارقی استکه در تازهترین طرح پلیس آگاهی تهران دستگیر شده است.

کد خبر: 714588 | ۱۴۰۴/۰۲/۳۱ ۲۲:۱۵:۴۵
اسامی و القابی که خلافکاران به هم میدهند، گاه جنبه نوستالژیک پیدا میکند و گاهی به فرهنگ عامه گوشه میزند.
ممل آمریکایی لقب سارقی است که در تازهترین طرح پلیس آگاهی تهران دستگیر شده است.
به گزارش سایت جنایی، این متهم میگوید بوکسور حرفهای است اما علاقه خاصی به سرقت دارد.
در ادامه، مصاحبه با این سارق را بخوانید.
*چرا ممل آمریکایی صدایت میکنند؟
چون همه میگویند حالت صحبت کردنم مثل بهروز وثوق در فیلم ممل آمریکایی است.
*از کی اینطور شد؟
سالهاست مرا ممل آمریکایی صدا میزنند.
*فقط به همین خاطر؟
آره.
البته میگویند چهرهام هم شبیه نیویورکیهاست!
*به چه جرمی دستگیر شدهای؟
سرقت و زورگیری.
*با چه شگردی سرقت میکردی؟
بیشتر کارم موبایل قاپی بود، البته الان دیگر به پولش احتیاجی ندارم.
*پس چرا دزدی میکنی؟
هیجان دزدی و فرار از دست پلیس را دوست دارم.
*چرا؟
چون موتورسوار حرفهای هستم.
از بچگی موتورسواری میکردم.
وقتی مینشستم پشت موتور و نقشه سرقت را اجرا میکردم، وقتهایی که تعقیب پلیس شروع میشد، عشق این را داشتم که فرار کنم.
در واقع عاشق تعقیب و گریزم.
*چرا؟
چون من چشمبسته موتورسواری میکنم؛ آن هم با سرعت بالا.
وقتی چراغ گردان پلیس را پشت سرم میدیدم و بعد خیلی حرفهای پیروز میدان میشدم و از دست پلیس فرار میکردم، عشق میکردم.
*اما حالا که اینجایی و دستگیر شدهای؟
در جریان عملیات تعقیب و گریز دستگیر نشدهام.
داخل قهوهخانه بودم که گیر افتادم.
*مواد هم مصرف میکنی؟
نه، اصلاً.
من ورزشکارم.
درست است که به خاطر شرایط بد روزگار سارق حرفهای شدم اما تا حالا سمت مواد نرفتهام و بعد از این هم نمیروم.
*چند مورد زورگیری و موبایلقاپی داری؟
باور کنید تعدادش را یادم نیست، اما میدانم که آخری دختر مورد علاقهام بود.
پاتوقم را به پلیس لو داد.
*از دختر مورد علاقهات هم سرقت کردی؟
چون در حقم نامردی کرد.
قرار بود ازدواج کنیم اما بعد زد زیر همه قول و قرارهایمان.
من هم رفتم سراغش و گوشی موبایلش را با زور سرقت کردم.
میخواستم ببینم چرا تصمیم به جدایی گرفته است.
حدس میزدم پای خواستگار جدید در میان است.
*پروندهات نشان میدهد که سابقه داری.
بله.
*از کی خلاف را شروع کردی؟
من الان ۳۷ سالهام و تقریباً از ۱۸ سالگی کیفقاپی میکردم اما گاهی شرخری هم میکنم.
*چطور؟
پول طلبکاران را زنده میکنم و درصدم را میگیرم، البته به ناحق چنین کاری نمیکنم.
وقتی مطمئن میشدم طرف واقعاً بدهکار است و حاضر به پرداخت بدهیاش نیست، میرفتم سراغش.
با دیدن هیکلم و نوع صحبت کردنم بدهیشان را میدادند.