خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 31 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

قطاری که نمی‌رسد؛ قصه تکراری وعده‌های بی‌انتها - تسنیم

تسنیم | استان‌ها | چهارشنبه، 31 اردیبهشت 1404 - 10:53
پروژه راه آهن میانه-اردبیل پس از دو دهه تأخیر بار دیگر با قول وزیر راه برای افتتاح در سال 1404 مواجه شده است؛ اما آیا این بار صدای سوت قطار به گوش می رسد?
اردبيل،پروژه،توسعه،ريلي،وعده،قطار،اعتماد،عمل،عمومي،دولت،كشور ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، 20 سال گذشت؛ پروژه‌ای که می‌خواست نقطه اتصال توسعه‌یافتگی اردبیل به شبکه ریلی کشور باشد، حالا به نمادی از فرسایش اعتماد عمومی و سردرگمی مدیریتی تبدیل شده است.
راه‌آهن میانه ـ اردبیل، یکی از مهم‌ترین پروژه‌های عمرانی شمال غرب کشور، این روزها دوباره بر سر زبان‌ها افتاده، نه به خاطر پیشرفت فیزیکی، بلکه به دلیل تکرار وعده‌هایی که سال‌هاست شنیده می‌شود، اما هنوز به ایستگاه «عمل» نرسیده است.
فرزانه صادق، وزیر تازه‌نفس راه و شهرسازی، در اظهارنظری تازه اعلام کرده است که این خط ریلی تا پایان سال 1404 به بهره‌برداری خواهد رسید.
وعده‌ای که اگرچه شاید برای لحظاتی موجی از امید را در دل شهروندان اردبیل زنده کند، اما در برابر حافظه تاریخی مردم این دیار، وزنی ندارد.
چراکه این نخستین‌بار نیست که چنین وعده‌ای داده می‌شود و، با توجه به سوابق گذشته، کسی نمی‌داند آخرین‌بار خواهد بود یا نه.
این پروژه از سال 1384 کلید خورد.
یعنی از دولت نهم تا امروز، چندین دولت آمده و رفته‌اند و هنوز «سوت قطار» این مسیر شنیده نشده است.
در طول این سال‌ها، هر استاندار و وزیری که آمده، قولی داده، تاریخی تعیین کرده، و در نهایت پروژه را با درصدی پیشرفت فیزیکی نیمه‌کاره به دولت بعدی تحویل داده است.
نمونه شاخص آن، اکبر بهنام‌جو، استاندار وقت اردبیل است که در سال 1398 با قاطعیت تمام وعده افتتاح این پروژه در دهه فجر 1399 را داد؛ وعده‌ای که آن‌قدر به آن اطمینان داشت که دستور داد تابلوهای شمارش معکوس در سطح شهر نصب کنند.
اما حالا شش سال از آن وعده گذشته و هنوز مردم اردبیل باید چشم‌انتظار بمانند.
راه‌آهن میانه–اردبیل 175 کیلومتر طول دارد؛ مسیری استراتژیک که قرار است با اتصال اردبیل به شبکه ریلی سراسری، نقش مهمی در کاهش هزینه حمل‌ونقل، توسعه گردشگری، تسهیل صادرات و البته رفاه مردم منطقه ایفا کند.
اما آنچه در این دو دهه رقم خورده، نه توسعه بلکه رکود بوده است.
تأخیرهای مکرر، تخصیص قطره‌چکانی بودجه، فقدان نظارت دقیق، و مدیریت ناپایدار پروژه، دست به دست هم داده‌اند تا یکی از مطالبات مهم مردم شمال‌غرب، به رؤیایی دور از دسترس بدل شود.
اما شاید مهم‌تر از خود پروژه، فرسایش اعتماد عمومی به وعده‌های دولتمردان باشد.
وقتی سال‌ها یک موضوع به‌عنوان «اولویت» مطرح می‌شود و هر بار در میدان عمل عقب می‌ماند، نه تنها آن پروژه پیش نمی‌رود، بلکه حس بی‌اعتمادی عمیقی در ذهن مردم شکل می‌گیرد؛ احساسی که به‌مرور به نهادهای دولتی، به کلیت حکمرانی و حتی به آینده امید مردم سرایت می‌کند.
مردم اردبیل دیگر به تابلوهای شمارش معکوس دل نمی‌بندند.
آن‌ها با چشمان خود دیده‌اند که توسعه ریلی در دیگر استان‌ها با سرعت بیشتری انجام شده، در حالی که استان‌شان با وجود ظرفیت‌های ویژه جغرافیایی و اقتصادی، هنوز از زیرساختی ساده اما حیاتی بی‌بهره مانده است.
چرا باید برای راه‌آهنی که از لحاظ فنی و اجرایی امکان‌پذیر بوده، 20 سال وقت صرف شود و هنوز به بهره‌برداری نرسد؟
آیا این تأخیر، فقط به کمبود منابع برمی‌گردد یا نشانه‌ای از بی‌برنامگی و ضعف اولویت‌گذاری است؟
از سوی دیگر، اگر مسئولان واقعاً به پایان پروژه در سال جاری ایمان دارند، چرا جزئیات دقیق‌تری از مراحل باقی‌مانده، میزان تخصیص بودجه، زمان‌بندی فازهای مختلف و راهبرد نظارتی ارائه نمی‌شود؟
چرا تجربه تلخ وعده‌های نافرجام پیشین در لحن و رفتار مدیران تغییری ایجاد نکرده است؟
مردم استان اردبیل و عموم ایرانیان، دیگر تنها به وعده گوش نمی‌دهند.
آن‌ها به‌دنبال نشانه‌هایی از جدیت، شفافیت و پاسخ‌گویی هستند.
این وظیفه‌ی رسانه‌ها، فعالان مدنی و حتی خود شهروندان است که با طرح مستمر مطالبه‌ها، اجازه ندهند چنین پروژه‌هایی در سکوت و بی‌سرانجامی بمانند.
در نهایت، یادمان نرود که توسعه فقط با ساخت ریل و جاده محقق نمی‌شود؛ توسعه، زمانی معنا پیدا می‌کند که بین سخن و عمل، فاصله نباشد.
اگر قطار میانه ـ اردبیل زمانی به مقصد برسد، بدون شک نه تنها بوق آغاز سفر یک قطار خواهد بود، بلکه صدای بیدارباشی است برای بازگرداندن اعتماد عمومی.
اما اگر این وعده هم مانند وعده‌های پیشین در گرد و غبار فراموشی محو شود، چیزی که خواهد سوخت نه بودجه‌های عمرانی بلکه سرمایه اجتماعی این کشور است.
انتهای پیام/