رقابت کریدورها و نقش محوری جمهوری آذربایجان در اوراسیا
در بحبوحه تغییرات نظم نوین جهانی و اهمیت فزاینده کریدورهای حمل ونقل، جمهوری آذربایجان با اتخاذ سیاست «چندجانبه گرایی ژئواکونومیک»، می کوشد نقشی محوری در مسیرهای ترانزیتی اوراسیا، از جمله کریدور شمال-جنوب و کریدور میانی، ایفا کند.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، کنترل بر مسیرهای حملونقل همواره عامل مهمی در قدرت نظامی و اقتصادی هر دولتی بوده است.
در حال حاضر، فرآیند شکلگیری نظم نوین جهانی، رشد تضادها حتی میان متحدان دیرینه و تهدید تشدید درگیریهای کهنه، تأثیر جدی بر عملکرد کریدورهای حملونقل سنتی میگذارد.
این امر توجه بیشتری را به فرصتهای مسیرهای جایگزین برای حملونقل بار در فضای اوراسیا جلب میکند.
در چنین شرایطی، چندین کشور و سازمان بینالمللی مبتکر پروژههای لجستیکی مختلفی شدهاند که قادر به رقابت با مسیرهای دریایی کلاسیک و تضمین امنیت و پایداری جریانهای حملونقل از طریق قاره اوراسیا در مسیرهای «شمال-جنوب» و «غرب-شرق» هستند.
اوراسیا، کانون تلاقی منافع و رقابت کریدورها
اوراسیا گره مرکزی تجارت و لجستیک جهانی است که در آن منافع راهبردی ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا، روسیه و چین، هند و ترکیه در هم تنیده شدهاند.
این کشورها به درجات مختلف در تلاش برای کنترل مسیرهای تأمین منابع انرژی و کالاها هستند که در نهایت در رقابت مسیرهای کریدورهای حملونقل بینالمللی نیز نمود پیدا میکند.
آسیای مرکزی؛ کانون جدید رقابتها و فرصتهای اتصال
در این پسزمینه، کشورهای آسیای مرکزی به طور فزایندهای توجه این بازیگران را به خود جلب میکنند.
این کشورها از یک سو، اخیراً در تلاش برای تنوع بخشیدن به سیاست خارجی خود هستند که این امر در ظهور بسترهای گفتگوی جدید در قالب «آسیای مرکزی+1» مشهود است.
به طور خاص، در سالهای اخیر اجلاسهایی با فرمتهای زیر برگزار شده است:
آسیای مرکزی – فدراسیون روسیه
آسیای مرکزی – جمهوری خلق چین
آسیای مرکزی – ایالات متحده آمریکا
آسیای مرکزی – آلمان
آسیای مرکزی – اتحادیه اروپا
آسیای مرکزی – کشورهای شورای همکاری کشورهای عربی خلیج فارس
آسیای مرکزی – هند (به صورت آنلاین)
همچنین نشستهایی با فرمت آسیای مرکزی – ژاپن و آسیای مرکزی – کره جنوبی نیز برنامهریزی شده است.
فضای پساشوروی همواره منطقه توجه ویژه اتحادیه اروپا بوده است، اما امروزه اهمیت همکاری با کشورهای آسیای مرکزی نه تنها با تمایل طبیعی به تنوع بخشیدن به منابع مواد خام و مسیرهای تجاری در پسزمینه رویارویی انرژی با روسیه، بلکه با سیاستهای حمایتگرایانه آمریکا و همچنین وجود تضادهای تجاری با چین مرتبط است.
این عوامل اتحادیه اروپا را وادار میکند تا به دنبال راههای دیگری برای تقویت پایداری اقتصادی خود و کاهش وابستگی به شرکای سنتی باشد.
کشورهای آسیای مرکزی با درک ضرورت اجرای سیاست خارجی چندوجهی و تثبیت بیشتر جایگاه منطقه به عنوان «یک کل واحد» در شرایط ژئوپلیتیک کنونی، علاقه فزایندهای به برقراری روابط اقتصادی سودمند متقابل با اتحادیه اروپا نشان میدهند.
چشمانداز چنین همکاریهایی طیف گستردهای از حوزهها را در بر میگیرد که اصلیترین آنها انرژی و حملونقل است، زیرا اتحادیه اروپا به تضمین امنیت انرژی خود و توسعه زیرساختهای حملونقل در آسیای مرکزی که به ترانزیت کالا بین اروپا و آسیا کمک میکند، علاقهمند است.
جاهطلبیهای ترانزیتی جمهوری آذربایجان و توسعه زیرساختها
در این زمینه، علاقه به جمهوری آذربایجان نیز قابل درک است.
این کشور به لطف موقعیت جغرافیایی مطلوب خود بین شرق و غرب، از پتانسیل ترانزیتی قابل توجه و تاریخچه غنی روابط با کشورهای آسیای مرکزی برخوردار است.
باکو همچنان حامی پیگیر اجرای پروژههای حملونقل آیندهدار در مسیرهای «شمال-جنوب» و «غرب-شرق» است.
به این منظور، جمهوری آذربایجان سالهاست که به نوسازی شبکه ریلی و جادهای خود و همچنین ایجاد مراکز لجستیکی مربوطه مشغول است.
با این حال، برای عملکرد موفقیتآمیز هر کریدور حملونقل بینالمللی، حل مجموعهای از وظایف پیچیده مانند هماهنگسازی تعرفهها و اجرای چارچوب قانونی واحد برای حرکت بدون مانع کالا، ایجاد شرایط لازم برای جذب سرمایهگذاریهای قابل توجه در گسترش ظرفیتهای زیرساختی کریدور و تضمین امنیت حملونقل کالا در کل مسیر ضروری است.
کریدورهای شمال-جنوب و میانی (ترانس-خزر): مکمل یکدیگر، نه رقیب
باکو که تجربه غنی در اجرای پروژههای بینالمللی دارد، همواره اهمیت ویژهای برای هماهنگسازی منافع ملی همه شرکای خود قائل بوده است.
چنین رویکردی به جمهوری آذربایجان امکان داده تا سالها، علیرغم نوسانات شرایط ژئوپلیتیکی، همچنان یک شرکتکننده فعال در پروژههای مختلف باقی بماند که ترکیب آنها در نگاه اول غیرممکن به نظر میرسد.
در جمهوری آذربایجان، اینگونه استنباط میشود که کریدور حملونقل بینالمللی «شمال-جنوب» و «کریدور میانی (ترانس-خزر)» با یکدیگر تناقض ندارند، بلکه مکمل یکدیگر بوده و به شرکتکنندگان این پروژهها امکان میدهند مسیرهای ترانزیتی خود را متنوع سازند، به کاهش وابستگی به یک مسیر کمک کرده و پایداری و امنیت ژئواکونومیک نه تنها جمهوری آذربایجان، بلکه کل منطقه وسیعی را که حوضههای دریای سیاه و خزر را در بر میگیرد، تقویت میکنند.
سیاست «چندجانبهگرایی ژئواکونومیک» باکو و شرکا
البته سادهلوحانه است که تصور کنیم امروز، در دوره تحولات قابل توجه روابط بینالملل، عملگرایی جمهوری آذربایجان در قبال کریدورهای مذکور کاملاً مورد پذیرش همه بازیگران باشد.
با این حال، جمهوری آذربایجان – به عنوان یک گره حملونقل طبیعی – میتواند به لطف سیاست «چندجانبهگرایی ژئواکونومیک» خود، به طور همزمان در هر دو پروژه شرکت کند.
این سیاست در ایجاد روابط دوجانبه مستقیم هم با قدرتهای اصلی که فرستندگان و گیرندگان اصلی کالا هستند و هم با کشورهای ترانزیتی بالقوه آشکار میشود.
در مورد کریدور «شمال-جنوب»، شرکای اصلی روسیه و ایران هستند که جمهوری آذربایجان با آنها روابط نزدیکی در قالبهای دوجانبه و سهجانبه و همچنین در چارچوب بسترهای منطقهای مختلف، به ویژه «3+3» حفظ میکند.
در خصوص «کریدور میانی»، اتحادیه اروپا که علاقه فزایندهای به این پروژه نشان میدهد، نه تنها در پروژه «کریدور گازی جنوبی»، بلکه در ابتکار عمل برای احداث کابل انرژی برای انتقال برق «سبز» از جمهوری آذربایجان از طریق گرجستان به اروپا از بستر دریای سیاه، به یک شریک مهم برای جمهوری آذربایجان تبدیل شده است.
همکاری با آسیای مرکزی: میراث مشترک و پیوندهای انرژی
همزمان، جمهوری آذربایجان دارای ریشههای تاریخی و میراث فرهنگی مشترک با کشورهای آسیای مرکزی است که به تعامل نزدیک هم در قالبهای دوجانبه و هم چندجانبه کمک میکند.
به طور خاص، جمهوری آذربایجان عضو «پنج کشور ساحلی خزر» است که دو کشور آسیای مرکزی – قزاقستان و ترکمنستان – نیز در آن عضویت دارند و همچنین عضو فعال «سازمان کشورهای ترک» است که همه کشورهای آسیای مرکزی به جز تاجیکستان در آن عضو هستند.
با این حال، چشماندازهای اصلی همکاری مثمر ثمر جمهوری آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی با ایجاد کریدورهای حملونقل کارآمد در این زمینه مرتبط است.
الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، خاطرنشان کرده است: «در آسیای مرکزی میدانند که کل زیرساخت حملونقل و لجستیک جمهوری آذربایجان برای استفاده سودمند متقابل باز است.»
اخیراً، امکان تأمین برق از کشورهای آسیای مرکزی به بازارهای اروپایی از طریق جمهوری آذربایجان نیز مورد توجه قرار گرفته است.
به عنوان مثال، در نوامبر 2024، در جریان برگزاری COP29 در باکو، «توافقنامه مشارکت راهبردی در زمینه توسعه و انتقال انرژی سبز بین دولتهای جمهوری آذربایجان، جمهوری قزاقستان و جمهوری ازبکستان» امضا شد.
به طور خلاصه، جمهوری آذربایجان در حال حاضر نقش بسیار ارزندهای در ارتباطات ترانس-خزر بین اروپا و آسیای مرکزی ایفا میکند و به نیروی محرکه این فرآیندها، هم در زمینه حملونقل بار و هم انرژی، تبدیل شده است.
اتحادیه اروپا، کریدور میانی و چالشهای ژئوپلیتیکی
در مورد اتحادیه اروپا، گواه عملی علاقه آن به همکاری با کشورهای آسیای مرکزی، اولین اجلاس «اتحادیه اروپا – آسیای مرکزی» بود که در چهارم آوریل سال جاری در سمرقند برگزار شد.
این اجلاس در پسزمینه تشدید روزافزون گسستگی جهانی و بیثباتی ژئوپلیتیکی در گرههای حملونقل کلیدی تجارت بینالملل، بار دیگر بر اهمیت ویژه کریدور میانی (ترانس-خزر) که چین را از طریق آسیای مرکزی، دریای خزر و دریای سیاه به اروپا متصل میکند، تأکید کرد.
این اجلاس خالی از عناصر ژئوپلیتیکسازی نبود؛ به طور خاص، اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، تلاش کرد تا چشمانداز توسعه کریدور میانی را به مسئله بازگشایی مرزهای ارمنستان با جمهوری آذربایجان و ترکیه مرتبط سازد.
این در حالی است که راهآهن «باکو-تفلیس-قارص» در مسیر غربی (اروپایی) مدتهاست که با موفقیت فعالیت میکند و ظرفیت سالانه آن از 1 میلیون تن به 5 میلیون تن افزایش یافته است.
نقش چین در کریدور میانی و مشارکت راهبردی با باکو
در مورد «کریدور میانی»، چین میتواند فرستنده اصلی کالا باشد.
جمهوری آذربایجان اخیراً همکاری کاملی را با این کشور ایجاد کرده است که نتیجه سفر دولتی الهام علیاف به چین و امضای «بیانیه مشترک بین جمهوری آذربایجان و جمهوری خلق چین در مورد برقراری روابط مشارکت راهبردی همهجانبه» در کنار سایر اسناد بود.
تصادفی نیست که در این بیانیه، مسائل مربوط به پیوند ابتکار چینی «یک کمربند – یک راه» با استراتژی توسعه دولتی جمهوری آذربایجان «احیای جاده ابریشم» و گسترش همکاری دو کشور در حوزه حملونقل بازتاب یافته است.
دیپلماسی ترانزیتی آذربایجان: «روابط خوب با همسایگان»
نتایج سفر علیاف به چین و شرکت وی در ششمین اجلاس جامعه سیاسی اروپا نشان داد که برای جمهوری آذربایجان، «چندجانبهگرایی ژئوپلیتیکی» یک اصطلاح انتزاعی نیست، بلکه یک سیاست سنجیده و حسابشده برای ایجاد روابط بلندمدت و سودمند متقابل با همه شرکا است.
فرمول موفقیت این سیاست، همانطور که رئیسجمهور آذربایجان خاطرنشان کرده، این است که «برای تبدیل شدن به یک کشور ترانزیتی واقعاً مهم، باید روابط خوبی با همسایگان و همسایگانِ همسایگان حفظ کرد.»
انتهای پیام/