دو مشکل اساسی نتانیاهو؛ ترامپ و افکار عمومی!
نتانیاهو میان ادامه جنگ پرهزینه در غزه و فشارهای داخلی و بینالمللی برای صلح گرفتار شده و باید تصمیمی سرنوشتساز برای آینده سیاسی خود و اسرائیل بگیرد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار - به گزارش چتم هاوس در حالی که سفر دونالد ترامپ به کشورهای عربی خلیج فارس به سمت سازوکارهای صلح در حال حرکت بود، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روزبهروز بیشتر در موقعیتی شکننده گرفتار میشود.
مسیر ترامپ بهطور فزایندهای با مواضع اسرائیل در تقابل است؛ در حالی که دولتهای عربی و تیم ترامپ صراحتاً بر پایان جنگ غزه و گنجاندن سوریه در چارچوب توافقات ابراهیم تأکید دارند، نتانیاهو همچنان بر گسترش عملیات نظامی در غزه و اتخاذ مواضع خصمانه در قبال سوریه پافشاری میکند.
جنگ غزه وارد ششصدمین روز خود شده، بیآنکه چشمانداز روشنی برای پایان آن در افق دیده شود.
گرچه وزیر امور راهبردی اسرائیل، ران درمر، اخیراً از پایان جنگ طی یک سال آینده سخن گفته، یک مقام امنیتی به رسانههای اسرائیلی اعلام کرده که این درگیری دستکم به دو سال دیگر جنگ شدید نیاز خواهد داشت.
به گزارش چتم هاوس، تداوم این جنگ از منظر سیاسی برای نتانیاهو ضرورتی حیاتی دارد، چرا که ائتلاف شکنندهاش متکی به احزاب افراطگرایی است که پایان جنگ را خط قرمز خود میدانند.
اما این موضعگیری بهطور فزایندهای با واقعیتهای دیپلماتیک منطقهای و همچنین افکار عمومی داخلی اسرائیل در تضاد قرار دارد.
خستگی جامعه صهیونیستها از جنگ محسوس است؛ در حالی که هنوز حدود ۷۵ درصد از نیروهای ذخیره به فراخوان ارتش پاسخ میدهند، بحثهای داغی در خصوص کاهش تدریجی این عدد در جریان است.
هرگونه کنترل بلندمدت نظامی بر غزه، همانگونه که اعضای راستگرای ائتلاف نتانیاهو خواستار آن هستند، به افزایش بسیج نیروهای ذخیره نیاز دارد که مسئلهای جنجالی و بیثباتکننده در فضای سیاسی اسرائیل است.
از سوی دیگر، نظرسنجیها نشان میدهند که نزدیک به ۷۰ درصد صهیونیستها، آزادی گروگانها را نسبت به تداوم عملیات نظامی در اولویت میدانند.
همچنین حدود ۶۱ درصد نیز از عادیسازی روابط با عربستان سعودی حمایت میکنند؛ امری که با توجه به شرط عربستان مبنی بر پایان جنگ و تأسیس دولت فلسطینی، در تضاد آشکار با سیاست فعلی دولت نتانیاهو قرار دارد.
با وجود روابط سنتاً نزدیک میان نتانیاهو و ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بهتدریج مسیر مستقلی را در پیش گرفته است.
ترامپ در ابتدای درگیریها، ایدههایی مانند انتقال جمعیت فلسطینی و توسعه تجاری غزه را مطرح کرده بود – ایدههایی که مورد پسند جریانهای راستگرای اسرائیل قرار داشت.
اما اکنون، طبق گزارش چتم هاوس، ترامپ از حمایت بدون قید و شرط از عملیات نظامی اسرائیل فاصله گرفته است.
او اخیراً در جمع حامیان مالی خود، در توصیف وضعیت غزه گفته بود که "پیدا کردن راهحل دشوار است، چون آنها هزار سال است در حال جنگاند." این گفته فاصلهای جدی با تهدیدات پیشین او دارد که در صورت عدم آزادی گروگانها ظرف ۲۴ ساعت، از "جهنم بیپایان" سخن میگفت.
این چرخش در موضع ترامپ، موقعیت نتانیاهو را بغرنجتر کرده است.
او باید میان خواستهای حداکثری شرکای ائتلافش برای اشغال مجدد غزه و واقعیت منطقهای که بهشدت مخالف این رویکرد است، توازن ایجاد کند – کاری که تقریباً غیرممکن شده است.
روابط منطقهای نیز بر پیچیدگی وضعیت میافزاید.
رؤیای عادیسازی روابط با عربستان سعودی – که تا پیش از جنگ غزه، محور اصلی راهبرد دیپلماتیک اسرائیل بود – اکنون به امری دور از دسترس تبدیل شده است.
ترامپ در سفر اخیرش، طبق گزارش چتم هاوس، درباره گامهای لازم برای پایان جنگ و عادیسازی روابط با ولیعهد سعودی گفتوگو کرده است؛ گفتوگوهایی که نتیجه آنها ممکن است بدون هماهنگی با اسرائیل پیش برود.
رهبران کشورهای خلیج فارس بههمراه مصر، اردن و مغرب، در دیدارهای خصوصی با ترامپ خواستار توقف جنگ غزه شدهاند.
وضعیت وخیم انسانی در غزه – که از دوم مارس و با مسدود شدن ورود کمکهای بشردوستانه توسط اسرائیل تشدید شده – نگرانی جدی رهبران عرب را برانگیخته است.
این ارتباط مستقیم آنان با رئیسجمهور آمریکا، اهرم فشاری ایجاد کرده که نتانیاهو نمیتواند بهراحتی آن را نادیده بگیرد.
آزادی عمل اخیر واشنگتن در رفع برخی تحریمها علیه سوریه – علیرغم مخالفت اسرائیل – نشانهای دیگر از کاهش وزن نظرات تلآویو در معادلات آمریکاست.
حتی عملیات بزرگ اخیر اسرائیل در غزه به تعویق افتاد تا با سفر ترامپ تلاقی نکند – یا شاید به درخواست غیررسمی آمریکا چند روزی عقب افتاده باشد.
در صورتی که دور بعدی مذاکرات تبادل گروگانها در دوحه شکست بخورد و اسرائیل وارد مرحله تازهای از حملات نظامی شود، فاصله با ایالات متحده عمیقتر خواهد شد.
این وضعیت، تبعات سنگینی برای جایگاه امنیتی و دیپلماتیک اسرائیل خواهد داشت؛ بهویژه اگر پروژه عادیسازی روابط با عربستان و سایر کشورهای منطقهای به شکست بیانجامد.
گرچه ائتلاف فعلی نتانیاهو در کنست از اکثریت نسبی برخوردار است، اما هر شکاف جدید با آمریکا، از اعتبار او بهعنوان «استراتژیست بزرگ» و «ضامن امنیت اسرائیل» میکاهد.
فشارهای داخلی و فرسایش اعتماد عمومی نیز میتواند در بلندمدت ائتلاف حاکم را از درون تهی کند – همانگونه که چتم هاوس در ارزیابی خود اشاره کرده است، استمرار جنگ بدون افق سیاسی، هزینههای سیاسی قابل توجهی برای دولت دارد.
نتانیاهو اکنون در برابر انتخابی سرنوشتساز قرار گرفته است: یا باید به مسیر کاهش تنش و بازنگری در سیاستها تن دهد، یا با ادامه سیاست جنگطلبی، خطر انزوای بینالمللی و بیثباتی داخلی را به جان بخرد.
هر انتخاب او نه تنها سرنوشت سیاسیاش را رقم خواهد زد، بلکه جایگاه اسرائیل را در نظم جدید منطقهای نیز تعیین خواهد کرد.
به گزارش این اندیشکده نظر میرسد پنجره فرصت برای تغییر جهت استراتژیک، محدود و رو به بسته شدن است.