مهاجرت ذهنی؛ زمانی که افراد در وطن، احساس تعلق نکردهاند - تسنیم
در ادبیات علوم اجتماعی، مفهوم مهاجرت عموماً به معنای جابه جایی فیزیکی از یک جغرافیا به جغرافیایی دیگر تعریف شده است. با این حال، آنچه در دهه های اخیر با شدت بیشتری خودنمایی کرده است، نوعی از مهاجرت است که از مرزهای فیزیکی عبور کرده است

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، در ادبیات علوم اجتماعی، مفهوم مهاجرت عموماً بهمعنای جابهجایی فیزیکی از یک جغرافیا به جغرافیایی دیگر تعریف شده است.
با اینحال، آنچه در دهههای اخیر با شدت بیشتری خودنمایی کرده است، نوعی از مهاجرت است که از مرزهای فیزیکی عبور کرده و به ساحت ذهن، هویت و احساس تعلق ورود پیدا کرده است؛ پدیدهای که از آن با عنوان «مهاجرت ذهنی» یاد کردهاند.
این نوع از مهاجرت، بیصدا اما ژرف، افراد را از درون جامعهی خود دور کرده و در مسیر گسست تدریجی فرهنگی و روانی قرار داده است.
زمانیکه انسانها در بافت اجتماعی پیرامون خود، نشانی از شنیده شدن، دیده شدن یا نقشآفرینی مؤثر نیابند، بهتدریج احساس بیگانگی در آنها شکل گرفته و شکافی میان فرد و جامعه ایجاد شده است.
در چنین شرایطی، افراد تصمیم گرفتهاند ذهن خود را از واقعیتهای جاری جدا ساخته و در جهانی خیالی و متفاوت بهزیست ادامه دهند.
این تصمیم، اغلب پاسخی محافظهکارانه به ناامیدی، بیاعتمادی، و ناکارآمدی ساختارهای اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی موجود بوده است.
افرادی که مهاجرت ذهنی را تجربه کردهاند، ممکن است همچنان در همان محله زندگی کرده باشند، به همان زبان سخن گفته باشند و در ظاهر، رفتارهای عادی روزمره را حفظ کرده باشند، اما در واقع، با ارزشها، هنجارها و جهتگیریهای حاکم، دیگر احساس قرابت و پیوند نکردهاند.
آنان جهان ذهنی خود را بر مبنای آرمانهایی بنا نهادهاند که در بستر زیستی فعلیشان، آن را محققشدنی نیافتهاند.
بسیاری از نشانههای این نوع مهاجرت، پیش از آنکه در کلام یا رفتار آشکار شوند، در قالب بیتفاوتی، عدم مشارکت اجتماعی و سیاسی، گرایش به سبک زندگی غیر بومی، و در مواردی، پرهیز آگاهانه از تعلق جمعی بروز یافتهاند.
افرادی که در معرض چنین حالتی قرار گرفتهاند، از رسانههای رسمی فاصله گرفتهاند، به نهادهای اجتماعی اعتماد نداشتهاند، و در نتیجه، انگیزهای برای مشارکت سازنده در امور جمعی نشان ندادهاند.
مهاجرت ذهنی، بهویژه در میان نسل جوان و اقشار تحصیلکرده، روندی روبهافزایش یافته است.
آنان در واکنش به محدودیت فرصتها، تناقض در گفتار و رفتار مسئولان، و بیپاسخی به مطالبات بنیادین، ذهن خود را به جهانی دیگر کوچاندهاند.
این پدیده، اگرچه در ابتدا بهعنوان نوعی مکانیزم دفاعی روانی عمل کرده است، اما در بلندمدت، پیامدهایی همچون کاهش سرمایهی اجتماعی، گسست نسلی، و بیتفاوتی نسبت به آیندهی جمعی در پی داشته است.
جامعهای که ذهنهای فعال و امیدواری در آن حضور نداشته باشند، نمیتواند به رشد، پویایی و انسجام واقعی دست یافته باشد.
مهاجرت ذهنی، نشانهای از زخمهای نادیده گرفتهشده، فرصتهای ازدسترفته، و بیاعتمادی انباشتهشدهایست که نیازمند توجه فوری، سیاستگذاری هوشمندانه، و بازتعریف رابطهی نظام اجتماعی با شهروندان خود بوده است.
یادداشت از یگانه بهجت ، جامعه شناس
انتهای پیام/