خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 29 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تفاوت های سفر اخیر دونالد ترامپ به منطقه با سال 2017

تسنیم | بین‌الملل | دوشنبه، 29 اردیبهشت 1404 - 14:13
سفر اخیر دونالد ترامپ به عربستان سعودی، بر مسائل اقتصادی و فناوری متمرکز بود در حالیکه مسائل ژئوپلیتیکی اساس سفر منطقه ای وی به غرب آسیا در سال 2017 را تشکیل می داد.
سفر،آمريكا،منطقه،عربستان،خليج،فارس،اقتصادي،2025،چين،اصلي،201 ...

به گزارش گروه‌ بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، منطقه خلیج فارس و عربستان سعودی به دلیل جایگاه ژئواستراتژیک، منابع انرژی و نقش کلیدی در اقتصاد سیاسی بین‌المللی همواره یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ مانند ایالات متحده بوده است.
انتخاب این منطقه به عنوان مقصد اولین سفر رسمی خارجی دونالد ترامپ در سال 2025 نشان‌دهنده اهمیت استراتژیک این منطقه در راهبردهای کلان آمریکا است.
این گزارش با تحلیل سه محور اصلی به بررسی دلایل انتخاب خلیج فارس، تفاوت‌های سفرهای 2017 و 2025، و توافقات کلیدی میان عربستان سعودی و ایالات متحده در سفر اخیر می‌پردازد.
تحلیل حاضر بر اساس سه مؤلفه ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و فناوری استوار بوده و به دنبال ارائه یک تصویر جامع از تحولات مرتبط با این سفر است.
چرا ترامپ دوباره به خلیج فارس آمد؟
انتخاب منطقه خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، به عنوان مقصد اولین سفر رسمی دونالد ترامپ ریشه در سه مؤلفه اصلی دارد:
1.
جایگاه ژئواستراتژیک منطقه
خلیج فارس به دلیل موقعیت جغرافیایی، حضور قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، و نقش آن در امنیت انرژی جهانی، از جایگاه متمایزی در سیاست خارجی آمریکا برخوردار است.
این منطقه به عنوان یکی از مراکز اصلی تولید و صادرات انرژی (نفت و گاز) نقش کلیدی در اقتصاد جهانی ایفا می‌کند.
از سوی دیگر، تغییر جریان‌ سرمایه از غرب به شرق، خلیج فارس را به موازات جنوب شرق آسیا به یکی از محورهای اصلی چرخش سرمایه تبدیل کرده است.
این ویژگی‌ها، منطقه را به یک حوزه ژئواکونومیک مهم برای قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا تبدیل کرده است.
2.
نقش اقتصادی و جذب سرمایه توسط بازیگران منطقه‌ای
کشورهای خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی، امارات و قطر، با تعریف چشم‌اندازهای اقتصادی بلندپروازانه (مانند سند چشم‌انداز 2030 عربستان) و تمایل به جذب سرمایه‌گذاری خارجی، به مقصدی جذاب برای قدرت‌های اقتصادی مانند آمریکا و چین تبدیل شده‌اند.
این کشورها با ایجاد زیرساخت‌های تجاری و اقتصادی، نقش پررنگی در تجارت بین‌المللی ایفا می‌کنند و از این رو، برای آمریکا از منظر تقویت روابط اقتصادی و تجاری دارای اهمیت هستند.
3.
موازنه در برابر چین
یکی از دلایل کلیدی انتخاب خلیج فارس توسط ترامپ، تلاش برای موازنه‌بخشی در برابر نفوذ فزاینده چین در منطقه خاورمیانه، به‌ویژه در چارچوب ابتکار "کمربند و جاده" است.
در سال‌های اخیر، چین حضور خود را در خلیج فارس و دریای سرخ تقویت کرده است، به‌ویژه در زمانی که ایالات متحده اعلام کرده بود خاورمیانه دیگر اولویت اصلی سیاست خارجی‌اش نیست.
این رقابت کلان بین چین و آمریکا، انتخاب خلیج فارس را به یک تصمیم استراتژیک برای حفظ نفوذ واشنگتن در منطقه تبدیل کرد.
تفاوت‌های سفر 2025 با 2017
سفر 2025 ترامپ با سفر سال 2017 از منظر اهداف، اولویت‌ها و شرایط منطقه‌ای تفاوت‌های قابل توجهی دارد.
این تفاوت‌ها بر اساس سه شاخص اصلی تحلیل می‌شوند:
1.
تغییر ماهیت سفر از ژئوپلیتیک به اقتصادی-تجاری
سفر سال 2017 عمدتاً با تمرکز بر مسائل سیاسی و ژئوپلیتیکی انجام شد.
در آن زمان، تنش‌های منطقه‌ای، از جمله روابط پرچالش ایران با کشورهای جنوب خلیج فارس (به‌ویژه عربستان و امارات) و محاصره قطر، در مرکز توجه قرار داشت.
همچنین، ائتلاف‌هایی علیه ایران در این دوره شکل گرفت.
در مقابل، سفر 2025 بیشتر بر جنبه‌های اقتصادی و تجاری متمرکز است.
به جز بحران‌های مقطعی در یمن و غزه، سایر گسل‌های منطقه‌ای به حالت انجماد درآمده‌اند و پتانسیل رقابت و کشمکش میان قدرت‌های منطقه‌ای کاهش یافته است.
این امر باعث شده تا اولویت سفر به مسائل اقتصادی و تجاری تغییر یابد.
2.تغییر نقش بازیگران منطقه‌ای
در سال 2017، عربستان سعودی و امارات خود بخشی از تنش‌ها و بحران‌های منطقه‌ای بودند، اما در سال 2025، این کشورها با تعریف پروژه‌های کلان اقتصادی و چشم‌اندازهای توسعه‌ای، رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده‌اند.
این تغییر اولویت‌ها از تنش‌زایی به همکاری اقتصادی، زمینه‌ساز تمرکز بیشتر سفر ترامپ بر جنبه‌های تجاری شده است.
3.کاهش اهمیت مسئله ایران و عادی‌سازی
در سال 2017، موضوع ایران و عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل از اولویت‌های اصلی سیاست خارجی آمریکا در منطقه بود.
اما در سفر 2025، این مسائل از دستور کار خارج شده‌اند.
مذاکرات دوجانبه آمریکا با ایران، حماس و انصارالله و عدم تمرکز بر عادی‌سازی روابط در این سفر، نشان‌دهنده تغییر اولویت های آمریکا در منطقه است.
توافقات کلیدی عربستان سعودی و آمریکا
سفر دو روزه ترامپ با تمرکز بر دو حوزه اصلی دفاعی-امنیتی و تکنولوژی-فناوری انجام شد.
توافقات این سفر در قالب 135 توافقنامه به ارزش کلی 600 میلیارد دلار در بازه زمانی 4 ساله امضا شد.
این توافقات در دو محور زیر قابل تبیین است:
1.
حوزه دفاعی-امنیتی
-خریدهای نظامی جدید:عربستان سعودی در این سفر به خرید تسلیحات پیشرفته از آمریکا متعهد شد.
این تسلیحات شامل موشک‌های هوا به هوا و زمین به هوا و احتمالاً به‌روزرسانی یا خرید سامانه‌های دفاع موشکی است.
بخش قابل توجهی از این تسلیحات مجهز به فناوری‌های پیشرفته، از جمله هوش مصنوعی، هستند که نشان‌دهنده همپوشانی این حوزه با حوزه فناوری است.
2.
حوزه تکنولوژی و فناوری
-تمرکز بر هوش مصنوعی:حضور غول‌های تجاری آمریکا در این سفر، نشان‌دهنده تأکید بر همکاری در زمینه فناوری‌های پیشرفته، به‌ویژه هوش مصنوعی است.
این همکاری‌ها با چشم‌انداز 2030 عربستان برای گذار به اقتصاد پسانفتی همخوانی دارد.
-صدور مجوز تراشه‌ها:در سال‌های گذشته، آمریکا با طبقه‌بندی کشورها در گروه‌های سه گانه، صادرات تراشه‌های پیشرفته را محدود کرده بود و عربستان ناچار به تأمین این نیاز از چین شده بود.
اما در این سفر، نشانه‌هایی از تعهد آمریکا به صدور مجوز صادرات تراشه به عربستان مشاهده شد که می‌تواند در رقابت با چین نقش مهمی ایفا کند.
سفرهای دونالد ترامپ به منطقه خلیج فارس در سال‌های 2017 و 2025 نشان‌دهنده تحول در اولویت‌های سیاست خارجی آمریکا در این منطقه است.
در سال 2017، تمرکز بر مسائل ژئوپلیتیک و تنش‌های منطقه‌ای بود، در حالی که سفر 2025 بر جنبه‌های اقتصادی و فناوری متمرکز شده است.
انتخاب خلیج فارس به عنوان مقصد سفر، ریشه در جایگاه ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک این منطقه بویژه در قالب کلان رقابت با چین و نیاز به موازنه در برابر آن دارد.
توافقات اخیر میان عربستان و آمریکا، به‌ویژه در حوزه‌های دفاعی و فناوری، نشان‌دهنده تلاش واشنگتن برای حفظ نفوذ خود در منطقه و رقابت با قدرت‌های نوظهور مانند چین است.
این تحولات، خاورمیانه‌ای متفاوت از گذشته را به تصویر می‌کشد که در آن همکاری‌های اقتصادی و فناوری به تدریج جایگزین تنش‌های سیاسی شده‌اند.
نویسنده: کامران کرمی، کارشناس مسائل عربستان سعودی
انتهای پیام/