خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 29 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

برزیل: آشوب ناکارآمدی؛ موفق باشی، کارلو آنچلوتی!

اعتماد | همه | دوشنبه، 29 اردیبهشت 1404 - 13:29
اگر آنچلوتی به دنبال استراحت پس از دومین دوران پرفشار حضورش در مادرید بوده باشد، شاید بهتر بود به عربستان می رفت!
برزيل،آنچلوتي،تيم،فوتبال،ملي،فدراسيون،جام،جهاني،رودريگز،زمان ...

کد خبر: 714167 | ۱۴۰۴/۰۲/۲۹ ۱۳:۲۵:۳۵
هر چه می‌خواهید در مورد ادنالدو رودریگز، رییس زیر فشار و اکنون تعلیق‌شده فدراسیون فوتبال برزیل بگویید؛ اما او مردی است که به‌خوبی بلد است چگونه جملات پرطنین به زبان بیاورد.
«این فقط یک حرکت استراتژیک نیست»، او این هفته پس از آنکه سرانجام کارلو آنچلوتی، نهنگ سفید شخصی‌اش را به دام انداخت، گفت: «این بیانیه‌ای است به جهان که ما مصمم هستیم به قله بازگردیم.
بهترین مربی تاریخ اکنون مسوول بهترین تیم ملی جهان است.
با هم، فصل‌های درخشان جدیدی در داستان فوتبال برزیل خواهیم نوشت.»
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از نیویورک تایمز، در این حرف‌ها نکات زیادی برای واکاوی وجود دارد.
می‌توان با صدها صفت این تلاش رودریگز برای جذب آنچلوتی را توصیف کرد.
تلاشی که دو سال و نیم طول کشید و حتی بیشتر از آن حس شد اما «استراتژیک» قطعا یکی از آنها نیست.
بعد هم می‌رسیم به مقادیر عظیمی از غرور و خودبزرگ‌بینی که جمله ماقبل آخر بر آن استوار است.
بهترین تیم ملی جهان؟
شاید این جمله درست باشد البته اگر شما به عنوان خواننده تازه از یک کمای بیست‌ساله بیدار شده باشید!
واقعیت، همانطور که آنچلوتی هم کاملا آگاه است، به این اندازه رویایی نیست.
برزیل در کوپا امریکای تابستان گذشته بی‌روح و بی‌اثر ظاهر شد و از آن زمان تا امروز فقط رو به افول رفته است.
آرژانتین در آخرین بازی دوران فاجعه‌بار دوریوال جونیور سرمربی سابق تیم، برزیل را با نتیجه ۴-۱ درهم کوبید.
اعتماد به نفس تیم به زیر صفر رسیده و حتی نیازی نیست به مشکلات جاری فدراسیون یا وضعیت کلی فوتبال برزیل نگاه کنید تا موجی از بدبینی را حس کنید.
تنها یک سال تا جام جهانی باقی مانده و برزیل هنوز تیم منسجمی ندارد.
نه طرح تاکتیکی مشخصی وجود دارد که با توجه به تعویض سه مربی از ژانویه ۲۰۲۳ تاکنون عجیب نیست و نه اجماعی بر سر بازیکنان دعوت شده به اردو به جز یکی- دو نفر بازیکن کلیدی.
این موضوع مثل ساختن ساختاری جدید بر فراز یک پایه موجود نیست، چون اصلا پایه‌ای در کار نیست.
در خط دفاعی، مشکل اصلی در پست‌های کناری است.
جایی که زمانی نقطه قوت برزیل بود، حالا از نظر وجود بازیکن با استعداد به بیابانی خشک تبدیل شده: هیچ‌یک از این همه گزینه‌ای که از زمان جام جهانی قطر آزموده شده‌اند، نتوانسته‌اند دلیل قانع‌کننده‌ای برای حضور در ترکیب اصلی ارایه دهند.
اما به قول معروف در نهایت آنچلوتی باید با همین لیموهایی که در دست دارد لیموناد بسازد.
در مقایسه با آرژانتین، چیزی شبیه به یک هافبک مرکزی واقعی در تیم برزیل دیده نمی‌شد.
بازگشت برونو گیمارش از محرومیت برای بازی‌های مقدماتی جام جهانی کمک‌کننده خواهد بود؛ کاسمیرو هم احتمالا از حاشیه به تیم برگردانده می‌شود.
اما چیزی که واقعا لازم است، کمی فروتنی است.
شاید بتوان با چهار مهاجم بازی کرد، اگر دو هافبک کاملا همه‌کاره و درجه‌یک در پشت سرشان وجود داشته باشد اما برزیل چنین چیزی ندارد.
آنچلوتی، به طرز طعنه‌آمیزی، این فصل در رئال مادرید هم غالبا از چهار مهاجم استفاده کرده و بابتش مورد انتقاد قرار گرفته است.
مساله وقتی پیچیده‌تر می‌شود که بدانیم دو نفر از آن مهاجمان، وینیسیوس جونیور و رودریگو ستاره‌های برزیلی هستند که هنوز کارنامه‌ای قانع‌کننده در سطح ملی ارایه نداده‌اند.
آیا آنچلوتی می‌تواند مثل تیم باشگاهی اسپانیایی، پتانسیل آنها را شکوفا کند؟
آیا قدرت و اختیار لازم را خواهد داشت تا در صورت نیاز، یکی از آنها را کنار بگذارد؟
در این میان، فیل بزرگی هم در اتاق هست: نیمار.
شاید برای اولین فهرست بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی توسط آنچلوتی آمادگی بدنی نداشته باشد، اما هنوز هم در ساختار تیم ملی برزیل مثل رییس بزرگ تلقی می‌شود، با اینکه نقش او در فوتبال باشگاهی به حاشیه رفته است.
حتی اگر فرض کنیم که نیمار هنوز چیزی برای ارایه دارد، حضورش سوالاتی را درباره مسیر آینده تیم مطرح می‌کند.
نیمار نه‌تنها بهترین بازیکن برزیل از زمان اولین بازی‌اش در ۲۰۱۰ بوده، بلکه محور اصلی تیم هم بوده؛ چه به نفع تیم و چه به ضررش.
حالا آنچلوتی باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد این وضعیت ادامه پیدا کند یا نه.
اینها معماهای کوچکی نیستند.
آنچلوتی باید آنها را به سرعت و در حالی که به‌شدت زیر ذره‌بین است حل کند.
در کشورهای عاشق فوتبال معمولا گفته می‌شود که هر شهروند یک مربی بالقوه تیم ملی است؛ اما هیچ جا این جمله به‌ اندازه برزیل مصداق ندارد: ۲۱۲ میلیون نفر (جمعیت برزیل) می‌توانند سر و صدای زیادی به پا کنند، مخصوصا وقتی جام جهانی در راه باشد.
اگر آنچلوتی به دنبال استراحت پس از دومین دوران پرفشار حضورش در مادرید بوده باشد، شاید بهتر بود به عربستان می‌رفت!
نکته مثبت اینجاست که وقتی پای آنچلوتی و برزیل در میان است، رودریگز تقریبا تنها کسی است که اینقدر خوش‌بین و رویایی به موضوع نگاه می‌کند.
البته هیجان وجود دارد، اما درک درستی از شرایط نیز هست.
در حالت ایده‌آل، آنچلوتی باید خیلی زودتر می‌آمد.
آن ‌وقت زمان بیشتری برای ساختن یک تیم داشت و فرصت پیدا می‌کرد که دانشش را فراتر از صرفا چیدمان ترکیب بازیکنان به اشتراک بگذارد، فرهنگی متعالی بسازد و تأثیر عمیق‌تری بر کل فوتبال برزیل بگذارد.
اما اکنون، احساس فرصت از دست‌ رفته‌ای در فضا موج می‌زند.
فدراسیون همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد موفقیت در جام جهانی گذاشته است؛ قرارداد آنچلوتی هم بعد از آن تمام می‌شود.
اینکه این وضعیت برای فوتبال برزیل عادی است، از آزاردهنده بودنش کم نمی‌کند.
«این نشان‌دهنده فقر بینش است: یعنی تکرار اشتباهات گذشته»، کارلوس ادواردو مانسور این را در روزنامه او گلوبو نوشت و بعد در ستونش برای گلوبواسپورت آن را چنین گسترش داد: «انتظار قهرمانی در جام جهانی در واقع تأییدی است بر فرهنگ کوتاه‌مدت‌گرایی، بداهه‌پردازی، بی‌توجهی به پروژه‌ها؛ و تقویت این ایده که کار باید با نتیجه سنجیده شود، نه با شیوه انجام آن.» «اگر ببری که هیچ، اگر نبری هم که هیچ!» این تناقضات فوتبال برزیل است.
این همان جهنمی است که آنچلوتی واردش شده.
اگر آتش‌سوزی درون فدراسیون (رودریگز رییس فدراسیون روز پنجشنبه با حکم قاضی ریودو ژانیرو به دلیل اتهام جعل مدارک مربوط به انتخاب مجددش، تعلیق شد؛ اتهامی که فدراسیون آن را رد کرده) را هم اضافه کنیم، تصویری از نابسامانی در تمام سطوح داریم.
درام پایان‌ناپذیر پیرامون تیم ملی فقط نشانه‌ای است از این آشوب عمیق.
یکی از میم‌هایی که این هفته در برزیل دست ‌به دست می‌شد، ویدئویی قدیمی از آنچلوتی در کنار زمین بود که انگار دارد جلوی اشک‌هایش را می‌گیرد.
زیرنویس طنزآمیز میم این بود: «این چهره آنچلوتی خواهد بود، وقتی مجبور می‌شود به فوتبال داخلی برزیل وارد شود؛ با ورزشگاه‌های نیمه‌خالی، زمین‌هایی شبیه بیابان، داوری‌های خنده‌دار، بی‌برنامگی و حس سرخوردگی عمیق.» موسیقی متن این ویدیو هم بخشی از آهنگ No Surprises گروه Radiohead بود.
«شغلی که آهسته‌آهسته تو را می‌کشد، زخم‌هایی که هیچ‌وقت خوب نمی‌شوند.» گروتسک، دست‌کم در فوتبال برزیل هنوز زنده است.
آنچلوتی باید همان ابروی معروفش را بالا نگه دارد تا بتواند از این ضربه‌ها جان سالم به در ببرد و با لبخند از آن بیرون بیاید.