خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 29 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ابعاد چهارگانه سفر منطقه ای ترامپ؛ آمریکا در غرب آسیا به دنبال چیست؟

مهر | بین‌الملل | دوشنبه، 29 اردیبهشت 1404 - 08:18
پس از سال‌ها غیبت نسبی، آمریکای ترامپ با توافقات تریلیون‌دلاری، در حال بازتعریف جایگاه خود در منطقه است. اکنون این سوال مطرح است که رئیس جمهور آمریکا در غرب آسیا به دنبال چیست؟
آمريكا،منطقه،سفر،نظامي،محور،سوريه،اقتصادي،امارات،قطر،فناوري، ...

‌خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل، حسن شکوهی نسب: در سال‌های اخیر، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باور بودند که آمریکا به‌تدریج در حال عقب‌نشینی از منطقه است و میدان را برای رقبایی چون چین و روسیه خالی گذاشته است.
بنابراین پکن و مسکو از این فرصت برای تقویت روابط سیاسی و اقتصادی با بازیگران منطقه بهره گرفته‌اند که میانجیگری و نقش‌آفرینی پکن در حل‌وفصل اختلافات فرسوده میان ایران و عربستان از آن جمله است.
اینک «دونالد ترامپ» چند ماه پس از تکیه مجدد بر مسند ریاست جمهوری در پی بازتعریف جایگاه برآمده‌است و سفر چهار روزه اخیر وی به سه کشور عربستان سعودی، قطر و امارات در این راستا قابل ارزیابی است؛ سفری که در جریان آن، آمریکا با امضای قراردادهایی بی‌سابقه در حوزه‌های اقتصادی، نظامی و فناوری، بازگشت خود به منطقه را به نمایش کشید.
همزمان، تحرکات دیپلماتیک جدید در قبال ایران، سوریه و یمن، نشانه‌ای از راهبردی چندلایه بود که ترامپ نشان داد فراتر از صرف فروش تسلیحات یا تأمین امنیت سنتی، به‌دنبال بازتعریف جایگاه واشنگتن در نظم نوین خاورمیانه است.
۱.
محور اقتصاد؛ انرژی، تکنولوژی و تسلیحات، کلیدهای بازگشت ترامپ به منطقه
در سفر هفته گذشته ترامپ به خاورمیانه، اقتصاد به عنوان محور اصلی دیپلماسی او برجسته شد.
عربستان سعودی، به عنوان نخستین مقصد، توافق‌نامه‌ای ۶۰۰ میلیارد دلاری با آمریکا امضا کرد که بخش‌های انرژی، زیرساخت، تسلیحات و فناوری را در بر می‌گیرد.
یکی از پروژه‌های کلیدی، ایجاد مرکز پیشرفته هوش مصنوعی در شهر نئوم است که با همکاری شرکت‌های آمریکایی مانند گوگل، اوراکل و انویدیا راه‌اندازی شده و اجرای آن عملاً آغاز شده است.
همزمان با توافق‌های استراتژیک، سعودی‌ها اولین محموله تجهیزات نظامی آمریکایی را دریافت کرده‌اند.
قطر نیز در این سفر میزبان قراردادی به ارزش ۱.۲ تریلیون دلار با آمریکا بود.
این توافق شامل خرید ۲۱۰ هواپیمای بوئینگ، تجهیزات نظامی و همکاری‌های فناورانه است.
تحویل نمادین یک فروند بوئینگ ۷۴۷ لوکس به ترامپ توسط امیر قطر، در داخل آمریکا واکنش‌های شدیدی را برانگیخت و آن را «هدیه‌ای مغایر با منافع عمومی» خواندند؛ هدیه ای که از نگاه کارشناسان، ذوق‌زدگی و رقابت سران عربی را در گسترش روابط با ایالات متحده در دولت ترامپ نشان می‌دهد.
در ادامه این توافق، فرایند تحویل هواپیماها از سوی بوئینگ آغاز شده و قطری‌ها اعلام کرده‌اند که از این ناوگان هوایی جدید برای ارتقای صنعت گردشگری و ترابری منطقه‌ای استفاده خواهد شد.
قطر، با تکیه بر این قرارداد در رؤیای آن است که جایگاه خود را به عنوان یکی از پایگاه‌های استراتژیک اقتصادی آمریکا در خلیج فارس تثبیت کند.
در امارات متحده عربی نیز ترامپ توافقی ۲۰۰ میلیارد دلاری را نهایی کرد که تمرکز آن بر هوش مصنوعی و ذخیره‌سازی داده بود.
پروژه ساخت یکی از بزرگ‌ترین مراکز داده جهان با ظرفیت ۵ گیگاوات در ابوظبی رسماً آغاز شد.
این پروژه با همکاری شرکت انویدیا و با هدف تبدیل امارات به مرکز فناوری منطقه اجرا می‌شود.
همچنین اولین محموله تراشه‌های آمریکایی وارد امارات شده و زیرساخت‌های فنی برای آغاز عملیات اجرایی فراهم شده‌اند.
بخشی از اهمیت اقتصادی این سفر برای آمریکا را می‌توان در مصاحبه روز گذشته (شنبه) ترامپ با «فاکس نیوز» شنید که رئیس جمهوری این کشور تصریح کرد: «فکرش رو بکنید، در این سفر، ۱۲ برابر مبلغی که برای اوکراین هزینه شد، به دست آوردم.
این پول را در چند روز کسب کردم.»
۲.
محور دیپلماتیک؛ بازتعریف روابط منطقه‌ای
در جریان سفر ترامپ به خاورمیانه، یکی از تحولات مهم، اعلام رسمی لغو تحریم‌های آمریکا در قبال سوریه بود؛ اقدامی که با استقبال مشروط دمشق روبرو شد.
در ادامه این تصمیم، یک هیئت رسمی از وزارت خزانه‌داری آمریکا و فعالان اقتصادی به سوریه اعزام شدند تا شرایط برای بازگشت تدریجی شرکت‌های آمریکایی به بازار سوریه را بررسی کنند.
همچنین، آمریکا پیشنهاد رسمی خود را برای پیوستن سوریه به توافقات ابراهیم به دولت جدید این کشور ارائه داده است؛ پیشنهادی که حاکی از حمایت بی‌چون و چرای آمریکا از رژیم صهیونیستی است حتی اگر در ظاهر، این سفر -که اراضی اشغالی در آن نادیده گرفته شده- حاکی از عمق اختلاف نتانیاهو و ترامپ باشد.
این دیدارها و وعده رفع تحریم سوریه اما با موجی از انتقادات در آمریکا مواجه شده‌است.
«مایکل روبین» کارشناس «مؤسسه امریکن اینترپرایز» این اقدام ترامپ را کاری اشتباه دانست زیرا تنها با اتکا به لفاظی‌های یک رهبر بی‌تجربه و امتحان پس‌نداده صورت گرفته و ممکن است به تقویت القاعده منجر شود.
وی تاکید دارد: لغو تحریم‌ها علیه سوریه، از یک جنبه دیگر هم اقدامی شتاب‌زده است زیرا جولانی حتی بر جنبش خود کنترل ندارد، چه برسد به کل سوریه.
در ارتباط با یمن، ترامپ با که طی ماه‌های اخیر شدیدترین حملات را به این کشور مقتدر عضو جبهه مقاومت انجام داد و در نهایت راه به جایی نبرد، ناگزیر با میانجی‌گری عمان، آتش‌بسی میان آمریکا و انصارالله برقرار کرد؛ توافقی که تداوم جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و نیز مواضع آتی کاخ سفید می‌تواند بر آن تأثیر بگذارد.
در جریان سفر منطقه ای، ترامپ به موضوع مذاکرات با ایران نیز پرداخت؛ مذاکراتی که چهار دور آن تا کنون در مسقط و رم برگزار شده و طرفین، آن را سازنده و رو به جلو توصیف کرده‌اند.
اگرچه همانند گذشته شاهد بعضاً گزافه‌گویی و تناقض‌گویی رئیس جمهوری آمریکا بودیم اما ترامپ مدعی شد که کشورش در چارچوب گفت‌وگوهای غیرمستقیم که با میانجی‌گری عمان در جریان است، پیشنهادی رسمی به ایران ارائه کرده است.
در مجموع، این محور از سیاست خارجی ترامپ را می‌توان بازتعریف فعالانه دیپلماسی در منطقه دانست.
آمریکای ترامپ به جای گسیل نیروی نظامی به غرب آسیا که رویه سنتی ایالات متحده به شمار می‌رود، یک رویکرد معاملاتی با بازیگران این منطقه در پیش گرفته است تا نقش خود را از کشوری مداخله‌جو، به میانجی تغییر دهد.
۳.
محور امنیتی؛ چرخش استراتژیک و چالش‌های تازه
در محور امنیتی، سفر ترامپ نقطه‌عطفی را در راهبرد تسلیحاتی آمریکا در منطقه رقم زد.
مهم‌ترین مصداق آن، امضای بزرگ‌ترین قرارداد دفاعی تاریخ آمریکا با عربستان سعودی به ارزش ۱۴۲ میلیارد دلار بود.
در ادامه این مسیر، امارات و قطر نیز با دریافت تجهیزات نظامی پیشرفته، به حلقه‌ای از متحدان نظامی جدید بدل شدند که واشنگتن برای مهار تهدیدات منطقه‌ای بر آن‌ها تکیه دارد.
این قراردادها نه‌تنها از منظر بازدارندگی مؤثر هستند، بلکه به تقویت حضور لجستیکی و فناوری آمریکا در منطقه نیز کمک می‌کنند.
از نگاه ناظران، در قبال برخی کشورها از قبیل ایران و سوریه، واشنگتن نشان داده که تاحدی راهبردش را از تقابل نظامی مستقیم به فشار دیپلماتیک تغییر داده است.
به جای تهدید به حمله یا اقدام نظامی، ترامپ ترجیح می‌دهد از اهرم‌های اقتصادی و گفت‌وگو برای دستیابی به هدف بهره گیرد.
این تغییر در نگرش، نوعی بازگشت به دیپلماسی فشرده اما کم‌هزینه‌تر تلقی می‌شود که هدف آن دستیابی به توافقات محدود و قابل مدیریت به جای درگیری گسترده است.
در این میان، رژیم صهیونیستی از تغییر مسیر امنیتی آمریکا بیشترین نگرانی را دارد.
حذف تل‌آویو از برنامه سفر ترامپ و تمرکز بر کشورهای عربی خلیج فارس، پیام روشنی به نتانیاهو بود مبنی بر اینکه اولویت‌های جدید آمریکا ممکن است با محور سنتی «امنیت اسرائیل» در تضاد باشد.
دیدار ترامپ با نمایندگان حماس، و پیگیری پرونده اسیر اسرائیلی-آمریکایی بدون هماهنگی کامل با تل‌آویو، در محافل امنیتی رژیم صهیونیستی به‌عنوان چرخش نگران‌کننده تلقی شده است.
در مجموع می‌توان گفت آمریکا در حال عبور از مدل تقابل سنتی به‌سوی همکاری منطقه‌ای هدفمند است؛ مدلی که بیشتر بر توازن، معامله و کاهش هزینه‌ها تکیه دارد.
۴.
محور ژئوپلیتیکی؛ بازتعریف جایگاه آمریکا در منطقه
در سال‌های اخیر، تحلیلگران بین‌المللی به دفعات از افول نقش آمریکا در منطقه و واگذاری فضای ژئوپلیتیکی به قدرت‌هایی چون چین و روسیه سخن گفته بودند اما سفر اخیر ترامپ به سه کشور عربی منطقه از اهمیت فزاینده این پهنه جغرافیایی برای آمریکا پرده برداشت.
امضای قراردادهای بزرگ اقتصادی، دفاعی و فناورانه با عربستان، امارات و قطر، به‌وضوح نشان داد که آمریکا نه‌تنها قصد خروج از منطقه را ندارد، بلکه به‌دنبال بازتعریف و تثبیت جایگاه راهبردی خود در قلب جهان عرب است.
بازسازی هم‌زمان سه محور اصلی قدرت- اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی- در خلیج فارس، نوعی بازگشت از سوی آمریکا محسوب می‌شود.
واشنگتن با تزریق سرمایه و فناوری پیشرفته، نه از مسیر مداخله نظامی، بلکه از طریق شراکت‌های تجاری و استراتژیک قصد دارد موقعیت از دست رفته خود را بازیابد.
عربستان، امارات و قطر که در دوران بایدن با واشنگتن فاصله گرفته بودند، اکنون در صدد آن هستند تا به عنوان متحدان محوری آمریکا در شکل‌دهی نظم نوین منطقه‌ای تعریف شوند؛ پیشی گرفتن آنها در اعطای هدایای لوکس و گران‌قیمت به ترامپ همچون هواپیمای ۴۰۰ میلیون دلاری در همین راستا قابل ارزیابی است.
فرجام سخن
سفر چند روز پیش ترامپ به سه کشور عربی، چیزی فراتر از یک تور دیپلماتیک یا نمایش اقتصادی بود؛ او آمده بود تا نقشه جدیدی برای حضور آمریکا در منطقه ترسیم کند.
از تریلیون‌ها دلار قرارداد تا مذاکرات پیچیده با ایران و توافقات غیرمنتظره با انصارالله یمن، همه‌چیز نشان می‌داد که ترامپ به‌دنبال بازگرداندن آمریکا به جایگاه بازیگر اول منطقه است اما این بار نه با گسیل نیروی نظامی، بلکه با سرمایه، فناوری و دیپلماسی.
کارشناسان بر این باورند که ترامپ با تکیه بر روابط نزدیک با رهبران عرب خلیج فارس، به‌دنبال آن است که نفوذ چین و روسیه را محدود و توازن سنتی منطقه را به نفع واشنگتن بازتنظیم کند.
هم‌زمان، نادیده‌گرفتن رژیم صهیونیستی در این سفر و گفت‌وگوهای مستقیم با بازیگرانی مانند حماس، پیام روشنی داشت مبنی بر اینکه اولویت‌های آمریکا تغییر کرده‌اند و نظم جدید، متحدان تازه‌ای می‌طلبد.
در مجموع، ترامپ در خاورمیانه به دنبال تثبیت نقش آمریکا به‌عنوان معمار نظم آینده این پهنه جغرافیایی است؛ نظمی که در آن قدرت از مسیر اقتصاد، فناوری و نفوذ سیاسی اعمال می‌شود، نه صرفاً مداخله نظامی.
این رویکرد اگرچه با چالش‌هایی روبه‌روست، اما نشانه‌هایی جدی از تغییر روش آمریکا در مدیریت منافع خود در غرب آسیا را به نمایش گذاشته است.