کره شمالی در برابر فشار آمریکا: بازتعریف معادلات قدرت در شرق آسیا
تنشهای شرق آسیا، کره شمالی را به چالشی جدی برای استراتژی آمریکا بدل کرده است.

همزمان با تشدید تنشها در شمالشرق آسیا، آغاز دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ فرصتی ایجاد کرده تا سیاست واشنگتن در قبال کره شمالی بازنگری شود؛ اما اینبار، برخلاف گذشته، معادله به گونهای تغییر کرده که پیونگیانگ در موقعیتی قدرتمندتر از همیشه قرار دارد.
در حالی که دولت بایدن تمرکز خود را صرف بازدارندگی کرده بود، این رویکرد نه تنها به کاهش خطر جنگ منجر نشد، بلکه باعث رشد روابط کره شمالی با چین و روسیه، توسعه برنامه موشکی و هستهای این کشور، و تشدید رقابت تسلیحاتی در منطقه شد.
این وضعیت، کره شمالی را از یک بازیگر منزوی به یک مهره تعیینکننده در معادلات امنیتی شرق آسیا بدل کرده است.
خطراتی که واشنگتن نمیتواند نادیده بگیرد:
• تعمیق شکاف سیاسی و نظامی در شرق آسیا و شتاب گرفتن رقابت تسلیحاتی؛
• تضعیف رژیم جهانی عدم اشاعه تسلیحات هستهای در صورت تکثیر منطقهای فناوری کره شمالی؛
• احتمال صادرات فناوری نظامی توسط پیونگیانگ به دیگر مناطق بحرانی؛
• افزایش خطر درگیری نظامی ناشی از اشتباه محاسباتی یا تحلیل نادرست طرفین؛
• ریسک استفاده از سلاح هستهای در شبهجزیره کره با تبعات فرامنطقهای.
تغییر اولویتها از خلع سلاح به مدیریت بحران
گزارش ویت تأکید دارد که ایالات متحده دیگر نمیتواند با اهداف بلندپروازانهای، چون خلع کامل سلاح هستهای وارد مذاکره شود، بلکه باید هدف کوتاهمدت را کاهش خطر جنگ و ایجاد چارچوبی برای ثبات قرار دهد.
بازگشت به دیپلماسی سطح بالا، جلب همکاری چین و روسیه، و به رسمیت شناختن واقعیتهای میدانی قدرت کره شمالی از گامهای ضروری در این مسیر است.
در این چارچوب، پیونگیانگ توانسته با بهرهگیری از ظرفیت داخلی در ساخت موشکها و بمبهای اتمی، اهرم فشار مؤثری در برابر واشنگتن ایجاد کند.
کره شمالی دیگر نه صرفاً یک تهدید بالقوه، بلکه بازیگری بالفعل با توان بازدارندگی هستهای در مرز چین، روسیه، ژاپن و کره جنوبی است.
این قدرت، ایالات متحده را وادار کرده به جای تهدید، به فکر تنظیم مجدد راهبرد خود باشد.
مذاکره با کارتهای متفاوت
در دوره ریاستجمهوری اول ترامپ، دیدارهای سطح بالا میان او و کیم جونگاون اگرچه نمادین باقی ماند، اما زمینهای برای شناخت متقابل فراهم کرد.
اکنون، با توجه به وضعیت جدید منطقه، ویت پیشنهاد میکند که آمریکا بار دیگر به سیاست مذاکره مبتنی بر توافقهای تدریجی و گامبهگام بازگردد.
این مذاکرات باید با پذیرش این واقعیت آغاز شود که کره شمالی دیگر به دنبال رابطه بهتر با واشنگتن نیست، بلکه در پی تثبیت جایگاه خود به عنوان یک قدرت هستهای منطقهای است.
پایان بازی به نفع چه کسی است؟
ویت هشدار میدهد که ادامه رویکرد تقابلی بدون طرحی جدید، تنها به تشدید تهدیدات میانجامد.
او پیشنهاد میکند که واشنگتن با انعطافپذیری بیشتر، بهدنبال کاهش تنش، مهار رقابت تسلیحاتی و در نهایت ایجاد سازوکاری برای مدیریت بحران باشد.
در غیر این صورت، نه تنها خطر جنگ در شبهجزیره کره افزایش مییابد، بلکه اعتبار راهبردی آمریکا در آسیا نیز با چالش جدی روبهرو خواهد شد.
منبع: اتاق فکر استیمسون