یادداشت|وقتی شادی لوکس میشود - تسنیم
در روزگاری نه چندان دور، شادی امری ساده و در دسترس بود. بهانه ای کوچک، لبخندی بزرگ می آفرید و آدم ها برای خوشحال بودن، منتظر مناسبت یا مجوز خاصی نمی ماندند. اما امروز، شادی به کالایی نایاب تبدیل شده؛ آن چنان نایاب که گویی در ویترین مغازه ها محبوس شده

به گزارش خبرگزاری تسنیم ، در روزگاری نهچندان دور، شادی امری ساده و در دسترس بود.
بهانهای کوچک، لبخندی بزرگ میآفرید و آدمها برای خوشحال بودن، منتظر مناسبت یا مجوز خاصی نمیماندند.
اما امروز، شادی به کالایی نایاب تبدیل شده؛ آنچنان نایاب که گویی در ویترین مغازهها محبوس شده و فقط قشر خاصی توان لمس آن را دارند.
تورم، ناامنی روانی، دغدغههای معیشتی، فشارهای اجتماعی و روزمرگیهای فرساینده، به تدریج مردم را از حس شادمانی دور کردهاند.
در فضای عمومی، شادی نهتنها کمرنگ شده، که گاه با حس گناه همراه است؛ گویی اگر بخندی، باید توضیح بدهی چرا و چگونه در این وضعیت، لبخند بر لب داری.
وقتی تفریح خانوادگی برای بسیاری محدود به چند ساعت در پارک محلی میشود، وقتی خرید سادهی یک کیک تولد به تصمیمی اقتصادی تبدیل میگردد، وقتی سفر تنها در رویاهای جمعی اتفاق میافتد، یعنی شادی دیگر یک حق طبیعی نیست؛ بلکه امتیازی است که برخی دارند و برخی ندارند.
جامعهای که در آن مردم برای شاد بودن احساس امنیت نکنند، به مرور به سمت انزوا، بیتفاوتی و افسردگی جمعی سوق داده میشود.
در چنین شرایطی، حتی تلاشهای فردی برای ساختن لحظههای شاد نیز در فضای عمومی با نگاههای سنگین و قضاوتگرانه مواجه میشود؛ گویی شادی، عملی خلاف عرف یا تجملی بیمورد تلقی میشود.
از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی تصویری پر زرق و برق از شادی ارائه میدهند؛ تصاویری که بیش از آنکه امیدآفرین باشند، برای بسیاری حکم یادآوریِ نداشتهها را دارند.
شادیهای فیلترشدهای که نه بازتاب واقعیت، بلکه نمایشی از زندگیهاییاند که بیشتر به ویترین شباهت دارند تا تجربهای زیسته.
اما واقعیت این است که جامعهای زنده، به شادی نیاز دارد.
شادی، فقط یک حس لحظهای نیست؛ نیروییست که میتواند سرمایه اجتماعی را تقویت کند، مشارکت عمومی را بالا ببرد، و احساس تعلق را در دل مردم زنده نگه دارد.
شهروندانی که توان خندیدن ندارند، به سختی میتوانند به آینده امیدوار باشند.
شاید زمان آن رسیده که نهادهای اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی، شادی را نه بهعنوان یک امر لوکس، که بهمثابه حقی انسانی به رسمیت بشناسند.
سیاستگذاریهای اجتماعی باید شرایطی فراهم کنند که افراد بدون احساس فشار، ترس یا قضاوت، بتوانند شاد باشند.
این شادی الزاماً هزینهبر نیست؛ گاهی فقط نیازمند فضا، اعتماد و احساس امنیت است.
ما نیاز داریم شادی را از انحصار درآوریم و آن را به کوچهها، خانهها و دلهای مردم برگردانیم.
شادی اگر قرار باشد فقط برای عدهای خاص باشد، دیر یا زود، به جای لبخند، خشم و گسست اجتماعی به جا خواهد گذاشت.
یادداشت از یگانه بهجت ، جامعه شناس
انتهای پیام/