چگونه انصارالله یمن نظم سرمایهداری دریایی را مختل کرد؟
انسداد دریای سرخ توسط انصارالله هم شریان تجاری جهان را فلج کرد و هم ناتوانی غرب را نمایان ساخت.

در پی حمله اسرائیل به غزه در پاییز ۲۰۲۳، گروه یمنی انصارالله با آغاز یک محاصره دریایی در دریای سرخ، یکی از حساسترین مسیرهای کشتیرانی جهان را مختل کرد.
تلاش ائتلاف تحت رهبری آمریکا برای بازگرداندن امنیت دریایی با شکست مواجه شد و ضعفهای اساسی در سازوکار تجارت جهانی مبتنی بر دریا را عیان ساخت.
یادداشتی در نیویورکتایمز با عنوان «چرا ترامپ ناگهان اعلام کرد انصارالله شکست خورده؟» بیاختیار پرده از ناکامیهای این ائتلاف برداشت: در حالی که آمریکا میلیاردها دلار برای سامانههای دفاع موشکی هزینه میکرد، انصارالله با موشکهای ساخت داخل و پهپادهای ارزانقیمت، به حملات خود ادامه میداد و پهپادهای دشمن را سرنگون میکرد.
در واقع، یکی از فقیرترین کشورهای جهان، توانست بدون ناوگان دریایی کلاسیک، کریدور حیاتی تجارت جهانی را مسدود کند؛ در حالی که قدرتهای بزرگ در برابرش ناکام ماندند.
سه عامل کلیدی در موفقیت انصارالله
۱.
جغرافیای استراتژیک: تنگه بابالمندب با تنها ۲۰ مایل عرض، نقطه اتصال دریای سرخ به خلیج عدن است و روزانه بین ۱۲ تا ۱۵ درصد از تجارت جهانی، شامل نفت و کالاهای کانتینری، از آن عبور میکند.
انسداد این مسیر از سوی انصارالله، زیان اقتصادی جهانی معادل ۲۳ میلیارد دلار در سال به همراه داشته است.
۲.
تسلط بر فناوری تسلیحاتی بومی: انصارالله طی یک دهه اخیر، توانسته سامانهای کارآمد از موشکها و پهپادهای بومی بسازد که توان هدف قرار دادن کشتیها در شعاع صدها کیلومتر را دارند.
ایران در این مسیر با ارائه آموزش، تجهیزات و فناوری، نقش مهمی ایفا کرده است.
تولید محلی، همراه با نوآوری در استفاده از فناوریهای تجاری، قدرت رزمی نامتقارن انصارالله را افزایش داده است.
۳.
شکنندگی ساختار تجارت جهانی: تمرکز شدید تجارت دریایی جهانی در دست چند ائتلاف بزرگ حملونقل، که بیش از ۹۰ درصد ترافیک کانتینری بین آسیا، اروپا و آمریکای شمالی را کنترل میکنند، موجب شده که با بروز یک بحران در یک نقطه، زنجیرههای تأمین جهانی فلج شوند.
کشتیهای غولپیکر امروزی تنها در بنادر خاصی قابل پهلوگیریاند و کوچکترین اختلال، تا هفتهها سیستم حملونقل را مختل میکند.
از حمله به کشتیها تا بحران جهانی
در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۳، نیروهای انصارالله کشتی «گَلَکسی لیدر» را در دریای سرخ توقیف کردند.
این اقدام نخستین محاصره دریایی تاریخ توسط نیرویی غیرنظامی و فاقد ناوگان رسمی بود.
در ابتدا فقط کشتیهایی که مقصدشان اسرائیل بود هدف قرار میگرفتند؛ اما پس از تشدید جنایات جنگی اسرائیل در غزه، دایره حملات گستردهتر شد.
واشنگتن در پاسخ، عملیات موسوم به «نگهبان شکوفایی» را با مشارکت ۲۰ کشور آغاز کرد؛ اما بسیاری از اعضای این ائتلاف حاضر به اعلام رسمی عضویت خود نشدند.
حملات هوایی آمریکا و انگلیس نیز، به دلیل موقعیت جغرافیایی یمن و ماهیت پراکنده تسلیحات انصارالله، تأثیر چشمگیری نداشت.
بازتاب این بحران بر اقتصاد اسرائیل
بیش از ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی اسرائیل وابسته به تجارت است و ۹۹.۶ درصد از تجارت آن از طریق دریا انجام میشود.
در سال ۲۰۲۴، بندر ایلات — تنها مسیر دریایی اسرائیل به آسیا — عملاً تعطیل شد و به دلیل کاهش شدید تردد کشتیها، رسماً اعلام ورشکستگی کرد.
هزینه بیمه برای کشتیرانی به مقصد اسرائیل ۹۰۰ درصد افزایش یافت و مسیرهای جایگزین از طریق دماغه امید نیک، زمان و هزینه انتقال را چند برابر کرد.
حتی صادرات گاز طبیعی مایع اسرائیل نیز به دلیل عدم امکان ارسال با نفتکشهای بزرگ، تحت تأثیر قرار گرفت.
رؤیای تلآویو برای تبدیلشدن به قطب صادرات گاز منطقهای عملاً فروپاشید.
تغییر قواعد بازی در درگیریهای نامتقارن
کارزار دریایی انصارالله نشان داد که در دوران تجارت بهشدت متمرکز جهانی، بازیگران کوچک نیز میتوانند با ابزارهای محدود، اختلالی عظیم در اقتصاد بینالمللی ایجاد کنند.
جایی که سیاست سنتی نظامی بر قدرت آتش تأکید دارد، انصارالله با هدف گرفتن ساختارهای اقتصادی، معادله را به نفع خود تغییر داد.
کاپیتان عملیات «نگهبان شکوفایی» اعتراف کرد: «آمریکا فقط یک بار لازم است اشتباه کند، اما انصارالله فقط کافی است یک موشک را به هدف بزند.»
نبرد دریای سرخ فراتر از یک درگیری تاکتیکی بود؛ این تقابل، نشان داد که نقاط فشار اقتصادی — همچون مسیرهای حملونقل، زنجیرههای تأمین، و بیمههای بینالمللی — به میدان نبرد نوین بدل شدهاند.
جهانیسازی نه تنها کارایی را افزایش داده، بلکه بستری برای آسیبپذیریهای نوین ایجاد کرده است؛ آسیبپذیریهایی که بازیگران غیرمتعارف مانند انصارالله بهخوبی آنها را درک و از آن بهرهبرداری کردهاند.
منبع: جاکوبین