نمایشی از تعزیه برای سلیقه نسل امروز؛ «باهون» روایتی فراتر از کلمه است
کارگردان نمایش «باهون» با اشاره به ویژگی های این اثر نمایشی که درباره اسطورهها و آیینهای زنانه است درباره بهره گیری متفاوت از فرم تعزیه برای ارتباط بهتر نسل امروز با این هنر گفت.

مریم صادقی کارگردان نمایش «باهون» که این شبها در مجموعه تئاتر لبخند روی صحنه است در گفتگو با خبرنگار مهر درباره موضوع نمایش توضیح داد: این نمایش پرفورمنسی زنانه و آیینی است که در فرم مدرن تعزیه شکل گرفته است و درباره سفر قهرمان زنانه است.
نمایش ما کاری تجربی است و زمانی که در پلاتو تمرین میکردیم به این نتیجه رسیدیم که انگار دیگر در دوران کنونی هر دیالوگی خاصیت خودش را از دست داده است.
بیشتر به بدن زنانه توجه کردیم و وضعیتی که زن در جامعه با آن مواجه میشود و بیشتر دوست داشتیم که بدون کلام، مفهومی زا که در نظر داشتیم، برسانیم.
وی درباره نسبت «باهون» با جامعه بیان کرد: نمایش از زایشی آغاز میشود و این زایش به از دست دادنی میرسد و انگار هشت زن به مثابه هشت مادر باردار میشوند و مدام از دست میدهند و این همان چیزی است که در جامعه ما بسیار دیده میشود.
«باهون» نیز به معنای اصیل و در زبان اوستایی به معنای سوگواری جمعی است و فکر میکنم که امروز ما جامعهای داریم که همیشه سوگوار است و هیچوقت به آن آرامش نخواهد رسید و این سوگ جمعی که انگار همه مردم دچار آن شدهاند برای من خیلی مهم بود.
اینکه انگار همه دغدغه و ترس از دست دادن را در وجود خود احساس میکنند.
وی افزود: حدود یک سال و سه ماه است که ما مشغول تمرین هستیم.
نه حمایت مالیای داشتیم و نه اسم معروفی در کار ما حضور دارد و نه بازیگر معروفی داریم و نه تهیهکنندهای.
خودمان بودیم و خودمان.
خیلی دوست داشتم به نگاه تماشاگر احترام بگذارم و میخواستم که نمایش از نظر زیباییشناسی مخاطب را اقناع کند و این کار من را بسیار سخت میکرد چراکه ساپورت مالی نداشتم و به سراغ آرتیستهایی میرفتم که میدانستم دغدغهمندند و با ما کنار میآیند.
پیدا کردن چنین افرادی بسیار دشوار بود اما خوشبختانه دوستانی پیدا کردم که در این راستا به من کمک کردند و توانستم فرمی که میخواستم را تا حدود ۷۰ درصد اجرایی کنم.
نگران مخاطب هم بودیم.
چراکه کارهایی که نامهای مشهور ندارد گاهی با نام تهیهکننده کار را به جلو میبرند و ما چنین چیزی را نداشتیم اما با تلاشهایی که کردیم توانستیم مخاطب خودمان را پیدا کنیم.
صادقی درباره فرم اجرایی نمایش گفت: اجرا در سالن دوسوبه لبخند است و من به شکل میدانی و شبیه به تعزیه به آن نگاه کردم.
نمایش موسیقی زنده دارد که مربوط به موسیقی محلی است و با فضای الکترونیک با آن برخوردی مدرن صورت گرفته است.
در طراحی لباس از زرهبافی استفاده کردهام تا بیشتر شکل تعزیه به خود بگیرد و همینطور از آیینهای مناطق مختلف برای شکل گرفتن قصهای که در ذهنم داشتم، بهره گرفتم.
کارگردان نمایش «باهون» درباره اهمیت مساله زنان گفت: فکر میکنم فقدان نویسنده و کارگردان زن در جامعه تئاتری ما خیلی زیاد است.
ما با سیستم مردانهای مواجهیم که تلاشهای زیادی را برای به نتیجه رساندن یک کار توسط زنان میطلبد و من مصر بودم که به عنوان یک زن نگاه خودم به جامعه زنان را به مخاطب نشان بدهم.
وقتی دنبال آیینهای زنانه میگشتم، متوجه شدم که متاسفانه اطلاعات درباره چنین آیینهایی بسیار اندک است چراکه همه چیز در خفا اتفاق میافتاده است و در جهان به هیچوجه آنقدر که درباره آیینها، اسطورهها و سفر قهرمانهای مردانه میدانیم، از آیینهای زنانه نمیدانیم.
بنابراین به سراغ اسطورههای زنانه رفتم مثل اسطورههای زنانهای که در شاهنامه وجود دارد و به طور مثال تهمینه برای من بسیار قابل توجه بود.
همینطور دوست داشتم که مواجههای واقعی با بدن زنانه داشته باشم و این کار برای من از این جمله شروع شد، «از گور رحم تا رحم گور».
صادقی درباره پیوند «باهون» با آیینهای ایرانی گفت: من در چهارچوب «سفر قهرمان» جوزف کمبل پیش رفتم.
ما آیینهای مختلفی از جمله زایش و آیینهای مطبخی داریم.
طراحی صحنه نیز به شکلی است که ساز کوبهای دایرهای شکلی هست که زنان روی آن ریتم میگیرند و من به سراغ ریتمهایی رفتم که در آیینهای زنانه مطبخی شکل میگرفته است.
در بخش اول نمایش به سراغ آیین زایش و آیینهای طواف رفتم و در بخش دوم کار، برای رزمهایی که شخصیتها دارند به سراغ آیینهای کشتی، زورخانه و فرمهای تعزیه رفتم و در بخش آخر به آیین قربانی کردن در نقاط مختلف پرداختیم.
مثل بریدن سر پرنده یا گوسفند برای رفع چشم زخم.
این نمایش با کهنالگوها رابطه نزدیکی دارد و چیزی که برایم اهمیت ویژهای داشت اسب بود.
اسب در زبان اوستایی نشان قدرت و اصالت بوده است و اگر اسبی از میان میرفته است برایش یک سوگواری جمعی برگزار میکردند.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین اکسسوارهای ما قیچی است.
زنان در سوگ سیاوش از قیچی برای بریدن گیسوان خود استفاده میکردند و وقتی قیچی به هم زده میشده پیامش این بوده که جنگ یا دعوایی آغاز میشود.
سعی کردم ابزارها را بسیار زنانه انتخاب کنم.
مثلا سوزن بلند به مثابه شمشیر یا قیچی به مثابه ابزار قربانی کردن.
یا نعلی که در آن آینههای شکسته کار شده است به معنای شکستن کلونی زنها و اینکه تریبون و صدایی برای حرف زدن ندارند.
صادقی درباره انگیزهاش از اجرای «باهون» بیان کرد: ایده اولیه این کار برای من فقط یک تصویر از هشت زن سیاهپوش روی صحنه بود که در ادامه این تصویر برای من بسط پیدا کرد.
من در دورهای روی نمایشنامه «قصه ظهر جمعه» محمد مساوات مطالعه می کردم و این کار به نوعی خروجی آن دوره است.
مساوات استادی سختگیر و بسیار دلسوز بود و زمانی که من اتودهای اولیه را میبردم و به او نشان میدادم مدام به من میگفت که نه این کافی نیست و برو جلوتر و این ایده برای من تکمیل و تکمیلتر شد و شکل گرفت.
پدرم و خانواده پدریام تعزیهخوان بودند و من در فضای تعزیه بزرگ شدهام.
وی ادامه داد: کلا تعزیه و نمایشهای آیینی ایرانی برای من جذابیت زیادی دارد اما مدل برخوردی که امروز با آن انجام میشود چندان برایم جالب نیست و خیلی دوست داشتم که از این فرم در راستای سلیقه نسل امروز استفاده کنم.
که بتوانیم هم تعزیه ببینیم و هم چیزی که دهه هشتادیها نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و این کار من را سختتر میکرد.
تمام فرم لباسها و صحنه و ...
برای من از تصویر تکیه دولت ساخته شد.
همینطور این نمایش ادای دین بزرگی به مادرم بود.
این نمایش کاری نیست که یک شبه شکل گرفته باشد کاری است که ۲۰ سال در ذهن میچرخیده و امروز به نتیجه رسیده است.
نمایش «باهون» از ۱۴ تا ۲۶ اردیبهشت هر شب ساعت ۱۹:۳۰ در مجموعه تئاتر لبخند روی صحنه میرود.
عوامل اصلی این نمایش عبارتند از طراح و کارگردان: مریم صادقی بازیگران: ساراناز ابراهیمیان، نیکتا اعظمی، ساناز ایلانلو، حورا پاکیزهدل، آرمیتا حرمتی، الناز زجاجی، سپیده فضلیاب، مژده نصیر تهیهکننده: علیرضا صادقی.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: باهون روایتی آیینی از زنانیست که در چرخهای بیپایان از زایش گرفتارند.
هشت زن، با ضرباهنگ سکوت، روایتگر تجربه جمعیِ از دست رفتنند.
روایتی فراتر از کلمات ...