زبان فارسی؛ زندهترین میراث هویت، فراتر از مرزها
زبان فارسی تنها یک زبان نیست. زبانِ زیستهی ماست؛ روایتگر رنجها، شادیها، شکستها و سربلندیها. واژهبهواژهاش، تنیده در جانِ مردمانیست که قرنها، در برابر فراموشی ایستادهاند.

زبان فارسی تنها یک زبان نیست.
زبانِ زیستهی ماست؛ روایتگر رنجها، شادیها، شکستها و سربلندیها.
واژهبهواژهاش، تنیده در جانِ مردمانیست که قرنها، در برابر فراموشی ایستادهاند.
کد خبر: 713555 | ۱۴۰۴/۰۲/۲۵ ۱۶:۲۷:۰۷
دکتر زهرا سادات حسینی، عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان:
در جهانی که مرزها در هم فرومیریزند و فرهنگها زیر سایهی یکسانسازی رسانهای، رنگ میبازند، زبان فارسی هنوز میدرخشد؛ نه فقط بهعنوان ابزار سخن، بلکه چونان نگین هویت یک ملت و حافظ حافظهی یک تمدن.
زبان فارسی تنها یک زبان نیست.
زبانِ زیستهی ماست؛ روایتگر رنجها، شادیها، شکستها و سربلندیها.
واژهبهواژهاش، تنیده در جانِ مردمانیست که قرنها، در برابر فراموشی ایستادهاند.
و در قلب این پایداری، نام یک انسان میدرخشد: فردوسی.
فردوسی؛ پاسدار زبان، احیاگر هویت
وقتی فردوسی شاهنامه را سرود، فقط یک اثر ادبی خلق نکرد؛ او ستونهای لرزان هویت ایرانی را دوباره استوار ساخت.شاهنامه، روایت جنگها نیست، بلکه حماسهی بیداری زبانی است که میخواستند از حافظهی جمعی حذفش کنند.
او با پالایش زبان از بیگانگی، نه فقط واژه ساخت، بلکه روح استقلال را در پیکر زبان دمید.امروز، اگر هنوز «خِرَد»، «آزادی»، «راستی» و «پارسایی» واژههای زنده در زبان ما هستند، مدیون آن مردی هستیم که با جوهر جانش نوشت.
زبان فارسی؛ فراتر از جغرافیا، نزدیک به انسانیت
فارسی، زبان یک ملت نیست؛ زبان یک نگرش انسانی است.
زبانی که حافظ در آن از عشق گفت، سعدی از مدارا، مولوی از وحدت و فردوسی از شرف.
یونسکو، با بزرگداشت فردوسی، این حقیقت را به رسمیت شناخت: فارسی میراث بشریت است.
زبان یک قوم نیست؛ زبان خرد مشترک نوع بشر است.
از نگاه "یان آسمن"، زبان حافظهی جمعی ملّتهاست.
و زبان فارسی، خاطرات روشن بشریت را در خود حفظ کرده است؛ مفاهیمی چون انساندوستی، حقطلبی و آزادیخواهی.
اکنون، ما وارثان چه هستیم؟
امروز، ما در عصر جهانیشدن، شاهد فرسایش زبانهای بومی هستیم.
واژهها رنگ میبازند، معناها کمرنگ میشوند و اصالتها در گرداب سرعت و مصرف فراموش میشوند.
اما زبان فارسی، همچنان در برابر این هجمهها میایستد؛ اگر ما بخواهیم.
پاسداری از فارسی، وظیفهای صرفاً فرهنگی نیست؛ مسئولیتی انسانی است.
دانشگاهها، رسانهها، خانوادهها، نهادهای مدنی و فرهنگی؛ همه باید صدای زبان فارسی باشند.
نه با شعار، بلکه با تولید، نوآوری و عشق.
فردوسی را گرامی میداریم، چون آینده را به یاد میسپاریم
بزرگداشت فردوسی، صرفاً آیینی تقویمی نیست؛ یادآور مسئولیتی تاریخی است.
فردوسی کار خود را کرد؛ اکنون نوبت ماست که زبان را زنده نگاه داریم، نه فقط برای خود، بلکه برای فرزندانمان، برای بشریت.
زبان فارسی، تنها یک میراث نیست؛ جریانی زنده در رگهای فرهنگ ماست.
اگر آن را رها کنیم، بخشی از انسانبودنمان را از دست میدهیم.