حکمرانی شهید رئیسی زیر سایه ولایت
آیت الله رئیسی در مسائل سیاست خارجی با نگاهی راهبردی مبتنی بر سه گانه «عزت، حکمت، مصلحت» که رهبر معظم انقلاب آن را تبیین کرده اند، حرکت کرد.

خبرگزاری تسنیم _ قدرت الله غلمانی؛ حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران همواره در چارچوب ولایت فقیه معنا و مشروعیت یافته است.
شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی، بهعنوان یکی از چهرههای شاخص نظام و رئیسجمهور مردمی و انقلابی، نمونهای بارز از حکمرانی ولایی در دوره معاصر بود.
حکمرانی او نهتنها مبتنی بر اصول اسلام سیاسی و آموزههای انقلاب اسلامی بود، بلکه در عمل نشان داد که چگونه میتوان قدرت اجرایی کشور را در مسیر تبعیت از ولایت فقیه، خدمت به مردم و تقویت نظام اسلامی به کار گرفت.
1.
ولایتمداری بهعنوان محور سیاستورزی
یکی از شاخصترین ویژگیهای آیتالله رئیسی، ولایتمداری صادقانه و عملی او بود.
وی نهتنها در بیان، بلکه در عملکرد، همواره نشان داد که تصمیمات کلان کشور باید در چارچوب منویات رهبری و راهبردهای کلان نظام اتخاذ شود.
اطاعت از ولیفقیه برای او صرفاً یک شعار سیاسی نبود، بلکه مبنای عمیق فکری و اعتقادی داشت که ریشه در باورهای دینی و تجربهی انقلابی او داشت .
در ساختار حکمرانی اسلامی، ولایت فقیه بهعنوان ستون اصلی مشروعیت قدرت و انسجام جامعه اسلامی شناخته میشود.
شهید رئیسی نیز این اصل را بهخوبی درک کرده و همواره کوشید میان دولت و رهبری پیوندی مستحکم، هماهنگ و متعهدانه برقرار سازد .
2.
دولت مردمی در چارچوب رهنمودهای رهبری
آیتالله رئیسی، دولت خود را «دولت مردمی» نام نهاد؛ دولتی که هم به نیازهای مردم پاسخ دهد و هم در خط مستقیم ولایت حرکت کند.
او معتقد بود که ولایتمداری با مردمیبودن در تعارض نیست، بلکه مکمل یکدیگرند.
در بسیاری از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، تاکید شده است که مسؤولان باید سادهزیست و در میان مردم باشند .
برای نمونه، توجه ویژه رئیسی به مناطق محروم، سفرهای استانی منظم، دیدارهای بدون واسطه با مردم و اهتمام به مطالبات مردمی، نشانهای از همسویی کامل او با سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری بود.
3.
مبارزه با فساد در امتداد رهنمودهای ولایت
یکی از ارکان حکمرانی آیتالله رئیسی، مبارزه قاطع با فساد بود؛ موضوعی که رهبر انقلاب بارها آن را از اولویتهای اصلی کشور دانستهاند.
چه در دوران ریاست بر قوه قضائیه و چه در دولت سیزدهم، رئیسی با رویکردی جدی و بیمصلحتاندیش در برابر مفاسد ایستاد .
این سیاست مبارزه با فساد بر مبنای راهبرد کلان «شفافیت، عدالت، سلامت اداری» طراحی شده بود و در مسیر تحقق دولت اسلامی، که یکی از مراحل تمدن نوین اسلامی معرفی شده، قرار داشت.
4.
تبعیت در تصمیمگیریهای کلان
در مسائل سیاست خارجی، رئیسی با نگاهی راهبردی مبتنی بر سهگانه «عزت، حکمت، مصلحت» که رهبر معظم انقلاب آن را تبیین کردهاند، حرکت کرد.
او در کنار مذاکرات هستهای، تقویت دیپلماسی منطقهای، افزایش روابط با شرق و استفاده از ظرفیتهای همکاری بینالمللی، همواره بر استقلال سیاسی و اقتصادی کشور تاکید داشت.
نگاه رئیسی به توان داخلی، اقتصاد مقاومتی و پیشرفت درونزا نیز همراستا با رهنمودهای مقام معظم رهبری بود و در برنامههای اقتصادی دولت سیزدهم بهوضوح دیده میشود.
5.
انس با رهبری، نه صرفاً تبعیت
در شخصیت آیتالله رئیسی، تبعیت از رهبری صرفاً به معنای اطاعت اداری یا سیاسی نبود، بلکه رابطهای عمیق، فکری، معرفتی و ایمانی میان او و رهبر انقلاب وجود داشت.
این پیوند معرفتی به رئیسی کمک میکرد تا تصمیمگیریهای خود را در چارچوبی از فهم عمیق از اولویتهای نظام اسلامی سامان دهد.
از نظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی، رئیسی نهتنها یک مدیر انقلابی، بلکه «فرزند فکری و سیاسی ولایت» بود.
این نزدیکی فکری باعث شده بود که دولت او در بسیاری از حوزهها، رویکردی منسجم، متعهد و ارزشی داشته باشد.
نتیجهگیری
حکمرانی شهید آیتالله رئیسی را میتوان نمونهای از تحقق دولت اسلامی در ذیل ولایت فقیه دانست.
او در مقام یک مدیر انقلابی، با صداقت، سادهزیستی، مردمیبودن و وفاداری به ولایت، الگویی از حاکم اسلامی مبتنی بر فقه سیاسی شیعه را به نمایش گذاشت.
عملکرد او نشان داد که حکمرانی ولایی میتواند در مواجهه با چالشهای پیچیده سیاسی و اقتصادی، کارآمد، اخلاقمدار و مردممحور باشد.
پایان پیام/