انکار قتل پسر معتاد در کمپ ترک اعتیاد
متهمان قتل مرد جوانی که به کمپ ترک اعتیاد برده شده بود، بلکه از مواد دور شود، پای میز محاکمه رفتند و هیچکدام اتهاماتشان را قبول نکردند.

متهمان قتل مرد جوانی که به کمپ ترک اعتیاد برده شده بود، بلکه از مواد دور شود، پای میز محاکمه رفتند و هیچکدام اتهاماتشان را قبول نکردند.
کد خبر: 713013 | ۱۴۰۴/۰۲/۲۲ ۲۰:۳۰:۳۹
متهمان قتل مرد جوانی که به کمپ ترک اعتیاد برده شده بود، بلکه از مواد دور شود، پای میز محاکمه رفتند و هیچکدام اتهاماتشان را قبول نکردند.
به گزارش اعتمادآنلاین، در این پرونده سه نفر متهم هستند که همراه سه نفر دیگر مقتول را کتک زده و سپس به قتل رساندهاند.
یک سال و نیم قبل جسم بیجان جوانی مقابل بیمارستانی در جنوب تهران رها شد.
بلافاصله حراست بیمارستان مرد جوان را به داخل بیمارستان برد اما تلاشها برای نجات جان او به جایی نرسید.
وقتی ماموران از موضوع مطلع شدند، به محل رفتند و با دستور بازپرس، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت.
بررسیهای بعدی نشان داد افرادی که مقتول را مقابل بیمارستان رها کرده، از یک پراید پیاده شدهاند.
ماموران با ردیابی شماره پلاک پراید، صاحب آن را شناسایی کردند و متوجه شدند خودرو متعلق به مردی به نام سلیم است که قبلاً اعتیاد داشت و حالا در یک کمپ ترک اعتیاد کار میکند.
ماموران سلیم را بازداشت کردند و هویت مقتول مشخص شد.
او گفت: سهیل به خواست خانوادهاش به کمپ آورده شده بود اما در کمپ بسیار بیقراری میکرد.
در راه سعی میکردیم او را آرام کنیم اما نمیتوانستیم، چون خیلی قوی بود.
وقتی به کمپ رسیدیم حالش خوب بود.
بعد برای چند ساعتی حالش خوب نبود اما همچنان مقاومت میکرد، تا اینکه متوجه شدیم بیحال در اتاق افتاده است.
هرچه صدایش کردیم جواب نداد.
من به اتفاق دو نفر دیگر به نامهای عارف و باقر، او را به بیمارستان رساندیم و از ترس فرار کردیم.
وقتی هویت سهیل مشخص شد، خانواده او علیه مردانی که سهیل را به بیمارستان برده بودند، شکایت کردند.
آنها گفتند: سهیل به قتل رسیده است.
این ادعا با توجه به نظریه پزشکی قانونی نیز تایید و گفته شد مقتول خفه شده است.
با تکمیل تحقیقات و شناسایی شش متهم که سه نفر از آنها بازداشت بودند، پرونده به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در ابتدای جلسه دادگاه، مادر مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: پسر من دو سال بود که اعتیاد پیدا کرده بود و من از این وضعیت ناراحت بودم.
تصمیم گرفتم پسرم را به کمپ بفرستم و چون خودش نمیرفت، تصمیم گرفتم به کمپ اطلاع دهم تا پسرم را ببرند.
روز حادثه آنها آمدند اما پسرم در خانه نبود.
مدتی منتظر ماندند و چون پسرم نیامد، رفتند.
جلوی در بودند که سهیل از سر کوچه پیچید و آنها هم او را با درگیری گرفتند اما فکر نمیکردم پسرم را بکشند.
در ادامه، سه متهم ردیف اول که هر سه به اتهام مشارکت در قتل در دادگاه بودند، اتهام را رد کردند و هر کدام دیگری را مقصر نشان داد.
اولین متهم گفت: سهیل در ماشین خیلی تقلا میکرد که فرار کند اما جلویش را گرفتیم و حین تقلا کردن سرش به در برخورد کرد اما ضربه دیگری به او وارد نکردیم.
سه متهم انگشت اتهام را به سمت همدیگر گرفتند و هر کدام میگفت دیگری سهیل را کتک زده است.
آنها گفتند: وقتی به کمپ رسیدیم حال سهیل بد شد و بعد گوشه اتاق افتاد.
چند ساعتی گذشت و ما فکر کردیم که حالش بهتر میشود اما کاملاً بیهوش شد و ما هم او را به بیمارستان بردیم.
متهمان گفتند: ما خودمان اعتیاد داشتیم و چون از اعتیاد رها شده بودیم، تصمیم گرفتیم به معتادان دیگر کمک کنیم.
ما مجوز نداشتیم اما معتادان زیادی را نجات داده بودیم.
متهمان درباره اینکه آثار کبودی و جراحتهای گسترده روی بدن مقتول به چه دلیل بود، گفتند نمیدانند چه کسی این ضربات را وارد کرده است.
در پایان، هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.