خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 22 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تغییر بازی و بازیگران: چرا مذاکرات امروز با برجام فرق دارد؟

باشگاه خبرنگاران | بین‌الملل | یکشنبه، 21 اردیبهشت 1404 - 12:40
گفتگوهای هسته‌ای ایران و آمریکا در مقایسه با دوران برجام با موانع جدی‌تری روبرو است. فقدان اراده سیاسی مشترک، تغییرات در بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، و شرایط استراتژیک متفاوت ایران، دستیابی به توافق را دشوارتر کرده است. خواسته‌های کاملا متضاد احتمال تفاهم موقت را نیز به حداقل می‌رساند.
ايران،آمريكا،مذاكرات،توافق،ديپلماسي،كنوني،دوره،هرچند،مذاكره، ...

باشگاه خبرنگاران جوان؛ علی اکبر دارینی* - مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا، یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های دیپلماتیک در دهه‌های اخیر، در دو دوره زمانی متفاوت یعنی دوران برجام و دوره کنونی مسیری پر فراز و نشیب را طی کرده است.
این دو دوره، هرچند در برخی جنبه‌ها شباهت‌هایی دارند، اما تفاوت‌های عمیقی در اهداف، شرایط و بازیگران درگیر نشان می‌دهند که چشم‌انداز دستیابی به توافق را بیش از پیش مبهم ساخته است.
این یادداشت با نگاهی تحلیلی به بررسی وجوه اشتراک و افتراق این دو دوره می‌پردازد و سعی دارد تصویری روشن از وضعیت کنونی و احتمالات پیش‌رو ارائه دهد.
یکی از بارزترین تفاوت‌ها میان این دو دوره، نبود اراده سیاسی مشترک برای دستیابی به توافق است.
در سال ۲۰۱۵، هم ایران و هم آمریکا تمایل به دستیابی به توافقی دوجانبه داشتند که هرچند کامل نبود، اما منافع نسبی طرفین را تأمین می‌کرد.
اما امروز، آمریکا تحت رهبری ترامپ به دنبال تحمیل توافقی یک‌جانبه است که در آن ایران بازنده مطلق و آمریکا برنده کامل باشد.
در مقابل، در ایران نیز اراده‌ای جدی برای توافق دیده نمی‌شود، مگر آنکه توافقی موقت با هدف خرید زمان و عبور از مهلت انقضای برجام در مهرماه ۱۴۰۴ مدنظر باشد تا گزینه مکانیسم ماشه از دست اروپایی‌ها خارج شود.
تفاوت دیگر در ترکیب بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی است.
در دوران برجام، اسرائیل و برخی کشور‌های عربی منطقه، به‌ویژه عربستان سعودی، مخالف سرسخت توافق بودند.
اما امروز، کشور‌های عربی منطقه از دیپلماسی و توافق میان ایران و آمریکا حمایت می‌کنند و تنها اسرائیل به‌عنوان مخالف اصلی باقی مانده است.
این تغییر موضع می‌تواند به‌عنوان یک نکته مثبت برای مذاکرات کنونی تلقی شود.
شرایط استراتژیک ایران نیز نسبت به سال ۲۰۱۵ تغییرات چشمگیری داشته است.
در آن زمان، عمق استراتژیک ایران از طریق متحدانش در جبهه مقاومت به‌عنوان ابزار بازدارنده‌ای قدرتمند عمل می‌کرد.
اما در یک سال گذشته، با تضعیف این متحدان، ایران یکی از مهم‌ترین ابزار‌های بازدارندگی منطقه‌ای خود را از دست داده است.
با این حال، در مقابل، حجم اورانیوم غنی‌شده ایران افزایش یافته و توانمندی‌های هسته‌ای و دانش فنی آن برای ساخت سلاح اتمی (در صورت تصمیم به انجام آن) ارتقا پیدا کرده است.
این وضعیت، ادراک آمریکا را از ایران به‌عنوان کشوری ضعیف‌تر تقویت کرده است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط نابسامان اقتصادی و کاهش حمایت مردمی داخلی.
از این‌رو، دولت ترامپ معتقد است زمان مناسبی برای گرفتن حداکثر امتیاز از ایران با اعمال فشار حداکثری و طرح درخواست‌های حداکثری فراهم است.
در سطح سیاسی نیز تفاوت‌های مهمی وجود دارد.
در دوران برجام، آمریکا با رئیس‌جمهوری متعارف (باراک اوباما) و حزب دموکرات اداره می‌شد، اما امروز با رئیس‌جمهوری نامتعارف مانند ترامپ و حزب جمهوری‌خواه روبه‌رو هستیم که رویکردی سخت‌گیرانه‌تر دارد.
درخواست‌های آمریکا، از جمله برچیدن کامل برنامه غنی‌سازی ایران، با خطوط قرمز ایران سازگار نیست و اصرار بر این خواسته‌ها احتمالاً مذاکرات را به شکست می‌کشاند.
ساختار مذاکرات نیز تغییر کرده است.
در سال ۲۰۱۵، مذاکرات در قالب گروه ۵+۱ انجام می‌شد و اروپا، هرچند گاهی نقش پلیس بد را بازی می‌کرد، اما اراده سیاسی برای توافق داشت.
امروز، اما اروپا رویکردی کاملاً خصمانه اتخاذ کرده و پس از جنگ اوکراین، نه‌تنها نقش پلیس خوب را ندارد، بلکه به‌عنوان یک بازیگر مخرب عمل می‌کند.
تهدید اروپا به فعال‌سازی مکانیسم ماشه، به نظر می‌رسد با هماهنگی آمریکا مطرح شده و ابزاری برای کمک به واشنگتن جهت کسب امتیازات بیشتر در مذاکرات است.
در واقع، اروپا بدون حضور مستقیم در مذاکرات، به ابزاری برای فشار آمریکا تبدیل شده است.
از سوی دیگر، مذاکرات کنونی تنها میان ایران و آمریکا انجام می‌شود و نبود سایر بازیگران می‌تواند احتمال توافق را افزایش دهد، هرچند این احتمال همچنان اندک است.
با وجود تفاوت‌ها، شباهت‌هایی نیز میان این دو دوره وجود دارد.
موضوع اصلی مذاکرات همچنان برنامه هسته‌ای ایران و درخواست تهران برای لغو تحریم‌هاست.
تیم مذاکره‌کننده ایرانی نیز تقریباً همان تیم دوران برجام است، اما در طرف آمریکایی، چهره‌های جدیدی مانند ویتکاف، که تجربه چندانی در مذاکرات ندارد، حضور دارند.
این تغییر می‌تواند هم مثبت و هم منفی تلقی شود.
با بررسی شرایط کنونی، خوش‌بینی چندانی به نتیجه‌بخش بودن مذاکرات وجود ندارد.
خواسته‌های آمریکا، که شامل برچیدن کامل برنامه غنی‌سازی است، با آنچه ایران می‌تواند بپذیرد هم‌خوانی ندارد.
از سوی دیگر، لغو تحریم‌ها، که اولویت اصلی ایران است، در دستور کار آمریکا قرار ندارد.
آمریکایی‌ها حتی در صورت تمایل به کاهش فشار، تنها می‌توانند تخفیف‌های موقتی در تحریم‌ها اعمال کنند، زیرا لغو کامل آنها نیازمند تأیید کنگره است که بعید به نظر می‌رسد.
همچنین، وقتی تحریم‌ها به‌عنوان ابزاری مؤثر برای فشار بر ایران عمل می‌کنند، دلیلی برای کنار گذاشتن این ابزار توسط آمریکا وجود ندارد.
در درون دولت ترامپ، دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: یک گروه به رهبری ویتکاف از دیپلماسی و مذاکره حمایت می‌کند و گروه دیگر، که چهره‌هایی مانند مایک والتس، روبیو و پیت هگزث در آن حضور دارند، طرفدار حمله نظامی به ایران است و اعتقادی به دیپلماسی ندارد.
در حال حاضر، به نظر می‌رسد گروه طرفدار مذاکره دست برتر را دارد، اما این وضعیت می‌تواند در هفته‌های آینده تغییر کند.
تأثیرگذاری هر یک از این دو جناح بر تصمیمات ترامپ می‌تواند مسیر مذاکرات را به سوی تداوم دیپلماسی یا حتی جنگ سوق دهد.
اسرائیل، به‌عنوان تنها مخالف جدی مذاکرات، تحت رهبری نتانیاهو تلاش دارد منافع خود را به آمریکا تحمیل کند.
با این حال، حساسیت ترامپ نسبت به دیکته شدن سیاست‌ها از سوی دیگران می‌تواند این تلاش‌ها را خنثی کند.
اگر ایران بتواند از این حساسیت استفاده کرده و تیم طرفدار مذاکره در آمریکا را تقویت کند، ممکن است فضای دیپلماسی حفظ شود.
با این حال، باید توجه داشت که مذاکره به‌تنهایی نمی‌تواند جلوی جنگ را بگیرد.
آنچه از وقوع درگیری جلوگیری می‌کند، توازن تهدید و هزینه‌بر بودن حمله برای آمریکا است، نه صرف حضور در مذاکرات.
در مجموع، احتمال دستیابی به یک توافق جامع نزدیک به صفر است و آنچه ممکن است محقق شود، یک تفاهم موقت خواهد بود.
آینده مذاکرات به عوامل متعددی از جمله تحولات داخلی آمریکا، نقش اسرائیل و توانایی ایران در حفظ توازن تهدید بستگی دارد.
اما آنچه مسلم است، این است که مسیر دیپلماسی کنونی با موانع جدی روبه‌روست و بدون تغییر رویکرد طرفین، چشم‌انداز روشنی برای توافق وجود ندارد.
* کارشناس امنیت بین‌الملل