نابودی آخرین امیدها در غزه؛ داستان غمانگیز پزشکان خسته - تسنیم
پزشکان غزه به عنوان آخرین سنگر دفاعی و امید مردم در این باریکه، بار بسیار سنگینی بر دوش دارند و بدون آب و غذا و با کمترین امکانات، در ساعاتی طولانی مشغول خدمت به بیماران و مجروحان هستند؛ بدون اینکه جامعه جهانی توجهی به حقوق آنها داشته باشد.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بخش بهداشت و درمان در غزه در نتیجه جنگ نسل کشی رژیم صهیونیستی علیه این باریکه و حملات عامدانه و سیستماتیک به بیمارستانها و مراکز درمانی، کاملا از هم پاشیده و در نتیجه محاصره سنگینی که از 70 روز گذشته اعمال شده و هیچگونه دارو و تجهیزات پزشکی به غزه نرسیده است، سیستم بهداشتی این باریکه وضعیت فاجعه باری را تجربه میکند.
چند روز قبل، سازمان جهانی بهداشت با توجه به محاصره خفقان آور تحمیل شده بر نوار غزه و جلوگیری از ورود کمکهای انسانی و پزشکی نسبت به وخامت جدی وضعیت بهداشت و درمانی این باریکه هشدار داده و اعلام کرد که فلسطینیها حتی از رفتن به بیمارستانها هم میترسند؛ زیرا این بیمارستانها مدام هدف قرار گرفته میشود.
وضعیت فاجعهبار مجروحان و شکستگیهای شدید
دکتر «انس حجاوی» جراح متخصص ارتوپد که اخیرا از غزه برگشته است، وضعیت فاجعه بار بهداشتی در این باریکه را در گفتگو با شبکه الجزیره توصیف کرد که خلاصه آن به شکل زیر است:
ما 22 پزشک در عمان بودیم که منتظر تایید طرف اسرائیلی جهت ورود به غزه ماندیم و تنها به 9 نفر اجازه ورود داده شد.
ما از عمان به سمت پل ملک حسین حرکت کردیم و در کاروانی متشکل از همه پرسنل نهادهای بین المللی به گذرگاه کیسوفیم رفتیم و بعد از هماهنگیها و تاییدیههای طرف اسرائیلی وارد غزه شدیم و در مناطق مختلف توزیع گشتیم.
من به بیمارستان ناصر در جنوب نوار غزه رفتم و متوجه شدم شرایط این بیمارستان فاجعه بار است، از اورژانس گرفته تا بخشهای بستری اتاقهای عمل و حتی ساختمان اداری و ساختمان دیالیز.
با توجه به تخصص من در جراحی ارتوپدی، بیشتر مواردی که به بخش جراحی ارتوپدی یا حتی اورژانس مراجعه میکردند، جراحات ناشی از بمباران و حملات توپخانهای بود و اغلب مجروحان، شکستگیهای بسیار پیچیده و باز، شکستگیهای لگن، ستون فقرات و قطع عضوهای متعدد داشتند و در بسیاری از موارد مجبور بودیم چندین عمل جراحی روی آنها انجام دهیم و این اصلاً امکانپذیر نبود؛ چرا که تعداد زیادی مجروح با همین وضعیت به بیمارستانها میرسیدند.
شکستگیهای باز، شکاف در پوست و بیرون زدن استخوانها همراه با از دست دادن بخش قابل توجهی از ماهیچه و بافت و رشتههای عصبی و تاندونها از جمله جراحات شایع در میان مردم غزه است و در برخی موارد استخوانهای بزرگ آنها به طور کامل از بین میرود.
بیشتر شکستگیهای پیچیده در ناحیه لگن مجروحان اتفاق میافتد و شکستگیهای پیچیده یعنی خرد شدن استخوانها در چندین قسمت نیز از جمله جراحات دردناکی است که مردم غزه در نتیجه حملات متحمل میشوند و برای معالجه آنها نیاز به تجهیزات دقیق داریم که متاسفانه این ابزارها معمولا در بیمارستانهای غزه پیدا نمیشوند و اگر هم باشند به مقدار کافی نیستند.
شرایط بحرانی بیمارستانهای غزه
من بارها در اتاق عمل از تجهیزات ابتدایی همچون استریلیزاسیون و پارچههای جراحی هم محروم بودم و مجبور بودیم از تکههای لباسهای جراحی برای پوشاندن زخمها استفاده کنیم و به همین دلیل عفونت در بدن مجروحان بیشتر میشد و کل عمل را با شکست مواجه میکرد.
به طور کلی بگویم که بیمارستانها و مراکز پزشکی غزه در همه سطوح با کمبود شدید تجهیزات مواجههاند و گاهی ما مجبور بودیم و برخی لوازم شخصی را برای چند نفر استفاده کنیم و به این ترتیب عفونت گسترش پیدا میکرد.
متاسفانه در بسیاری از موارد مجروحانی که زخمهای شدید داشتند در نتیجه نبود امکانات جانشان را از دست میدادند و ما مجبور بودیم وسایلی که برای آنها استفاده کردهایم را جدا و از این وسایل برای سایر مجروحان استفاده کنیم.
بسیاری از مجروحانی که مراجعه میکردند ما بعداً خبر شهادتشان را میشنیدیم و گاهی اوقات آنها بعد از مرخص شدن به خانه یا اردوگاههای آوارگان میرفتند و سپس در نتیجه بمباران یا عفونت جانشان را از دست میدادند.
در اغلب موارد، مجروحان به دلیل استریلیزاسیون ضعیف و شرایط نامناسب، با عفونت مرخص میشوند و همچنین نبود غذای مناسب و دارو موجب میشود تا روند درمان مجروحان بسیار دشوار و یا حتی غیر ممکن شود.
ناامیدی مردم غزه از جهان
من قبل از رفتن به غزه مانند هر کسی که خارج از غزه زندگی میکند و جنگ را تجربه نکرده، از ورود به منطقهای که ممکن است جانم در خطر باشد میترسیدم و با خودم میگفتم آیا تو ترسو هستی و در این شرایط سخت بدون غذا و دارو و تجهیزات پزشکی میخواهی چه کار کنی.
شاید بسیاری از پزشکان دیگر هم همین احساس را قبل از ورود به غزه داشتند، اما زمانی که وارد آنجا میشوی، استقبال گرم بیماران و کادر پزشکی را میبینی و اینجاست که ترس به پایان میرسد و میتوانم بگویم که مردم غزه دیگر هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند و از هیچ چیز هم نمیترسند.
متاسفانه بدترین احساسی که مردم غزه دارند این است که به آنها خیانت شده و هیچکس به فکرشان نیست، آنها زندگی و مرگ خود را به دست خدا سپردند و زندگی و مرگ برایشان یک بازی روزانه است.
همه پرسنل پزشکی که من در غزه با آنها ملاقات کردم، حداقل یکی از اعضای خانواده خود را در این جنگ از دست دادهاند و برای خودشان هم مسئله مرگ و زندگی تنها مسئله زمان و اتفاقی اجتناب ناپذیر است و دیگر از آن نمیترسند.
همه پرسنل پزشکی قبل از آمدن به محل کار با مادران، پدران و فرزندانشان خداحافظی میکنند و همه بر ترسشان غلبه کردهاند و این را پذیرفتهاند که ممکن است هر لحظه شهید شوند.
وضعیت غمانگیز پزشکان خستهِ غزه
پرسنل پزشکی در غزه با وضعیت بسیار بدی کار میکنند و آنها هم مانند سایر مردم غزه آب و غذا ندارند و علاوه بر آن مجبورند طولانی مدت و با کمبود شدید امکانات کار کنند.
در بیمارستانهای غزه داروهای بیهوشی هم پیدا نمیشود و حتی هیئتهای پزشکی هم که در دوره آتش بس وارد این باریکه میشدند، حق نداشتند با خود داروی بیهوشی بیاورند و من شخصاً مجبور شدم قبل از ورود به غزه ابزارهای بیهوشی خودم را تحویل دهم.
کارکنان بخش مراقبتهای بهداشتی در غزه به دلیل ساعات کاری طولانی، تعداد زیاد مجروحان و کمبود لوازم و تجهیزات خسته و فرسوده هستند و بار سنگینی بر دوش آنهاست.
شما رنج و خستگی را در چهره تک تک پرسنل پزشکی میتوانید ببینید و بسیاری از آنها در حالی که مشغول کمک به بیماران و مجروحان هستند، عزیزانشان را از دست میدهند.
در غزه، شما هر شب صدای بمباران مداوم را میشنوید و آمبولانسها به محلهای بمباران میشتابند و شهدا و زخمیها را میآورند و ما آنها را در اورژانس پذیرش میکنیم.
به یاد دارم یک شب آمبولانس با جسد سه کودک وارد بیمارستان شد و حدود 10 دقیقه بعد، پدر این سه کودک وارد بیمارستان شد و دنبال فرزندانش میگشت و نه من و نه هیچکس دیگر در اورژانس شجاعت این را نداشتیم که بگوییم هر سه فرزندش در سردخانه هستند و تصویر این پدر هرگز از جلوی چشمان من نمیرود.
پزشکان غزه بسیار خسته هستند و نیاز به حمایت خارجی دارند، وظیفه ما چه در بخش پزشکی و چه در بخشهای مختلف لجستیکی، حمایت از آنهاست؛ چرا که آنها محور پایداری مردم غزه هستند و بخش پزشکی آخرین ستون پایداری و مقاومت این مردم و آخرین خط دفاعی است.
انتهای پیام/