جشن میلاد امام رضا (ع) از میدان ۱۵ خرداد تا حرم؛ روایت دلدادگی و همدلی
از میدان ۱۵ خرداد تا حرم، امروز مشهد فقط یک معنا دارد: عشق به امام مهربانیها. مردمی که آمده اند تا در جشن باشکوه میلاد ضامن آهو سهمی از شادمانی و خدمت داشته باشند.

به گزارش خبرنگار مهر، جشن «امام رضاییها» از ساعت ۱۶ بعد از ظهر در مسیر میدان ۱۵ خرداد تا حرم مطهر رضوی آغاز شده و تا نیمهشب ادامه دارد.
این جشن با مشارکت گسترده مردم، نهادها، گروههای داوطلب، موکبهای مردمی و حضور چهرههای فرهنگی و ورزشی رنگ و رونقی متفاوت گرفته است.
شهر با پرچمهای سبز، بنرهای تبریک، صدای مدیحهسرایی و خندههای کودکان، به استقبال میلاد هشتمین خورشید آمده است.
کیک هزارمتری، شیرینیِ یک عشق مشترک
یکی از صحنههایی که توجه همه را به خود جلب کرد، رونمایی از کیک هزارمتری «امام رضا (ع)» بود.
این کیک عظیم، حاصل تلاش، مدیریت و تأمین تدارکات توسط آستان قدس رضوی، آماده و در بین مردم توزیع شد.
صف طولانی مردم برای دریافت تکهای از این کیک نه فقط بهخاطر طعمش، بلکه برای شریکشدن در یک حس شیرین معنوی بود.
یکی از زائران که با خانوادهاش از بجنورد آمده بود، میگفت: انگار هر برش این کیک، سهمی از برکت امام رضاست.
دستهایی کوچک در دلِ خدمت بزرگ
در گوشهای از مسیر، گروهی از نوجوانان با پیشبندهایی ساده، اما دلی سرشار از اخلاص، کفشهای زائران را واکس میزدند.
نه برای پاداش، نه برای عکس یادگاری؛ فقط برای آنکه سهمی در خدمت به مهمانان آقا داشته باشند.
یکی از این نوجوانان با لهجه مشهدی گفت: میخوام کفش زائرها برق بزنه… شاید امام رضا به دل کوچیک من هم نگاه کنه.
خادمان مهربان آقا
موکب بزرگ استان قدس در این مسیر با پذیرایی از زائران با چای، شربت و کیک پذیرای دلهایی بود که از راههای دور و نزدیک خود را به اینجا رسانده بودند.
رایحه چای شیرین و لبخند خادمان، خستگی راه را از تنها بیرون میکرد.
یکی از زائران اهل شیراز میگفت: من برای شفای دخترم اومدم، قول داده بودم اگر حالش خوب شد بیام.
الان اومدم تا فقط بگم: ممنونم آقا
موکبی از آن سوی مرز؛ نشانی از برادری
در میان موکبها، حضور موکب مردم افغانستان چشمگیر بود.
موکبی با پرچمهای مشترک فرهنگی، غذاهای محلی و پذیرایی ساده اما صمیمی که به همه یادآوری میکرد امام رضا نه فقط متعلق به ایران، که پناه تمام دلدادگان منطقه است.
پیرمردی افغان که در موکب ایستاده بود، میگفت: از هرات تا اینجا اومدیم، فقط به عشق برادری و آقایی که ما رو فراموش نمیکنه
جای خالی که پُر نمیشود؛ یاد شهید جمهور
در میان شادیها و هیاهو، عکسهای شهید آیتالله رئیسی، خادمالرضای ملت، در جایجای شهر دیده میشد.
مردم با نگاههایی بغضآلود از این جای خالی میگفتند.
زن میانسالی که کنار عکس ایستاده بود، زیر لب گفت: «هر بار که از کنار عکسش رد میشم، حس میکنم هنوز هست… شاید خودش امشب بین ماست
پشتصحنه خدمت؛ ناجیان بینام جشن
در کنار شور جشن، خدمترسانی گروههایی چون اورژانس، آتشنشانی، پلیس، نیروهای خدمات شهری و پاکبانان فراموش نشد.
آنها بیوقفه تلاش کردند تا امنیت، سلامت و نظم مراسم حفظ شود.
یکی از پاکبانها که از صبح در خیابانها بود، گفت: این شبها خستگی نیست… افتخاره.
جشن امام رضاییها، فقط یک جشن نیست؛ روایتی است از دلدادگی، از وحدت ملی، از خدمت بینام و نشان.
اینجا همه آمدهاند تا سهمی از شادی میلاد امامشان داشته باشند.
چه آنکه کفش واکس میزند، چه آنکه شیرینی توزیع میکند، و چه آن زائری که آمده تا معجزه بگیرد.
امشب مشهد، شهری است که دلها را زنده کرده؛ شهری با قلبی به بزرگی خورشید هشتم