تلاش خاموش طرفین برای تنش زدایی در میانهی موشکپراکنی/ شاید یک پیمان جدید «آب» آتش تنش را خاموش کند+عکس
این تبادل چرخشی حملات، خطابهها و انتقامها چیز جدیدی نیست{و آشناست}. با این حال، این آشنایی، شکست ناامیدکنندهای را در یادگیری از اشتباهات گذشته، از سوی هر دو کشور، نشان می دهد.

به گزارش سرویس جهان مشرق، حملات هند به اهدافی در پاکستان، در نیمهشب شامگاه سهشنبه، بار دیگر نگرانیها را درباره درگرفتن یک جنگ تمامعیار میان دو کشور هستهای منطقه جنوب آسیا، به اوج رساند.
با این حال، در لا به لای اخبار مخابرهشده از زد و خورد نظامی میان دو کشور، تحولات و موضعگیریهایی از هر دو سوی میدان سر زده که امیدها به عدم تعمیق تنش(تا مرز یک جنگ واقعی) را زنده نگه می دارد.
اندیشکدهی آمریکایی بانفوذ شورای آتلانتیک در مقالهای در تحلیل این درگیری، بر مبنای همین تحولات و موضعگیریها، سناریوی تشدید تنش(بیش از این) را چندان محتمل نمی داند.
این پایان است، یا فقط آغاز؟
هند در ساعات اولیه روز چهارشنبه حملات موشکی علیه آنچه که آن را "زیرساختهای تروریستی" در پاکستان و بخشهای کشمیر تحت کنترل پاکستان توصیف کرد، انجام داد.
دولت هند گفت که این حملات در پاسخ به حمله تروریستی در پاهالگام در کشمیر تحت کنترل هند در ماه آوریل بود که بیست و شش غیرنظامی عمدتا هندی را کشت، رویدادی که دولت هند دولت پاکستان را مقصر آن دانسته است.
عملیات هند که حداقل پنج مکان مختلف را مورد حمله قرار داد، که هیچ کدام از آنها سایتهای نظامی نبودند، در میان نگرانیهای حاصل از هفتهها تنش های شدید بین دو کشور رخ داده که می تواند به جنگ تبدیل شود.
پاکستان با آتش توپخانه پاسخ داد و ادعا کرد که چند جنگنده هندی را سرنگون کرده است.
این درگیری بین قدرتهای مسلح به سلاح هستهای از اینجا به بعد به کدام سو می رود؟
و این درگیری چگونه اختلاف طولانی مدت دو کشور را در مورد کشمیر شکل خواهد داد؟
ما به دنبال ایجاد تصویری روشن در فضای مهآلود، با کارشناسان گفتگو کردهایم.
این حملات از یک الگوی قابل پیشبینی پیروی می کنند و یک معاهده {جدید} آب می تواند به کاهش تنش کمک کند.
این یک حمله غافلگیرکننده نیست.
در عملیات نظامی اینچنین، قابلپیشبینیبودن و الگوها مهم هستند.
هند در حالی که جهان را با اطلاعرسانی{درباره اقدام نظامی خود} به دیپلماتهای گروه بیست (G20) و دیگران آماده می کند، شهرت خود را برای قابلاتکاء بودن حفظ کرده است.
حملات مرگبار 2016 در پاسخ به کشته شدن نوزده سرباز هندی، حمله هوایی بالاکوت 2019 در پاسخ به کشته شدن چهل پرسنل شبه نظامی هند، و اکنون عملیات سندور، در پاسخ به حمله تروریستی هدفمند و با انگیزه بنیادگرایانه که بیست و شش نفر را کشت، استراتژی ای را دنبال می کند که هند از سال 2001 به نمایش گذاشته است.
در سال 2001، عملیات پاراکرام، که در پاسخ به حملات تروریستی به پارلمان هند، به مدت ده ماه به شکل یک کارزار موازنهگر ادامه یافت، دومین مورد از زمان آزمایش سلاحهای هستهای هر دو کشور در سال 1998 بود.
این عملیات، منجر به جنگ گستردهتر نشد.
بیانیه وزارت دفاع هند بلافاصله پس از انجام حملات، مقاصد غیر-تشدیدکننده را تضمین می کند.
با توجه به سوابق تاریخی هند، و یک کارزار دیپلماتیک دو هفتهای پس از حمله تروریستی پاهالگام، تشدید تنش یا اعلام بسیج نظامی از طرف هند چندان محتمل نیست.
پاسخ های رهبری پاکستان که اقدامات هند را یک عمل جنگی معرفی می کند، نیز بخشی از این الگو است.
وزیر خارجه سابق پاکستان و وزیر دفاع کنونی این کشور به دخالت قبلی پاکستان در تامین مالی گروههای افراطی اعتراف کردهاند و پاکستان اگر بخواهد ثابت کند که تروریستها را آموزش نمی دهد، یا آنها را با سلاحهای مرگبار نظامی مانند ak-47 و تفنگ های M4 مورد استفاده در حملات تروریستی مسلح نمی کند، باید شفاف باشد.
هند نیز برای ادامهی رویکرد ضد تروریسم خود، باید شفاف و در ارتباط با جامعه دیپلماتیک جهانی باقی بماند.
هند نباید در تلهی حملات تروریستی یا طراحی رهبری پاکستان بیافتد و در عوض باید با کارت مزایای تاکتیکی، اقتصادی و دیپلماتیک خود بازی کند.
در دراز مدت، این موثرترین راه برای محافظت در برابر تهدیدات تروریستی بیشتر برای زندگی شهروندان هندی و حفظ مسیر کشمیر به سوی صلح خواهد بود.
ایالات متحده از سوی خود باید برای شفافیت و گفت وگو تلاش کند.
یک روش کلیدی گفت وگو می تواند مذاکره مجدد معاهده آب سند باشد که در سال 1960 امضا شد و تغییرات آب و هوایی و تکنولوژیکی مدرن را لحاظ نکرده است.
درخواستهای زمان صلح هند برای مذاکره مجدد بیپاسخ ماند.
این معاهده دارای بند خروج یا مکانیسم مذاکره مجدد نیست و به همین ترتیب طرفین باید مایل به گفتگو باشند.
آب، به جای منبع تنش، می تواند منبع گفتگو باشد.
کشمیریهای عادی همچنان از این تنش ها رنج می برند.
حملات هوایی هند که در میان درخواست پاکستان برای تحقیقات مبتنی بر شواهد در مورد حمله تروریستی پهلگام در 22 آوریل که بیست و شش غیرنظامی را کشت، آغاز شد، پویایی شکننده و ناپایدار محیط امنیتی منطقه را برجسته می کند.
این واکنش پیشبینی شده بود، که به دلیل فشار داخلی بر دولت ملیگرا در دهلی نو و یک سابقه طولانی، از جمله حمله پلواما در سال 2019، که به طور مشابه به خصومت های مرزی تبدیل شد، شکل گرفت.
این تبادل چرخشی حملات، خطابهها و انتقامها چیز جدیدی نیست{و آشناست}.
با این حال، این آشنایی، شکست ناامیدکنندهای را در یادگیری از اشتباهات گذشته نشان می دهد.
بلافاصله پس از حملات پهلگام، هر دو دولت به روایتهای ریشهدار بازگشتند: هند به سابقه پاکستان در پناه دادن به گروههای شورشی اشاره کرد و پاکستان ادعا کرد که این حمله یک عملیات پرچم دروغین است.
این بازی سرزنش متقابل، نشاندهندهی فلج استراتژیک عمیقتر، ناتوانی یا عدم تمایل به رسیدگی به علل ریشهای درگیری است.
در مرکز این درگیری مردم کشمیر هستند.
در روزهای اخیر، کشمیریها با آزار و اذیت و حملات فیزیکی در بخشهایی از کشمیر تحت کنترل هند مواجه شده اند که گفته می شود در انتقام از حمله پهلگام هدف قرار گرفتهاند.
این حوادث، در ترکیب با دههها سرکوب سیاسی و کنترل امنیتی در منطقه، نشان می دهد که چگونه مردم عادی کشمیر همچنان در میان تنشهای تجدیدشده هند و پاکستان، بار اصلی واکنشهای دولتی و اجتماعی را تحمل می کنند.
از نظر استراتژیک، یک جنگ در مقیاس کامل به هیچ یک از طرفین خدمت نمی کند.
قدرت نظامی پاکستان با بی ثباتی اقتصادی تعدیل خواهد شد و اقدام نظامی به تمرکز این کشور بر جذب سرمایهگذاری خارجی آسیب خواهد رساند.
هند که خود را به عنوان یک قدرت اقتصادی جهانی در حال ظهور محسوب می کند، تاب بیثباتی را ندارد.
در یک منطقهی مسلح به تسلیحات هستهای، هزینه های تشدید تنش، چه تصادفی و چه عمدی، حقیقتا غیرقابلمحاسبه است.
ایالات متحده تاکنون به شیوهای بیطرفانه در این مورد بسیار درگیر بوده است.
وزیر خارجه، مارکو روبیو، در روزهای اخیر هم با دهلی نو و هم با اسلامآباد در تعامل بوده است، که نشان می دهد واشنگتن خواستار کاهش تنش خواهد شد.
رییس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، سه شنبه شب در واشنگتن گفت: "من فقط امیدوارم که خیلی سریع تمام شود." دولت باید تمام فشار ممکن را برای اطمینان از آن اعمال کند.
علاوه بر این، یک فشار دیپلماتیک گستردهتر که شامل تلاشهای پشت صحنه توسط انگلستان، عربستان سعودی و دیگران طرفهای بانفوذ منطقه ای است، ضروری به نظر می رسد.
این راه رفتن بر لبهی پرتگاه، تلاشهای اقتصادی منطقهای را به خطر می اندازد و امنیت هر دو کشور را تهدید می کند.
رفاه منطقهای به صلح پایدار وابسته است که با شبح مداوم درگیری بین دو کشور مسلح به سلاح هستهای امکانپذیر نیست.
تشدید تنش بعد از حملاتِ سنجیده، بعید به نظر می رسد
"عملیات سندور" هند یک عملیات محدود ضدتروریستی است که 9 اردوگاه تروریستی در پاکستان و کشمیر تحت کنترل پاکستان را هدف قرار داد.
این حملات پاسخ مستقیم به حمله 22 آوریل 2025 به پهلگام در کشمیر تحت کنترل هند بود، جایی که شبه نظامیان جبهه مقاومت (TRF)، که ادعا می شود با لشکر طیبه مستقر در پاکستان مرتبط هستند، بیست و شش غیرنظامی، عمدتا گردشگران هندی را کشتند.
وزارت دفاع هند این عملیات را "متمرکز، سنجیده و غیرتشدیدکننده" توصیف و تاکید کرد که تنها زیرساختهای تروریستی مانند اردوگاههای آموزشی در مظفرآباد و کوتلی را مورد حمله قرار داده و از امکانات نظامی یا دولتی پاکستان اجتناب کرده است.
با این حال، پاکستان انکار کرد که این حملات به اهداف تروریستی حمله کرده و ادعا دارد که هندیها به مناطق غیرنظامی حمله کردهاند.
نیروهای هندی از موشکهای دقیق استفاده کردند و هواپیماها به فضای هوایی پاکستان نرسیدند، که نشان دهنده محدودیت برای جلوگیری از درگیری گستردهتر بود.
اقدامات هند با هدف خنثی کردن تهدیدات فوری بود، در حالی که خطر تشدید را به حداقل میرساند.
با توصیف علنی این حملات به عنوان عملیات متمرکز علیه تروریزم و اجتناب از اهداف مستقلا پاکستانی، دهلی نو به دنبال محدودکردن فشار تلافیجویی {از سوی افکار عمومی} بر اسلام آباد بود.
پاکستان این حملات را محکوم کرد و مدعی تلفات غیرنظامی شد.
در پاسخ ، گزارشهایی از درگیری در امتداد خط کنترل با توپخانه و آتش سلاحهای کوچک توسط هر دو طرف با گزارشهای تایید نشده از تلفات محدود غیرنظامی، مخابره شده است.
طراحی این عملیات، بازتابی از حملات هند در سال های 2016 و 2019 است که بدون ایجاد جنگ در مقیاس کامل ، شبه نظامیان را هدف قرار داده و الگوی پاسخهای سنجیده را نشان می دهد.
به رغم تعمیق تنشها، از جمله اقدامات دیپلماتیک و اقتصادی قبلی مانند تعلیق تجارت و بسته شدن فضای هوایی، تشدید درگیری به سطوح بالا به نظر غیرممکن می رسد.
هر دو کشور، با آگاهی از تواناییهای هستهای خود و تحت فشار بینالمللی ایالات متحده و سازمان ملل، انگیزههایی برای جلوگیری از جنگ دارند.
کانالهای دیپلماتیک، از جمله کانالهای غیررسمی بین دو کشور، باز هستند و سوابق تاریخی نشان می دهد که هر دو طرف می توانند پس از اقدامات محدود، تنش خود را کاهش دهند.
در حالی که وضعیت کشمیر همچنان بیثبات است، رویکرد محدود هند و ادبیات محتاطانه پاکستان نشان دهنده علاقهی متقابل، متمایل به مهار بحران است.
تنشهای هند و پاکستان باعث مشکلات در سراسر منطقه خواهد شد
به عنوان اعضای غیرهستهای انجمن همکاری منطقهای جنوب آسیا (SAARC) در اطراف هند ، کشورهایی مانند بنگلادش، سریلانکا، نپال، بوتان و مالدیو خود را به طور فزایندهای در سناریوی تشدید درگیری میان هند و پاکستان بر سر کشمیر خود را در مهار و محدودیت می بینند- تحولی که فلج همکاری منطقهای تحت SAARC را بیشتر می کند.
اگر تنش بین دو همسایه مسلح به سلاح هستهای افزایش یابد، پیامدهای ژئوپلیتیک و داخلی برای این کشورهای کوچک آسیای جنوبی پیچیده خواهد بود.
بیشترین تهدید متوجه بنگلادش است، جایی که عملیات تغییر رژیم اخیر، دولت طرفدار هند به ریاست شیخ حسینه را از بین برده و یک دولت موقت را در یک چشم انداز عمیقا دوقطبی نصب کرده است.
احساسات ضدهندی در بنگلادش، به واسطهی احساس مداخله هند{در امور این کشور} و استیصال رو به رشد در هند برای میزبانی نخست وزیر سابق بنگلادش، رو به افزایش است.
رهبری موقت، بدون داشتن یک دستورکار سیاسی مشخص، با فشار شدید بخشهایی از جامعه مدنی مواجه خواهد شد تا موضع ملیگرایانهتر، احتمالا ضدهند را اتخاذ کند.
در عین حال، هند احتمالا انتظارات خود از داکا را برای هماهنگی دیپلماتیک بیشتر با دهلی نو، افزایش می دهد که این داکا را در موقعیت بسیار ناامن قرار می دهد.
در سریلانکا، دولت احتمالا بی طرفی محتاطانهای را حفظ خواهد کرد، در حالی که به آرامی وضعیت امنیتی منطقه ای هند را در نظر می گیرد.
با این حال، تشدید درگیری کشمیر می تواند ناآرامی در جوامع مسلمان سریلانکا ایجاد کند، به ویژه اگر این موضوع به عنوان بخشی از سرکوب گستردهتر جمعیت مسلمان مطرح شود.
این تحولات داخلی می تواند یک دولت را که در حال حاضر در حال مدیریت وضعیت شکنندهی اقتصادی است، بی ثبات کند.
نپال تلاش خواهد کرد تا تعادل خود را بین هند و چین حفظ کند، اما هند ممکن است بی طرفی نپال را با شک و تردید بنگرد.
تنشهای دوجانبه اخیر، از جمله اختلافات منطقهای و ادعای کاتماندو در مورد حاکمیت بیشتر، آن را در معرض فشار دیپلماتیک قرار می دهد.
نیروی کار بزرگ نپال در هند نیز یک عنصر وابستگی اقتصادی را اضافه می کند که می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
بوتان به احتمال زیاد به آرامی با هند هماهنگ می شود، با توجه به روابط استراتژیک نزدیک آنها، اما هر گونه حواسپرتی نظامی هند می تواند فعالیت چینیها را در امتداد مرز شمالیِ مورد مناقشه تشویق کند.
در همین حال، مالدیو با افزایش احساسات اسلامی در داخل کشور مواجه خواهد شد، اگر کشمیر به نقطه ثقل درگیری تبدیل شود.
در سطح استراتژیک، افزایش نظامیسازی اقیانوس هند، فضای عمل را برای استراتژی پوشش مالی دولت مالدیو را کاهش خواهد داد.
به طور کلی، شعلهورشدن کشمیر، هماهنگیهای منطقهای را سختتر می کند، خودگردانیِ استراتژیک را کاهش می دهد و هزینههای سیاسی داخلی بی طرفی را برای کشورهای غیر هستهای جنوب آسیا افزایش می دهد.
این به نوبه خود، پیامدهای زیادی برای استراتژی اقیانوس هند و اقیانوس آرام آمریکا خواهد داشت.
واشنگتن هند را به عنوان سنگ بنای تلاشهای خود برای ایجاد موازنه علیه چین در نظر دارد، به ویژه از طریق ساز و کارهایی چون «کواد»(گفتگوی امنیتی چهارجانبه میان آمریکا، استرالیا، هند و ژاپن)، می بیند.
بحران طولانیمدت هند و پاکستان نه تنها تمرکز استراتژیک هند را از اقیانوس هند و اقیانوس به سمت مرزهای زمینی غربی آن منحرف می کند، بلکه توانایی آن را برای عمل به عنوان یک تامینکنندهی عمده امنیت در منطقه محدود می کند.