خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 18 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ترک تحصیل؛ نشانه‌ خاموش یک بحران عمیق

تسنیم | اجتماعی و حوادث | پنجشنبه، 18 اردیبهشت 1404 - 16:53
در هیاهوی روزمره جامعه ای که مدام از کنکور، رتبه، معدل و رقابت های تحصیلی می گوید، گاهی فراموش می کنیم که هزاران نوجوان ایرانی پیش از رسیدن به سکوهای رقابت از صحنه بیرون رفته و ترک تحصیل کرده اند.
ترك،تحصيل،درصد،فقر،اجتماعي،مدرسه،نرخ،آموزش،نوجوانان،آموزشي،م ...

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، عباس فرجی کارشناس مشاوره که سال‌ها به عنوان مشاور در مدارس فعالیت داشته است در یادداشتی با اشاره به ترک تحصیل تعداد زیادی از دانش‌آموزان به ویژه پسران گفت؛ طبق آخرین آمار رسمی، در سال 1403 930 هزار مورد ترک تحصیل در کشور ثبت شده است.
این رقم در مقایسه با سال 1393 که 347 هزار مورد بود، رشدی بیش از دو برابر را نشان می‌دهد.
به‌طور متوسط، در ده سال گذشته رشد سالانه نرخ ترک تحصیل در ایران 2.7 درصد بوده است؛ عددی نگران‌کننده برای کشوری که بیش از 25 درصد جمعیت آن را نوجوانان تشکیل می‌دهند.
اما این اعداد به خودی خود چیزی نمی‌گویند، مگر اینکه در متن اجتماعی‌شان خوانده شوند.
ترک تحصیل صرفاً به معنای خروج یک دانش‌آموز از مدرسه نیست این تصمیم یا اجبار، معمولاً آغازی است بر مجموعه‌ای از پیامدهای گسترده اجتماعی و روانی که مسیر زندگی نوجوان را به‌کلی دگرگون می‌کند.
ترک تحصیل، نوجوان را از فضای آموزش رسمی دور می‌کند اما جایگزینی برای آن ارائه نمی‌دهد.
در بسیاری از موارد این نوجوانان، زودتر از سن قانونی وارد بازار کار غیررسمی، ازدواج زودهنگام، حاشیه‌نشینی یا در معرض بزه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند.
ترک تحصیل و گرفتاری در آسیب‌ها
بررسی‌ها نشان می‌دهد که ترک تحصیل با افزایش احتمال بیکاری مزمن، وابستگی اقتصادی، افسردگی، احساس بی‌هویتی و در نهایت، ارتباط مستقیم با آسیب‌های اجتماعی همراه است.
در کنار این وضعیت، نگاهی به شاخص‌های آموزشی نیز مؤید بحران پنهانی در کیفیت آموزش رسمی است.
معدل دانش‌آموزان در رشته‌های مختلف، طی یک دهه گذشته روندی نزولی داشته است.
معدل رشته تجربی از 13.1 در سال 1393 به 11.2 در سال 1403 رسیده؛ یعنی 14 درصد افت.
در رشته ریاضی، این افت 23 درصد و در رشته انسانی 16 درصد گزارش شده است.
این کاهش مستمر در عملکرد تحصیلی بیش از آن‌که نشانه ضعف دانش‌آموز باشد، حکایت از ناتوانی ساختار آموزشی در پاسخ به نیازهای روانی، شناختی و اجتماعی نوجوانان دارد.
اما ترک تحصیل پدیده‌ای جهانی است و مقایسه آن در سطح بین‌المللی، می‌تواند ابعاد پنهان‌تری از مسئله را روشن کند.
بر اساس داده‌های یونسکو، نرخ میانگین ترک تحصیل در سطح جهانی در مقطع متوسطه دوم، حدود 16 درصد است.
در ایالات متحده آمریکا، نرخ ترک تحصیل در میان نوجوانان دبیرستانی حدود 19 درصد است.
در استرالیا، میانگین ترک تحصیل در مناطق برخوردار زیر 5 درصد است، اما در مناطق بومی‌نشین یا محروم این نرخ به 30 درصد نیز می‌رسد.
در آلمان، نرخ ترک تحصیل کمتر از 9 درصد است.
کشورهای اسکاندیناوی نیز با میانگین زیر 5 درصد، جزو موفق‌ترین نظام‌های آموزشی جهان در نگه‌داشت دانش‌آموزان در چرخه آموزش هستند.
رابطه فقر و ترک تحصیل
نکته کلیدی در این تطبیق آماری، نقش فقر در نرخ ترک تحصیل است.
در واقع، ترک تحصیل بیش از آن‌که فقط یک مسئله آموزشی باشد، نمایی از توزیع فقر، محرومیت و نابرابری در یک جامعه است.
در ایران نیز این رابطه به‌شدت محسوس است.
به‌عنوان نمونه، در استان سیستان و بلوچستان، نرخ ترک تحصیل به 30 درصد رسیده است؛ یعنی سه برابر میانگین کشوری.
این آمار گواهی است بر پیوند عمیق میان فقر اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی و حتی جنسیتی با ترک تحصیل.
نقش مدرسه در ترک تحصیل
فقر، تنها به معنای نداشتن منابع مالی نیست؛ فقر زیرساختی، فقر امید، فقر فرهنگی و فقر درک اهمیت آموزش نیز در شکل‌گیری این پدیده مؤثرند.
در بسیاری از مناطق محروم، مدرسه نه‌تنها امکان رشد را فراهم نمی‌کند بلکه با نداشتن معلم کافی، نبود امکانات آموزشی، نبود انگیزه و چشم‌انداز یا حتی تبعیض‌های جنسیتی به مسیری فرساینده تبدیل می‌شود که خانواده‌ها و نوجوانان را به خروج از آن ترغیب می‌کند.
این وضعیت، پیامدهایی فراتر از فرد دارد.
نوجوانی که از آموزش بازمی‌ماند، نه‌تنها توان رقابت در بازار کار آینده را از دست می‌دهد، بلکه در معرض طرد اجتماعی، رفتارهای پرخطر، اعتیاد، خشونت، یا جذب در باندهای بزهکارانه قرار می‌گیرد.
همچنین، ترک تحصیل دختران در مناطق محروم، با پیامدهایی نظیر ازدواج زودهنگام، بارداری زودرس، و بازتولید فقر همراه است.
نکته دردناک‌تر آن‌که چرخه ترک تحصیل، خود مولد فقر نسل بعد نیز است.
یعنی کودک امروز، اگر از آموزش بازبماند، در آینده والد کودکی خواهد شد که احتمال بیشتری برای تکرار همان مسیر دارد.
این چرخه اگر با مداخلات هدفمند شکسته نشود، می‌تواند به موتور مزمن بازتولید آسیب‌های اجتماعی در نسل‌های آینده بدل شود.
چه باید کرد؟
پاسخ به این پرسش، نیازمند مجموعه‌ای از سیاست‌گذاری‌های کلان و منطقه‌ای است.
با این حال، در نگاه نخست، دو مسیر بیش از همه ضروری به‌نظر می‌رسد:
مدرسه باید پناهگاه باشد
نخست، بازتعریف مدرسه به‌عنوان یک نهاد اجتماعی چندبعدی، نه صرفاً محل آموزش.
مدرسه باید برای نوجوانان، پناهگاه روانی، فضای رشد فردی و محیطی برای تجربه عدالت، هویت و مشارکت اجتماعی باشد و دوم، توزیع عادلانه منابع آموزشی و رفاهی با تمرکز بر مناطق محروم؛ از جمله دسترسی به معلم، غذای رایگان، حمل و نقل ایمن، مشاوره روانی و مشوق‌های مالی برای خانواده‌های کم‌درآمد.
ترک تحصیل، تنها ترک مدرسه نیست؛ ترک رؤیا، امید و فرصت است.
و اگر به موقع به آن نپردازیم، شاید نسل‌هایی را از دست بدهیم که قرار بود آینده ما را بسازند.
انتهای پیام/