خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 21 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

نجات بیماران با اهدای اعضای بدن مرد 61 ساله کرجی

اعتماد | همه | پنجشنبه، 18 اردیبهشت 1404 - 08:40
خانواده مرد 61ساله کرجی که دچار مرگ مغزی شده بود، اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کردند.
پدرم،مغزي،بيمارستان،اهدا،بدن،اعضاي،61،اهداي،نيازمند،مرگ

خانواده مرد 61ساله کرجی که دچار مرگ مغزی شده بود، اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کردند.
کد خبر: 712198 | ۱۴۰۴/۰۲/۱۸ ۰۸:۳۴:۴۸
خانواده مرد 61ساله کرجی که دچار مرگ مغزی شده بود، اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کردند.
به گزارش همشهری، ساعت 11شب، آخرین روز فروردین امسال، امیر خوشنام، 61ساله دچار وضعیت بحرانی ‌ و به بیمارستان منتقل شد.
آن شب بعد از صرف شام، او بر اثر فشار بالا حالش بد شد.
همسرش بلافاصله اورژانس را خبر کرد و تلفنی به دخترش اطلاع داد.
بعد از انتقال به بیمارستان، پزشکان به خانواده‌اش اطلاع دادند که او سکته مغزی کرده است.
مینا خوشنام، دختر مرد 61ساله، در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: 4‌ماه پیش وقتی عمویم از دنیا رفت، پدرم دچار نخستین سکته مغزی شد.
او را به بیمارستان بردیم و حالش خیلی زود خوب شد و به خانه بازگشت.
این بار نیز وقتی مادرم شبانه با ما تماس گرفت، ما فکر کردیم مانند دفعه پیش حالش زود خوب می‌شود.
ابتدا او را به بیمارستان امام حسین(ع) بردند و تا صبح آنجا بود.
اما فردا به بیمارستان رجایی‌ منتقل شد.
در آنجا ‌ پزشکان گفتند که سطح هوشیاری پدرم به‌شدت پایین آمده ‌ و دچار مرگ مغزی شده است و او دیگر بر نمی‌گردد ‌.
این دختر داغدار با گریه می‌افزاید: وقتی کمیسیون پزشکی تشکیل شد ‌ بعد از بررسی پرونده و نتایج آزمایش‌ها، مرگ مغزی پدرم اعلام شد و این یعنی او هرگز به زندگی بازنخواهد گشت.
این اتفاق شوک بزرگی برای من بود.
وقتی پزشکان درخواست کردند تا برای اهدای اعضای بدن او رضایت دهیم، نمی‌دانستم که پدرم از من راضی خواهد بود یا نه؟
اهدای عضو یک عزیز از دست رفته بسیار سخت است.
وی می‌گوید: لحظات بسیار دردناکی را با مادرم سپری کردیم و درنهایت هر دو راضی شدیم ‌اعضای بدن پدرم اهدا شود.
با همه غم و اندوهی که داشتیم برگه‌های اهدای عضو را امضا کردیم و اجازه دادیم که اعضای بدن پدرم برای نجات جان بیماران
نیازمند اهدا شود.
او می‌افزاید: پدرم جانباز 25درصد بود، یک نیسان داشت و با آن کار می‌کرد و همیشه به‌دنبال روزی حلال بود.
از دست دادن چنین پدری برایم بسیار سخت است.
اکنون فکر می‌کنم که پدرم نیز راضی به این کار بود.
نجات دادن جان آدم‌ها با اهدای عضو پدرم کمترین کاری بود که می‌توانستم برایش انجام دهم.
خوشنام ادامه می‌دهد: ما از بیمارستان نپرسیدیم که کدام اعضای پدرم اهدا شد، اما اینکه به افراد نیازمند زندگی دوباره بخشیده دل ما را آرام می‌کند.