نجات از قصاص چشم با بخشش مرد نابینا
مردی که 4سال پیش در یک درگیری باعث نابینا شدن چشم یکی از اقوامش شده و دادگاه او را به قصاص محکوم کرده بود، با رضایت شاکی از مجازات قصاص چشم گریخت.

کد خبر: 712019 | ۱۴۰۴/۰۲/۱۷ ۰۸:۳۵:۳۳
مردی که 4سال پیش در یک درگیری باعث نابینا شدن چشم یکی از اقوامش شده و دادگاه او را به قصاص محکوم کرده بود، با رضایت شاکی از مجازات قصاص چشم گریخت.
به گزارش همشهری، شامگاه یکی از روزهای شهریور سال ۱۴۰۰، مردی به نام هادی برای گرفتن طلبش راهی خانه یکی از اقوامش در روستای قاسم بابا درشهرستان نهاوند همدان شد.
او از چندماه قبل مبلغی بهعنوان قرض به فامیلشان داده بود اما با گذشت موعد پرداخت، هنوز موفق نشده بود طلبش را پس بگیرد.مرد بدهکار هر بار امروز و فردا میکرد و به همین دلیل آن شب هادی تصمیم گرفت راهی خانه او شود تا هر طوری شده پولش را پس بگیرد.
آن شب گفتوگوی هادی و مرد بدهکار پایان خوشی نداشت و آنها کمی بعد دچار مشاجره شدند.
در این هنگام بود که صدای فریاد هادی به هوا بلند شد و وقتی همسایهها از خانههایشان خارج شدند، متوجه شدند که مرد بدهکار با استفاده از جسمی تیز به یکی از چشمهای هادی ضربه زده است.
آن شب هادی به بیمارستان منتقل شد اما شدت جراحت به قدری بود که پزشکان مجبور شدند چشم او را تخلیه کنند.
این مرد پس از مرخص شدن از بیمارستان از فامیلش شکایت کرد و پرونده در دادگستری به جریان افتاد تا اینکه یک سال بعد هادی به مرگ طبیعی از دنیا رفت و بعد از مرگ او 3فرزندش، پیگیر پرونده شدند.
اوایل زمستان سال گذشته، مرد بدهکار پای میز محاکمه قرار گرفت و به درخواست خانواده هادی به قصاص چشم محکوم شد.
با تأیید حکم در دیوان عالی کشور، شمارش معکوس برای اجرای آن آغاز شد و این در حالی بود که متهم در زندان به سر میبرد.
در این میان واحد صلح و سازش دادسرای همدان و خیرین به همراه بزرگان روستای قاسم بابا، بارها برای گرفتن رضایت از خانواده هادی اقدام کردند اما تلاشها راه به جایی نبرد.
همسر هادی در گفتوگو با همشهری درباره این پرونده میگوید: همسرم جوشکار بود و ما از قشر ضعیف روستا بودیم.
بعد از نابینا شدنش، به او کار نمیدادند و در سال آخر به سختی از پس مخارج زندگی بر میآمد.
این حادثه تأثیر زیادی در زندگی من و فرزندانم داشت و بعد از مرگ همسرم، فرزندانم تصمیم گرفتند پرونده را پیگیری کنند.
ما قصد داشتیم حکم قصاص چشم متهم را اجرا کنیم تا اینکه مدتی پیش فرزندانم با توجه به صحبتهای خیرین و اعضای صلح و سازش دادگستری به من گفتند که میخواهند از ضارب پدرشان بگذرند.
آنها بهخاطر خدا و شادی روح پدرشان این تصمیم را گرفتند و ضارب را بخشیدند.
پس از بخشش این خانواده، مرد زندانی بعد از حدود یک سال تحمل حبس، از قصاص گریخت.